مهدی ارجمند
شاید شما هم این ضربالمثل را شنیده باشید که میگوید: «مرغ همسایه غاز است». حالا این شده است حکایت خرید برخی از خانوادهها که هر قدر هم از کیفیت یک کالای ایرانی برایشان بگویی باز هم اعتقاد دارند جنس خارجی یک چیز دیگر است.
مصرف کالاهای خارجی در حالی در سالهای اخیر در کشور ما افزایش یافته که این مسئله علاوه بر دامن زدن به ناهنجاریهایی مانند چشم و همچشمی و رقابت ناسالم و تغییر سبک زندگی ایرانی، باعث بیکار شدن تعداد زیادی از کارگران ایرانی و تعطیل شدن دهها کارخانه و واحد تولیدی شده است. با اینکه بسیاری از کالاهای تولید داخل از کیفیت و اصالت بسیار زیادی برخوردار هستند، بعضی از ما اعتقاد داریم که فقط باید کالای خارجی مصرف کنیم و استفاده از کالاهای ایرانی و تولید داخل در شأن ما نیست.
این در حالی است که در کشور ما و توسط جوانان این مرز و بوم کالاهایی تولید میشود که علاوه بر کیفیت عالی از اصالت بالایی نیز برخوردار است و از همه مهمتر متناسب با سبک زندگی ایرانی - اسلامی بوده و به دست توانای کارگران زحمتکش کشور خودمان تولید شده است. این موضوع را در چهار نما بررسی کردهایم.
واردات بیرویه، بلای جان کالای ایرانی
واردات بیرویه کالاهای خارجی و از همه مهمتر واردات کالاهای بیکیفیت و ارزانقیمت چینی باعث شده در سالهای اخیر کالای ایرانی به عنوان یکی از غریبترین و مظلومترین کالاها در خانوادهها به حساب بیاید و اقبال کمتری از کالاهای تولید داخل وجود داشته باشد. در سالهای اخیر رشد بیرویه کالاهای مختلف از جمله کالاهای بیکیفیت چینی باعث شده برخی از کارخانهها و واحدهای تولیدی تعطیل و هزاران جوان بیکار شوند و از طرفی کالاهایی وارد شود که هیچ تناسبی با سبک زندگی ایرانی نداشته و از نظر کیفیت نیز تفاوت چندانی با کالاهای تولید داخل ندارد، اما متأسفانه مسئله فقط همان است که گفتیم: «مرغ همسایه غاز است».
این روند نگرانکننده باعث شد تا رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر به صورت جدی به این موضوع ورود کنند و امسال نیز با نامگذاری سال 97 با عنوان «سال حمایت از کالای ایرانی» خواستار اقدام عملی برای حمایت از تولیدات داخلی شدند.
این نامگذاری باعث شد تا مدیران برخی از سازمانها و وزارتخانهها در دستورالعملی خرید هر گونه کالای خارجی برای دستگاه متبوع خود را ممنوع کنند که اگرچه یک اقدام پسندیده به حساب میآید اما واقعیت این است که این کار زمانی ارزشمندتر است که تداوم داشته باشد و از طرفی نیز شاهد اقبال خانوادهها و آحاد مردم جامعه از کالای ایرانی باشیم. اما واقعیت این است تا زمانی که فرهنگ مصرف کالای ایرانی در جامعه نهادینه نشود همچنان نگرانیها از مصرف کالاهای خارجی در کشور وجود دارد.
کیفیت کالای ایرانی از کرهای کمتر نیست
اینجا یکی از فروشگاههای لوازم خانگی در تهران است، فروشگاهی بزرگ که فقط و فقط کالای ایرانی دارد، از یخچال گرفته تا تلویزیون و اجاق گاز و ماشین لباسشویی و... هر چه که دارد تولید شرکتهای داخلی است و بر اساس قرارداد با برخی از سازمانهای دولتی و خصوصی تسهیلات مناسب و فروش اقساطی برای کارمندان و زوجهای جوان در نظر گرفته است.
وقتی با یکی از مدیران این فروشگاه که البته چند شعبه هم در برخی از استانها دارد صحبت میکنم، میگوید: متأسفانه فرهنگ استفاده از کالاهای ایرانی در جامعه نهادینه نشده و افراد علاقه و میل بسیار زیادی برای مصرف کالاهای خارجی دارند و هر قدر هم که به آنها از کیفیت کالای ایرانی بگوییم بازهم برخی از آنها فکر میکنند کالای خارجی کیفیت بهتری دارد.
او میافزاید: به عنوان نمونه در این فروشگاه که تمام کالاهای آن تولید شرکتهای داخلی است کالاهایی وجود دارد که از نظر کیفیت با کالاهای کرهای برابر است و به جرأت میتوانم بگویم کیفیت برخی از آنها از کالاهای کرهای و ژاپنی هم بالاتر است بهگونهای که شرکتهای مهم و معتبری گارانتی آنها را بر عهده گرفتهاند، در حالی که همان شرکتها حاضر نیستند گارانتی برخی از کالاهای کرهای و ژاپنی را بر عهده بگیرند و یا اگر برعهده بگیرند مدت زمان آن نسبت به کالاهای ایرانی کمتر است با این حال برخی از مشتریهای ما خصوصاً افرادی که دنبال لوازم صوتی و تصویری هستند همچنان به دنبال برندهای کرهای هستند در حالی که واقعاً کیفیت کالاهای ایرانی از آنها کمتر نیست.
او در ادامه میگوید: نکته تأسفبار اینجاست که وقتی با برخی از مشتریها صحبت میکنیم آنها نیز کیفیت کالاهای ایرانی و گارانتی آنها را قبول دارند اما میگویند ترجیح ما این است کالایی که استفاده میکنیم یک برند کرهای، ژاپنی یا اروپایی باشد. خصوصاً در خصوص زوجهای جوان برخی از دخترخانمها حاضر نیستند از این کالاها استفاده کنند و خواستار استفاده از برندهای خارجی در ابتدای زندگی هستند در حالی که واقعاً از نظر کیفیت، کالای ایرانی با کالای خارجی برابر است.
این موضوع تنها مخصوص لوازم خانگی نیست بلکه تب استفاده از برندهای خارجی و کالاهای ساخت کشور بیگانه در سایر حوزهها نیز به چشم میخورد، از لوازم خودرو گرفته تا پوشاک و حتی مواد غذایی و مصرفی.
وقتی به یک فروشگاه لوازم خودرو برای خرید لاستیک مراجعه کردم نیز شاهد این تب بودم که افراد به جای خرید لاستیک تولید داخل به دنبال خرید لاستیک خارجی بودند.
این در حالی است که وقتی با فروشنده که از دوستانم بود صحبت میکردم اعتقاد داشت کیفیت بسیاری از لاستیکهای ایرانی چیزی از لاستیکهای خارجی کم ندارد اما واقعیت این است که مردم به اسم و برند لاستیک پول میدهند نه به کیفیت آن.
همه اینها نشان میدهد که باید در خصوص خرید کالای ایرانی فرهنگسازی کرد و با برنامهریزی، اطلاعرسانی، فرهنگسازی و آموزش، افراد را به خرید کالای ایرانی تشویق کرد.
صنایع دستی، کالای تمام ایرانی
در این میان به طور حتم صنایع دستی و هنرهای سنتی یکی از مهمترین حوزه کالاهای تولید داخل است که کار دست هنرمندان ایرانی بوده و از زیبایی و اصالت خاصی برخوردار است.
خوشبختانه در این حوزه شاهد اقبال خریداران هستیم. هرچند کالاهای چینی بیکیفیت بلای جان این حوزه است و در حالی که صنایع دستی و هنرهای سنتی از زیبایی خاصی برخوردار است اما به خاطر قیمت کم کالاهای چینی این دسته از کالاها پرفروش هستند.
سمیه یکی از تولیدکنندگان صنایع دستی ایرانی است که با کمک همسرش کیف چرمی تولید میکند. او میگوید: خوشبختانه از وقتی این کار را شروع کردیم با فروش بسیار خوبی روبهرو شدهایم بهگونهای که با حضور در شبکههای اجتماعی و تبلیغات توانستیم مشتریهای بسیاری جذب کنیم و کالاهای خود را به فروش برسانیم.
او میافزاید: نگرانی که در این خصوص وجود دارد فروش کالاهای بیکیفيت چینی است که خیلی راحت وارد میشود و با قیمتی ارزان به فروش میرسد. برخی از افراد با دیدن قیمت فریب میخورند، اما واقعیت این است که کیفیت این کالاها به هیچ وجه قابل مقایسه با کالاهای زیبای ایرانی نیست.
یک بازار ایرانی، عاری از هر گونه کالای خارجی
چندی پیش در یکی از خبرگزاریها گزارشی از بازار سنتی تبریز خواندم که در این بازار خصوصاً در بازار کفشفروشها، هیچ گونه کالای خارجی به فروش نمیرسد و تبریزیها که پیش از این موفق شده بودند مسئله تکدیگری را حل کنند حالا در یک همت جمعی موفق شدهاند از فروش کالاهای خارجی جلوگیری کنند. برای همین در بازار سنتی تبریز حتی یک جفت کفش خارجی پیدا نمیکنیم و تا چشم کار میکند کفشهای چرمی تولید داخل است که انصافاً هم زیبا و بادوام هستند.
اخیراً در سفری که به تبریز داشتم از بازار سنتی و سرپوشیده تبریز که در فهرست یونسکو ثبت جهانی شده است نیز بازدید کردم. حضور در این بازار و مشاهده مشاغل سنتی در مغازهها و حجرههای محقر و ساده در کنار مردمانی مهماننواز و خونگرم جذابیت بسیار زیادی دارد. اینجا بازار سنتی تبریز است. بازاری که در آن مشاغل سنتی به چشم میخورد و مشاغلی مانند فرشفروشي، گلیمفروشي، فروش تابلوفرش، عطاری، نخفروشی، فروش کفشهای چرمی و... از مهمترین مشاغل این بازار است. بازار سنتی تبریز بهعنوان یک اثر تاریخی ارزشمند که مقصد مسافران و گردشگران است علاوه بر نقشی که در اقتصاد تبریز دارد در توسعه گردشگری و معرفی آیینها و سنتهای مردم تبریز و معرفی مشاغل سنتی نقش مهمی را ایفا میکند.
با گشتوگذاری در بازار و در گفتوگو با کسبه و فروشندگان بیش از پیش با نحوه فعالیت آنها آشنا میشوم و پی به مهماننوازی و خونگرمی آنها میبرم. کاسبهای خوشبرخورد و مهربان که بسیاری از آنها قدیمی بازار هستند و وارد هر مغازهای که میشویم با لبخند و یک استکان چای قند پهلو از ما پذیرایی میشود. پیرمردی که گوشهای از حجره فرشفروشی در بازار تبریز نشسته است از خاطرات نیمقرن کاسبیاش در این بازار برای ما میگوید؛ از این که در نوجوانی در بازار پادویی میکرده و با کمک پدر و صاحب مغازهاش کمکم توانسته گوشهای از این بازار برای خودش یک حجره دست و پا کند و حالا 50 سال است که هر روز صبح به امید خدا در این بازار سنتی و زیبا کرکره حجره را بالا میدهد. وارد بازار کفشفروشها هم که میشویم وضعیت به همین منوال است، اینجا هم کسبه بسیار خوشبرخورد و مهربانانه با خریداران رفتار میکنند، خصوصاً با گردشگران.
نکته جالب توجه در این قسمت از بازار تبریز این است که اینجا هیچ اثری از کالای چینی نیست و حتی یک جفت کفش چینی در این بازار نمیتوان پیدا کرد.
در حالی که بازار برخی شهرها از جمله تهران به لطف واردات بیرویه مملو از اجناس چینی و بیکیفيت است در بازار زیبا و سنتی تبریز حتی یک جفت کفش چینی هم پیدا نمیشود و کسبه این بازار تنها محصولاتی را میفروشند که تولید دست هنرمندان سرزمین خودشان است و هر گردشگر و مسافری که به تبریز میرود کیف و کفش چرمی را میخرد که به همت والای تولیدکننده داخلی تولید شده است.
کسبه این بازار بسیار مهماننواز هستند، از پیرمرد فرشفروش با حجرهای ساده و محقر در کنج بازار تا کفشفروش بزرگی که اسم و رسمی در این بازار برای خودش دارد و حتی دستفروشهایی که تابلوفرشهای زیبا و کوچک را روی دست به مشتریها میفروشند.
به هر مغازهای که میرویم غیرممکن است برای صرف غذا از ما دعوت نکنند. وقتی به آنها میگویم امکان این را نداریم و باید جای دیگری برویم با چای و شیرینیهای سنتی خوشمزه تبریز از ما پذیرایی میکنند.
وارد یک مغازه کفشفروشی در تبریز میشوم. این فروشگاه مانند سایر فروشگاهها در بازار سنتی تبریز فقط و فقط کفش چرمی ایرانی میفروشد. اینجا اگر از کفش خارجی و یا کفش چینی حرف بزنی با ناراحتی و حتی برخورد تند کسبه روبهرو میشوی که اگر غیرت ملی داری باید کفش ایرانی بخری، کفشی که به دست تولیدکنندگان داخلی تولید شده است.
وقتی با محمدعلی صاحب این فروشگاه صحبت میکنم میگوید: چند سال پیش زمانی که شاهد افزایش ورود کالاهای چینی بیکیفیت به کشور بودیم، این ترس وجود داشت که بازار کفش تبریز نیز از دست برود، اتفاقاً در برهههایی نیز شاهد ورود کفشهای چینی بیکیفیت در این بازار بودیم که بلافاصله به همت مردم و کسبه تبریز این معضل حل شد و خوشبختانه هیچ کفش چینی در این بازار به فروش نمیرسد و فقط و فقط کفش ایرانی. او میافزاید: در تبریز بهترین کفشهای چرمی تولید میشود که هم کیفیت مناسبی دارد، هم اصالت خوبی دارد و هم این که قیمت بسیار مناسبی دارد و از همه مهمتر به دست جوانان همین مرز و بوم تولید شده و از طریق تولید و فروش این کفشها بسیاری از خانوادهها کسب درآمد میکنند بنابراین همه باید حمایت کنند تا کارگاههای تولید کفش در تبریز تعطیل نشود.
محمدعلی در پایان صحبتهایش خاطرنشان میکند: وقتی ما کالای خارجی بخریم در حقیقت به دست خودمان زمینه بیکار شدن یک یا چند جوان را فراهم کردهایم و اگر همه بخواهند کالای خارجی بخرند آن وقت باید شاهد تعطیلی واحدهای تولیدی و کارخانههای داخلی یکی پس از دیگری باشیم و خدا نکند آن روز را ببینیم.