جامعه موفق جامعهاي سالم است و سلامت جامعه را ورزش ميتواند تضمين کند. همين مسئله مهم است که ورزش را به يکي از مهمترين مسائل ضروري جامعه ماشيني امروز تبديل کرده است، نيازي که البته در کلانشهرها توجه بيشتري به آن ميشود، نه فقط چون فرهنگ ورزش کردن بين مردم جا افتاده، بلکه از آن جهت که زيرساختها در شهرهاي بزرگ براي روي آوردن مردم به ورزش مهياتر از شهرهاي کوچک و روستاهاست. مسئلهاي که بايد فراگيرتر از آن شود که تنها به قشر خاصي در شهرهاي بزرگ اختصاص يابد. در اصل بايد کل جامعه را پوشش دهد، چراکه سلامت ذهني و جسمي هر جامعهاي به خصوص نيروي جوان كه نيروي کار نيز به حساب ميآيد، ارتباط مستقيم با نحوه ورزش کردن دارد و همين مسئله بيشک اصليترين دليل راهاندازي ورزش روستايي و عشايري بوده است.
اما اين پايان راه نيست. وجود فدراسيون ورزشهاي روستايي و بازيهاي بومي- محلي و نشاندن فردي بر رأس امور آن اقدامي خوب است، اما کافي نيست. ورزش روستايي نياز به حمايتي فراتر از اينها دارد که بتوان سر و ته آن را با يک فدراسيون و تشکيل مجمعي سالانه هم آورد. ورزش روستايي و عشايري به طور مستقيم با قشر جواني سروکار دارد که نيمي از جامعه را دربر گرفته و هدايت درست و مناسب آن ميتواند گامي به سوي آيندهاي موفق باشد.
علاقه قشر جوان به ورزش مسئلهاي نيست که بتوان به راحتي از کنار آن گذشت. اين علاقه در کلانشهرها به شکلهاي مختلف پاسخ داده ميشود، اما در شهرهاي کوچک و روستاها به دليل کمبود زيرساختها، امکانات و اماکن ورزشي اين نياز و علاقه آنطور که بايد در مسير درستي قرار نميگيرد و به جرئت ميتوان گفت که اين پتانسيل به دليل عدم توجهي که بايد بشود و نميشود، طي سالهاي اخير هرز رفته است، آن هم در حالي که هدايت اين جريان ميتواند به سلامت جامعه روستايي بينجامد و همانطور که غلامرضا جعفري، رئيس فدراسيون ورزشهاي روستايي و بازيهاي بومي - محلي نيز تأکيد ميکند، رواج ورزش در روستاها بسياري از مشکلات اجتماعي را برطرف خواهد كرد.
نميتوان گفت طي سالهاي اخير هيچ توجهي به ورزش روستايي و عشايري نشده، اما بدون شک امکانات و شرايطي که براي تشويق جوانان در روستاها به ورزش شده، بسيار کمتر از پتانسيل بالايي است که وجود دارد. بنابراين ميتوان با همکاريهاي بيشتر و همهجانبه، مسير ورزش در جامعه روستايي را هموارتر کرد که در وهله اول سود آن به کل جامعه و پس از آن به جامعه ورزش ميرسد. برنامهاي مانند آنچه فدراسيون کشتي براي استفاده از پتانسيل جوانان روستاها ريخته و با برگزاري مسابقات کشتي آزاد و فرنگي قهرماني کشور در بين ورزشکاران روستايي از يک سو جوانان را به ورزش کردن و روي آوردن به کشتي تشويق کرده و از سوي ديگر با يافتن استعدادهاي گمنام، سودي سرشار از اين همکاري دوجانبه با فدراسيون روستايي و عشايري برده است.
بيشک کار چندان سختي نيست، وقتي نتيجه به دست آمده به مراتب بيشتر و بهتر از سرمايهگذاري است که قرار است، انجام شود. ضمن اينکه وظيفه مسئولان ارشد ورزش کشور به خصوص وزارت ورزش اين است که با برنامهاي حساب شده و هدفمند، تمام کشور را تحت پوشش خود قرار دهند و به اين شکل نباشد که امکانات و زيرساختهاي مناسب ورزشي براي کلانشهرها باشد و سهم شهرهاي کوچکتر، ورزش روستايي و عشايري از اين امکانات و توجهات کمتر از آني باشد که بايد، آن هم در حالي که توجه به اين قشر از جامعه سلامت افراد را از لحاظ جسمي و ذهني تضمين ميکند و علاوه بر آن، از لحاظ اجتماعي نيز ميتواند بازخوردهاي مثبتي را در پي داشته باشد. اين كار همچنين باعث شکوفايي استعدادهاي گمنامي ميشود که سود آن را نيز به طور مستقيم ورزش کشور ميبرد، به شرط اينكه رسيدگي به اين مقوله آنطور که شايسته آن است، باشد، نه سطحي و پيشپا افتاده و چيزي شبيه از سرباز کني.