در سالهاي اخير با افزايش سن ازدواج، ازدواجها در سنين بالاتر اتفاق ميافتد. به طوري كه 40 درصد پسران و 26 درصد دختران تا 30 سالگي ازدواج نكردهاند. همچنين پژوهشها حكايت از آن دارد كه افزايش سن ازدواج در ايران بر كاهش باروري حدود 35 درصد در دهه 1380 تأثير داشته است، بنابراين افزايش نسبتهاي تجرد و به تأخير انداختن سن ازدواج يكي از عوامل مهم در كاهش باروري در ايران بوده است.
معاون پژوهش و فناوري مؤسسه مطالعات جمعيتي در اين باره ميگويد: افزايش نسبتهاي تجرد و به تأخير انداختن سن ازدواج يكي از عوامل مهم در كاهش باروري در ايران بوده است.
معاون پژوهش و فناوري مؤسسه مطالعات جمعيتي با بيان اينكه نرخ باروري زنان تحصيلكرده و شاغل كشور نسبت به بانوان خانهدار اندك است، ميافزايد: در اروپا، كشورهايي كه از نرخ بالاي اشتغال و مشاركت اقتصادي زنان برخوردارند، باروري بالاتري را تجربه ميكنند. اين در حالي است كه در كشورهاي جنوب اروپا ضمن آنكه نرخ اشتغال زنان پايين است از نرخ باروري كمتري برخوردارند. از اين رو، عدم استفاده از قابليتهاي اين گروه و كمبود فرصتهاي شغلي براي زنان تحصيلكرده در كنار نبود سياستها و برنامههاي حمايتي خانوادهمحور ميتواند منجر به كاهش باروري شود.
صادقي درباره تأثير افزايش سن ازدواج بر نرخ باروري تصريح ميكند: زمان ازدواج به دليل ارتباط با روند باروري، به صورت گستردهاي مورد توجه مطالعاتي جمعيتشناسان واقع شده است، زيرا سن ازدواج تعداد سالهايي را كه يك زن در معرض احتمال به دنيا آوردن فرزند است، تحت تأثير قرار ميدهد. چنانكه زناني كه زود ازدواج ميكنند نسبت به آنهايي كه ديرتر ازدواج ميكنند، فرزندان بيشتري خواهند داشت.