تلاش براي حفظ «سايه اغتشاش و استرس» بر جامعه ايراني با پيگيري حقوق فراموش شده مردم و تلاش براي بهبود شرايط اقتصادي اقشار آسيب پذيري كه بعضاً در روزهاي نخست حوادث دي ماه به صورت مسالمت آميز مطالبات خود را علني كردند، كاملاً متفاوت است، چنانچه يك جريان سياسي دلسوز اقشار مستضعف و كم درآمد جامعه باشد، بدون جهتگيري سياسي اصل مشكلات آنها و علت تشديد اوضاع اقتصادي آنها را به مسئولان اجرايي و قانونگذاري كشور گوشزد كرده و خواهان تعديل مشكلات عموم مردم ميشود.
در مقابل يك جريان سياسي تلاش داشته با اغتشاشات نمدي براي خود ببافد و به واسطه اغتشاشات جناح مقابل را تخريب و اصل حاكميت اسلامي را نشانهگيري كند، اصل خواستههاي بر زمين مانده مردم و تكاليفي را كه بر عهده دولت است سانسور كرده و با موج سواري روي اغتشاشات اخير، تلاش ميكند نظام اسلامي را ناكارآمد جلوه دهد. بايد توجه داشت بر اساس نص صريح قانون اساسي و بر اساس اختيارات رؤساي سه قوه و به ويژه رئيس قوه مجريه، عامل مرتفعكننده مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم و جلوگيري از هرج و مرج اقتصادي و فسادهاي شبكه اي، دولت، مجلس و قوه قضائيه است، كمااينكه در نامه مقام معظم رهبري به قواي سهگانه با عنوان فرمان 8 مادهای مبارزه با فساد از لزوم توجه مسئولان ارشد كشور به اين پديده سخن به ميان ميآورند.
روزنامه اعتماد روز گذشته مجموعه عكس و مطالبي را با هدف بررسي زمينهها و علل اغتشاشات اخیر كشور به چاپ رساند كه جهتگيري سياسي- حزبي آن كاملاً مشهود است: «... اعتراضات خياباني محل بحث و بررسي قرار گرفت. عدهاي ريشه اعتراضات در مشهد را جرقهاي جناحي تحليل كردند. آنها معتقدند جرياني خاص براي هژمونيك كردن فضاي سياسي عليه دولت پا به ميدان گذاشته و اعتراضاتي را در مشهد ساماندهي كرده اما نهايتاً اوضاع از كنترل آن جريان خارج شد.»
روايت مخدوش و جناحي از يك پديده
اين روزنامه كه تيتر و عكس خود را به همين مسئله اختصاص داده تلاش ميكند روايت مشكوك و مغرضانه رسانههاي فارسي زبان بيگانه از جمله بيبيسي را مورد تحليل قرار دهد و با بازخواني اظهارات سياسي برخي از عناصر وابسته به جريان خودي بعد از يك هفته، اجازه ندهد تنور اغتشاشات داخلي سرد شود. اين روزنامه در بخش ديگري از گزارش يك خود مينويسد: « علي مطهري نايبرئيس مجلس در خصوص آغاز اعتراضات در مشهد گفته است كه «آن كساني كه در مشهد ابتدا دعوت به تجمع كردهاند يكي «سايت حزبالله مشهد» بوده كه اينها قبلاً كنسولگري عربستان در مشهد را تخريب كردهاند و ديگري هم پيروان احمدينژاد بودهاند كه از طريق فضاي مجازي دعوت به تجمع كرده بودند. آقاي علمالهدي هم در نماز جمعه آن هفته [به اين مضمون] گفته بودند كه بخش اولش يعني شعار مرگ بر روحاني خوب بود اما بقيهاش خوب نبود كه البته اين حرف خوبي نيست.»
برجستهسازي اقدامات غير مستند جناح مقابل را اعتماد در ادامه اينگونه مورد ارزيابي قرار ميدهد: «در مورد امكان اثرگذاري يك جريان سياسي در آغاز اعتراضات جلال ميرزايي، نماينده مجلس از محمود علوي، وزير اطلاعات نقل كرده است كه بر اساس بررسيهاي وزارت اطلاعات مشخص شده كه ناآراميها از مشهد و به واسطه اقدامات يك جريان سياسي داخلي آغاز شده اما اين اعتراضات خيلي سريع و ظرف چند ساعت از دست و مديريت اين جريان خارج شده است.»
همساني زنجيرهايها با رسانههاي بيگانه
پرسش اصلي اين است كه چه ضرورتی دارد كه يكي از روزنامههاي زنجيرهاي همانند ساير روزنامههاي وابسته به اين جناح در طول روزهاي اخير روايت مخدوش و جهت داري را به عنوان علت اصلي اغتشاشات برخي از شهرهاي كشور برجسته كند آن هم در شرايطي كه عموم جامعه نسبت به وضعيت اقتصادي خود به ويژه بعد از آنكه ناتواني پروژه « توقعسازي از برجام با هدف اقناعسازي جامعه براي فشار به حاكميت براي تعديل مواضع در برابر نظام سلطه» مسجل شد و در وضعيت معيشتي مردم بهبود و گشايش قابل توجهي صورت نگرفت، چنانچه گروه قليلي به حمايت يك يا چند نفر اقدامات نامناسبي را صورت دادند و چنين مسئلهاي اثبات شد، ضرورت دارد دستگاههاي مسئول با اين افراد برخورد قضايي مناسب را صورت دهند، اين در حالي است كه چنين ادعايي در صورت واقعي بودن، اصل مسئله نيست و تنها ميتواند از عوامل تشدید اغتشاشات باشد و مسئله اصلي بروز نارضايتيهاي عمومي به واسطه ناكارآمدي و ناتواني برخي از مسئولان و حوزه تحت نظر آنهاست، چنانچه اين ناكارآمدي و ناتواني وجود خارجي نداشت، نه تنها زمينه براي تبديل اعتراضات اقتصادي به اغتشاشات اجتماعي بهوجود نميآمد بلكه بستر براي اثرگذاري و مديريت اغتشاشات توسط شبكههاي ضد انقلاب و جريان وابسته به نظام سلطه بهوجود نميآمد.
طي روزهاي اخير خبري در رسانههاي داخلي و بينالمللي مورد توجه قرار گرفت كه طي آن كشورهاي غربي به سركردگي امريكا تلاش دارند گروههایي را در داخل كشور با هدف نتيجه بخش كردن اغتشاشات داخلي مسلح كنند، اين به آن معناست كه نه تنها جماعتي در داخل كشور تلاش ميكنند تا با دميدن بر آتش اغتشاشات خاموش شده در ايران آن را احيا بلكه زمينه فروپاشي حاكميت از درون را نيز فراهم كنند.
روزنامه صهيونيستي جروزالمپست با انتشار مطلبي با اشاره به حمايتهاي دولت «دونالد ترامپ»، رئيسجمهور امريكا از اغتشاشات اخير در ايران مينويسد: «اين حمايتها، به زحمت كافي هستند. امريكا با كمك متحدانش، از جمله اسرائيل باید شبانهروز با يكديگر همكاري كنند تا در مناسبترين موقعيت، براي معترضان تسليحات و دانش فني لازم را فراهم كنند.»
اين روزنامه در ادامه اينگونه درخواست خود را توجيه ميكند: «اينكه امريكا و ديگران بدون برنامهريزي درباره نحوه دفاع معترضان از خودشان و براندازي رژيم آنها را به تظاهرات دعوت كنند، اقدامي بيفايده خواهد بود... براي تأمين اين تسليحات، معترضاني كه ميتوانند سلاح حمل كنند باید شناسايي و با آنها تماس گرفته شود و لازم است شبكههايي براي تأمين اين سلاحها ايجاد شوند.»
مجلس نمايندگان امريكا نيز اخيراً با تصويب قطعنامهاي با اكثريت قريب به اتفاق آرا، جمهوري اسلامي را به نقض حقوق بشر متهم و از ناآراميهاي اخير در برخي شهرهاي ايران ابراز حمايت ميكند و از دولت دونالد ترامپ ميخواهد در حمايت از اغتشاشگران داخلي تحريمهاي ضدايراني جديدي را اعمال كند.
جالب اينجاست دونالد ترامپ نيز در سخنراني جمعه شب خود تحريمهاي جديدي را عليه جمهوري اسلامي ايران وضع كرده و برخي از آنها در حمايت از اغتشاشگران داخلي صورت گرفته است.
حال پرسش اصلي اين است كه موج سواري برخي از جناحهاي سياسي داخلي روي اغتشاشات اخير و پردازش جهت دار رسانههاي وابسته به اين جريان در جهت منافع ملي است يا بالعكس در جهت تأمين خواستههاي كشوري مانند امريكاست.