با انكار متهمان اما بنا به شواهد و قرائن موجود، براي بهزاد به اتهام مباشرت در قتل و براي ديگر متهمان به اتهام معاونت در قتل كيفرخواست صادر و پرونده بعد از كامل شدن تحقيقات به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
صبح ديروز، بهزاد از زندان اعزام و ديگر متهمان كه با قرار وثيقه آزاد بودند، در جلسه محاكمه حاضر شدند. بعد از اعلام رسميت جلسه، اولياي دم كه مادر و چهار فرزند مقتول بودند درخواست قصاص كردند، سپس بهزاد به اتهام مباشرت در قتل در جايگاه قرار گرفت و با انكار جرمش گفت: «همراه پدر، برادر، عمو و عموزادههايم همگي در كار جمعآوري ضايعات بوديم و با خاوري كه شريكي خريده بوديم ضايعات را به يك كارخانه بازيافت ميبرديم و ميفروختيم، شب حادثه كه يعقوب به قتل رسيد ما 6 تن ضايعات را بار كاميون كرده بوديم و به كارخانه ميبرديم. نزديك كارخانه من و برادرم از خستگي راه پياده شديم و پشت ديوار كارخانه خوابيدم. پدرم همراه عمو و عموزادههايم همگي داخل كارخانه رفتند و ساعتي بعد عمويم تماس گرفت تا براي خالي كردن بار به كمك آنها برويم. از بالاي ديوار به داخل كارخانه پريديم و بعد از وزنكشي، بارها را از خاور پياده كرديم و به خانه دوستم برگشتيم، باور كنيد از حادثه قتل هيچ اطلاعي ندارم و زمان وقوع آن در كارخانه بودم.»
در ادامه رياست دادگاه با اشاره به مشاهده فيلم دوربين مداربسته كارخانه و تناقضات در اظهارات متهم، سؤالاتي را مطرح كرد.
قاضي: شما مدعي هستيد زمان قتل در كارخانه مشغول خال كردن بار بوديد، اما مطابق فيلم شما بعد از خالي كردن بار وارد كارخانه شدهايد.
متهم: قبول ندارم.
قاضي: شما گفته بوديد وقتي از كارخانه خارج شديد ماشين خاور خراب شد و يك پرايد كرايه كرديد اما در فيلم مشاهده شد كه آن خودروي پرايد كنار جاده آماده بود تا شما را سوار كند. چه توضيحي داريد؟
قبول ندارم، بعد از خرابي خودرو رفتيم كنار اتوبان و يك پرايد كرايه كرديم.
قاضي: با رديابي تلفن همراه، تلفن برادر شما در همان محل قتل رديابي شده است ولي در اظهاراتتان گفتيد برادرتان كنار شما خواب بوده؟!
وقتي خواب بودم، چشم ديگري نداشتم كه بدانم برادرم كجاست در اين صورت چرا مباشرت در قتل را به من اتهام زدهاند!
قاضي: طبق گفتههاي پسر عمويت، چند شب قبل از حادثه يك سلاح كمري و مهمات را به خانه دوستت بردي و به او امانت دادي، از طرفي مقتول نيز با شليك گلوله به قتل رسيده است چه توضيحي داري؟
متهم: او رفيقم نبود، ضمناً پسرعمويم بعدها گفت به خاطر فشارهاي بازجويي مجبور شده اسم مرا بياورد.
قاضي: در مورد اينكه مقتول را تهديد به مرگ كرده بوديد، چه جوابي داري؟
متهم: قبول ندارم.
سپس رياست دادگاه با توجه به تناقضات در اظهارات متهم، فيلم ضبط شده توسط دوربينهاي مداربسته كارخانه را در جلسه دادگاه پخش كرد، اما متهم بار ديگر جرمش را انكار كرد و منكر قتل شد. او در آخرين دفاعش گفت: «زماني كه به زندان رفتم پسرم چهار ماهه بود و او را تا به حال نديدهام، از شما تقاضا دارم هر چه زودتر تكليف مرا روشن كنيد چون ديگر تحمل شرايط زندان را ندارم و دلم براي پسرم تنگ شده است.»
در ادامه برادر بهزاد به اتهام معاونت در قتل در جايگاه قرار گرفت، او نيز با تأييد توضيحات برادرش جرمش را انكار كرد و در آخرين دفاعش گفت: «قتل را قبول ندارم و هيچ دخالتي نداشتم، حتي اگر اين موضوع با علم قاضي نيز روشن شود، باز قبول ندارم چون هيچ دليل موجهي عليه من وجود ندارد.»
در پايان هئيت قضايي بعد از انكار جرم از سوي ديگر متهمان پرونده جهت صدور رأي وارد شور شد.