مترجم: علي طالبي
عصبشناسان در تحقيق جديد خود نشان ميدهند كه چطور افرادي كه دستشان قطع شده است ميتوانند با استفاده از الكترودهاي كاشته شده در مغزشان يك دست روباتيك را كنترل كنند. اين تحقيق تغييرات هر دو نيمه مغز را براي كنترل عضو قطع شده و باقيمانده آن با جزئيات كامل تشريح ميكند. نتايج نشان ميدهد كه هر دو منطقه مغز ميتواند براي يادگيري نحوه كنترل اين ابزار ارتباطات جديدي ايجاد كند، حتي اگر از قطع اندام سالها گذشته باشد.
پروفسور نيكو هاتسوپولس، استاد زيستشناسي اورگانيسم و آناتومي دانشگاه شيكاگو ميگويد:«جنبه بديع اين تحقيق اين است كه مشاهده ميكنيم معلولان قطع اندام قديمي كه مدتي طولاني دچار معلوليت بودهاند ميتوانند كنترل اندام روباتيك را بياموزند ولي نكته جالب ديگر، مشاهده حفظ بلندمدت انعطافپذيري مغز و قدرت ارتباطپذيري طي يادگيري كنترل اين ابزار از سوي آنها بود.»
محققان روي سه ميمون ريزوس كار كردند كه از سن پايين به ترتيب چهار، 9 و ۱۰ سال پيش، آسيب ديده بودند و براي نجاتشان مجبور شده بودند دستشان را قطع كنند. اندام آنها براي اين تحقيق قطع نشده بود. محققان در دو مورد از اين حيوانات، آرايههاي الكترود در بخش مخالف يا نيمهمقابل مغزشان قرار داده بودند كه اندامشان قطع شده بود. اين بخشي است كه براي كنترل عضو قطع شده استفاده ميشد. در مورد سوم، الكترودها در همان سمت عضو قطع شده در مغز قرار داده شده بود. اين سمتي است كه هنوز عضو قطع شده را كنترل ميكرد. آنگاه به ميمونها (با استفاده سخاوتمندانه از آبميوه)آموزش داده شد كه عضو روباتيك را حركت دهند و با استفاده از فكرشان توپي را دست بگيرند. دانشمندان فعاليت سلولهاي اعصاب مغز (نرون) را در جايي كه قرار گرفته بودند با استفاده از يك الگوي آماري چگونگي ارتباط نرونها با هم را قبل از آزمايشها، هنگام آموزش و بعد از تسلط ميمونها به فعاليت آموزش داده شده ثبت كردند. در سمت موافق با عضو قطع شده، سمتي كه دست قطع شده ميمون را كنترل ميكرد، ارتباطات در آغاز آزمايش متراكم بود ولي محققان با پيشرفت آموزش متوجه نكته جالبي شدند. ابتدا اينكه ارتباطات آراسته شدند و شبكهها قبل از اينكه يك شبكه جديد متراكم را بسازند، تراكم قبلي خودشان را از دست دادند.
پروفسور كارتيكيان بالاسوبرمانيان، محقق فوقدكترايي كه اين تحقيق را هدايت ميكرد، چنين عنوان ميكرد:«معنياش اين بود كه همزمان كه حيوان سعي ميكرد كار جديدي را ياد بگيرد ارتباطات تراكم خود را از دست ميداد، چون قبل از آن شبكهاي وجود داشت كه رفتار ديگري را كنترل ميكرد، ولي بعد از چند روز شروع ميكرد به ساختن شبكهاي ديگر كه هم عضو قطع شده و هم عصبهاي دفاعي را كنترل ميكرد.» وي ادامه ميدهد:« به اين ترتيب است كه ما ميتوانيم عصبهاي دفاعي اندامي بسازيم كه به خوبي پاسخگو باشند. افراد هم بتوانند عضو قطعشده را حركت دهند و هم از طريق رابط ماشين مغز احساس طبيعي داشته باشند.»
منبع: ساينس ديلي