خوانشی در مبارزات حجت‌الاسلام محمد تقی فلسفی سرحلقه خطیبان دینی معاصردر آیینه ۶ روایت
خطیب بی‌بدیل دوران معاصر، در مقاطعی از تاریخ معاصر ایران، مواجهه با جریانات دین ستیز و وابسته به بیگانه را وظیفه خویش شمرد. او در این برهه‌ها که کمتر کسی با مکانت وی در میدان حاضر بود، با تمامی بضاعت علمی و کلامی خویش، جریاناتی مانند چپ، بهائیت و نهایتاً سلطنت را با چالش و تنگنا مواجه ساخت. وی در این طریق و در برابر موجی از شایعه و جعل، هزینه‌های سنگینی پرداخت، اما هرگز در مصاف خویش رو به سستی و خموشی ننهاد
«عارف کامل»، سپیده‌گشای نهضت اسلامی در شهر شیراز
مأموران ساواک هنگام حمله به منزل شهید آیت‌الله دستغیب با خشونت فراوان رفتار و خانواده و فرزندانش را با قنداقه تفنگ مصدوم کردند! آن بزرگ پس از آزادی و بر فراز منبر مسجد جامع عتیق اظهار داشت جماعتی که حریم خانه وی و اهالی آن در نیمه شب را مورد تعرض قرار دادند، هرگز نخواهد بخشید و در قیامت از آنان دادخواهی خواهد کرد! این امر، واکنش شدید و عاطفی علاقه‌مندان به او را در پی داشت
حالات و مقامات عالم انقلابی زنده‌یاد آیت‌الله محمد یزدی در آیینه ۴ روایت
در تبیین سیره سیاسی آیت‌الله یزدی، توجه به مکانت ولایت فقیه به عنوان محوریت جامعه شیعی در دوره غیبت، اهمیتی بسزا دارد. وی در ادوار مبارزه و خدمت، همواره به این اصل به عنوان ملاک عمل خود و دیگران می‌نگریست و هرگز عدول از آن را از سوی هیچ کس برنتافت. وی از سربند همین اعتقاد، برخی دوستی‌ها و مراودات طولانی خویش را ترک گفت و ادای وظیفه دینی و انقلابی را در اولویت قرار داد
شرحی در باب همدلی و همزبانی جلال آل‌احمد، با برادرش شمس آل‌احمد
شمس آل‌احمد همان دنیایی را می‌دید که جلال آل‌احمد می‌دید، ولی از پنجره‌ای دیگر. دریافت‌ها مشترک بود، ولی برداشت‌ها‌و برون‌داد‌ها متفاوت. جلال، چون آتش‌فشان می‌جوشید و مثل رعدوبرق می‌خروشید، ولی شمس تودار بود، عمیق و صبور، مثل یک آبگیر آرام. یکی فریادگر، دیگری فریادرس، هر دو اثرگذار و تعیین‌کننده. جلال می‌شکافت تا زشتی‌ها و پلیدی‌ها را هویدا کند، ولی شمس ترمیم می‌کرد تا شکاف‌ها را کم کند و بستر مناسبی را فراهم آورد برای کاشتن بذر همدلی
نظری تاریخی بر جریان مرگ آگاهی در ایران معاصر
طبیعی است که انقلاب و شکل‌گیری یک نظام سیاسی جدید، نیازمند ایثار، فداکاری و از خود گذشتگی در حد اعلای آن است. امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰، مرگ را برای هواداران و پیروانش در راستای تحقق چنین ایده‌ای ارزشمند - که در نزد غالب آنها کمک به رهبر صالح زمانه و مقابله با نقطه مقابل آن یعنی طاغوت دوران و زمینه‌سازی ظهور امام زمان (عج) قلمداد می‌شد- آسان و دلپذیر کرده بود
شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس و چیستی مکتب «موازنه عدمی»
موازنه عدمی، گفتمانی است که اساساً بر تجربه تاریخی استوار گشته و از دل آن برآمده است. هم از این روی بر آگاهی در این حوزه تأکید فراوان دارد. آیت‌الله مدرس بر این باور بود که تاریخ ایران و جهان واژگونه و در راستای میل و خواست زورمداران به نگارش درآمده و باید مورد بازنگری و بازنگاری قرار گیرد؛ ضمن اینکه اشراف بر وقایع گذشته نیز در انحصار تاریخ‌نگاران نیست و همه ملت باید از آن برخوردار باشند
ترور شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس، گذری بر دست‌ها و دسیسه‌ها
محمدتقی بهار در خاطرات خویش آورده است، مدرس چندی پیش از ترور، رضاخان را از ثروت اندوزی و زمین خواری منع کرده و فرجام دیگر شاهان سودجو را به وی متذکر شده بود. این تحذیر، اما اسباب ناخشنودی قزاق را فراهم آورد و نهایتاً به دستور قتل وی منتهی گشت. ملک‌الشعرا همچنین اذعان دارد مدرس نام و خصوصیات ضارب خویش را می‌دانست و بار‌ها آن را در حضور یارانش اظهار نمود
روابط ایران و واتیکان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با نگاهی به خاطرات سفرای جمهوری اسلامی در این کشور
‌می‌توان گفت تفاوت خسروشاهی با بقیه سفرای ایران در واتیکان این بود که از لحاظ شخصیتی شجاع، جسور و ریسک‌پذیر و از جهت فکری، دارای استقلال رأی بود. او خویش را صاحب‌نظر می‌دانست و دست به اقداماتی ابتکاری می‌زد. دیگران در قامت سفیر مشغول به فعالیت بودند و انتظارات متعارف و حداقلی را رعایت می‌کردند، ولی او فراتر از این حد، در قامت نماینده امام و حتی تشیع در واتیکان و اروپا فعالیت می‌کرد
آداب و عادات علمی و عملی زنده‌یاد علامه سید محمدحسین طباطبایی 
عالی‌ترین مطالب علمی را به سادگی در اختیار شاگردان قرار می‌داد. در بذل دانش، بسیار حریص بود. هیچ‌گاه بین درس و بحث، از ضرب‌المثل، شعر و حکایت استفاده نمی‌کرد. می‌گفت: مطلب برهانی را باید با استدلال تفهیم کرد. در مباحث فلسفی، از دایره برهان خارج نمی‌شد. گاهی کلاس خصوصی یک نفره، برگزار می‌کرد! برایش تعداد شاگردان، اصلاً مهم نبود. شاید باور نکنید، یک دوره نهایه‌الحکمه را تنها برای یک طلبه تدریس کرد!
نظری بر ۱۵ قرن تلاش کلامی و مکتوب علمای شیعه برای اثبات اصل اصیل ولایت
«سلطان الواعظین شیرازی» در بهمن ۱۳۰۵ شمسی، سفری به کشور پاکستان داشت و در شهر پیشاور، به مدت ۱۰ شب جلسات مناظره‌ای را با علمای اهل سنت برگزار کرد. او در استدلال‌های خویش به کتاب‌های معتبر اهل سنت استناد می‌کرده است. شیرازی در آن جلسات توانست با ارجاع اهل‌سنت حاضر به منابع خودشان، ولایت حضرت علی را اثبات نماید و به این شکل، گروه بزرگی از مردمان آن دیار را به مذهب تشیع سوق دهد
۱