سرویس سیاست جوان آنلاین: منطقهای در شمال تهران که نام آن از داوودخان پسر ارشد میرزا آقاخان نوری گرفته شده است؛ شخصیتی به غایت منفور در تاریخ ایران که عامل اصلی برکناری میرزا تقی خان امیر کبیر و واگذاری هرات به امپراتوری بریتانیا در زمان ناصرالدین شاه قاجار به شمار میرود.
بازخورد جزییات آغاز به کار این سامانه که روز گذشته و در جریان برگزاری کمیسیون مشترک برجام، از سوی هلگا اشمیت، معاون موگرینی اعلام شد، با چنان واکنش منفی از سوی اغلب رسانهها و صاحبنظران ایرانی همراه شد که خواه ناخواه یادآور همان اقدام میرزا آقاخان نوری در واگذاری هرات بود؛ همان قدر مضحک، توهینآمیز و ناچیز.
صبر امریکاییها، خشم ایرانیها و لبخند اروپاییها
برای درک دلیل این خشم باید نگاهی به پیامهای متناقض و درهم و برهم رئیس جمهور امریکا درباره ایران انداخت. در میان تمام این اظهار نظرها شاید این سخن ترامپ در مورد اینکه برای توافق با ایران هیچ عجلهای ندارد، عصاره و شالوده راهبرد فعلی واشنگتن درباره تهران باشد. غرق کردن تدریجی ایران در گرداب یک بحران اقتصادی تمام عیار و صبر کردن تا زمانی که مسئولان ایرانی برای آغاز مذاکره زانو بزنند. همین فشار روز افزون ایران را به سمت کاهش برخی تعهدات برجامی خود از جمله افزایش تولید اورانیوم غنی شده و آب سنگین سوق داده است؛ حرکتی که شاید بخش بسیار کوچکی از توانایی بالقوه برنامه هستهای فعلی ایران باشد. در مقابل اروپاییها برای متوقف کردن ایران بلافاصله برنامه «سازوکار حمایت از تجارت با ایران» که حالا آن را رسانهها اینستکس مینامند، بار دیگر فعال کرده و اولین تراکنش مالی در آن را انجام دادند و در مقابل از ایران خواستند تا حرکت خود را برای کاهش تعهدات برجامی متوقف کند.
اعتباری به اندازه یک صرافی متوسط
این اتفاق شاید در ابتدا قدمی مثبت و مفید به نظر آید، اما نگاهی به جزییات آن نشان میدهد که متوقف کردن کاهش تعهدات برجامی ایران در مقابل بد عهدی امریکا و همپیمانان اروپایی مقابل فعال شدن اینستکس اقدامی منفعلانه و شاید حتی از روی ترس باشد. بگذارید اول دانستههای خودمان را از اینستکس مرور کنیم. سؤال اول این است که آیا در اینستکس قرار است، تراکنش بانکی اتفاق بیفتد. پاسخ منفی است. اینستکس در حقیقت مبادلات کالایی بر اساس افزایش و یا کاهش ترازنامه دو شرکت متناظر یکی در ایران و دیگری در پاریس است. این در حالی است که در طرح ابتدایی کانال مالی اتحادیه اروپا قرار بود بانکهای مرکزی ایران و اروپا از طریق خطوط یورویی به مبادله بپردازند.
سؤال دوم اینکه خط اعتباری بین دو شرکت چه کالاهایی را باید تحت پوشش قرار دهد. بر طبق آنچه اروپاییها بر آن تأکید کردهاند، این شرکت بر اساس لیست تحریمی دفتر خزانهداری امریکا کار میکند و تازه از همان مقدار هم در ابتدا تنها غذا و دارو را تحت پوشش خود قرار میدهد. جالب اینجاست که این کار مدتهاست از طریق یک خط اعتباری دیگر از بانکهای سوئیسی در جریان است و کنلن بانک چین هم مدتها است که از طریق ذخایر شرکت ملی نفت در چین و به یوان طیف وسیعی از کالاها را تحت پوشش قرار میدهد. سؤال سوم آیا قرار است، صادرات نفت ایران از سر گرفته شود. باز هم پاسخ خیر است. بنا بر گفته عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد ایران و همچنین مقامات اروپایی هیچ شرکت نفتی خصوصی اروپایی حاضر به خریداری نفت از ایران نیست. برای غلبه بر این چالش اتحادیه اروپا یک خط اعتباری چند میلیون یوریی به طرف اروپایی اینستکس اختصاص داده که در حد مبادلات روزانه یک صرافی متوسط است. همین سه سؤال نشان میدهد که با این طرح اروپاییها به ایران میگویند که در باتلاق غرق شوید و به ما لبخند بزنید.
اقدامی که کف توان اروپاییها هم نیست
ممکن است برخی این شبهه را مطرح کنند که اروپاییها بیش از این قادر به انجام هیچ اقدامی برای نجات برجام نیستند. واقعیت این است که توان اروپاییها بیش از این است. اروپایی شرکتهای ملی و دولتی فراوانی در حوزههایی همچون نفت و مبادلات بانکی دارند که ریسک سیاسی تحریم آنها برای امریکاییها بسیار بالاست و از طریق آنها میتوانند امکانات فراوانی را در اختیار ایران برای خرید نفت و مبادلات بانکی قرار دهند.
در کنار این بسیاری از شرکتهای اروپایی از طریق نمایندگیهای خود در چین میتوانند بدون اینکه هیچ مشکلی متوجه آنها شود، به مبادله نفت و یا کالا با ایران بپردازند. این دو راه حل تنها بخشی از امکاناتی است که بنا بر گفته کارشناسان در اختیار اروپا است. بنابر این تکرار دستهای بسته در مقابل امریکا شوخی بی نمک و کثیفی است که مذاکرهکنندگان ارشد قاره سبز با دیپلماتهای وزارت خارجه میکنند. اینستکس حتی کف قدرت و توانایی اقتصادی اروپاییها در مقابل کارشکنی امریکا هم نیست.
سؤال بعدی این است که در مقابل این موجود ناقصالخلقه به نام اینستکس چه باید کرد. اینستکس بهرغم تمام معایب آن ظرفیتهایی دارد که در صورت حفظ فشار ایران بر اروپا میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. برای مثال، ایران میتواند خواستار ایجاد یک خط اعتباری ۴۰ میلیارد یورویی سالانه بر اساس تحویل نفت در آبهای داخلی خود شود تا در صورت استفاده از سامانه مشکل بدهی خارجی نیز به مشکلات ایران اضافه نشود.
همچنین باید لیست کالاهای قابل خرید در اینستکس بر اساس یک معیار کاملاً روشن تدوین شود و حتی در صورت لزوم کشورهای اروپایی از خطوط قرمز وزارت خزانهداری امریکا نیز گذر کنند. البته تمامی این اقدامات زمانی امکانپذیر است که فشار ایران بر اتحادیه اروپا حفظ شود.
حرکت انقلابی در مقابل تصمیم قاجاری
با در نظر گرفتن موارد فوق با قاطعیت میتوان گفت که درخواست متوقف کردن روند کاهش تعهدات ایران در برجام هیچ نسبتی با اقدامات اروپا برای جبران تحریمهای یکجانبه امریکا ندارد.
کف انتظارات ایران برآورده شدن شرایطی است که در متمم دوم برجام پیرامون تحریمها آمده و بدون آن توقف روند فوق هیچ توجیهی ندارد و حتی امکان رفع نقایص طرح فعلی اروپاییها هم وجود نخواهد داشت. با این حال برخی نشانهها حاکی از این است که در مقابل فعال شدن اینستکس روند کاهش تعهدات برجامی ایران کند شود که از آن جمله میتوان به افزایش ذخایر اورانیومی از مرز ۳۰۰ کیلو اشاره کرد.
البته هنوز این نکته دلگرمکننده وجود دارد که بر طبق گفته عراقچی تصمیم نهایی قرار است در تهران اتخاذ شود و به طور حتم هیچ مسئول ایرانی دوست ندارد، آیندگان تصمیماتش در مقطع حساس فعلی را نه یک اقدام انقلابی بلکه تصمیمی در رده تصمیمات دولتمردان قاجاری همچون میرزا آقاخان نوری ذکر کنند.