کد خبر: 613228
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۴
گزارش «جوان» از ذوق‌زدگي برخي جريانات سياسي در مواجهه با امريكا
اگرچه نرمش در ديپلماسي كمي تلخ است اما اگر در مرحله بعد از آن قهرماني باشد، شيريني اين قهرماني، تلخي آن نرمش را در خود حل مي‌كند و بنابراين بايد تلخي نرمش را براي چشيدن شيريني قهرماني تحمل كرد.
علي رضائي

به كار بردن عبارت «نرمش قهرمانانه» به عنوان يك تاكتيك در مذاكره و ديپلماسي از سوي رهبر معظم انقلاب باعث شده تا اين روزها تحليل‌هاي فراواني حول اين موضوع شكل بگيرد كه اكثر آن موارد هم داراي ارزش و قابل توجه است. اما اين تحليل‌ها و تعاريف تا چه حد توانسته مقصود رهبري را تعبير و معنا كند، شايد در آينده بيشتر معلوم شود كه از ميان نگاه‌هاي متفاوت كارشناسي و رسانه‌اي آنچه به واقعيت نزديك‌تر است در دستور كار ديپلماسي و سياست خارجي كشور قرار گيرد.

برداشت‌هاي سازشكارانه از نرمش قهرمانانه

چگونگي و كيفيت استفاده از تاكتيك نرمش قهرمانانه در ميان رسانه‌ها و اظهارنظرات كارشناسان در دو دسته مي‌گنجد كه يكي با ديد انقلابي و ديگري با ديد سازشكارانه است. رسانه‌ها و كارشناساني كه با نگاه سازشكارانه به اين مقوله نگاه مي‌كنند سعي دارند از هر «سناريوي احتمالي» و «فرضيه سياسي» يك نتيجه قطعي و پيش‌بيني نهايي از آينده استخراج كنند و به طور مثال با معيار قرار دادن يك خبر ذهني پيرامون «احتمال ديدار روحاني و اوباما در نيويورك» كه با هزار اما و اگر همراه است و از طرف هيچ يك از طرفين هم تأييد نشده، مي‌كوشند تا اين اتفاق را فتح الفتوح سياست خارجي ايران مطرح كنند. هر چند كه اگر شرايط عادلانه و عاقلانه بر چنين مذاكره‌اي حاكم باشد، كسي مخالف آن نيست و در صورتي كه نتيجه آن مغاير منافع ملي ايران نباشد و منجر به قهرماني ما در عرصه بين‌المللي شود، مي‌توان آن را در قالب تاكتيك «نرمش قهرمانانه» گنجاند، اما ذوق زدگي بيش از حد برخي رسانه‌ها و كارشناسان سياسي از اين موضوع به گونه‌اي است كه انگار آثار مطلوب آن را از هم اكنون ديده‌اند و درو كرده‌اند و نسبت به بهبود شرايط از مسير چنين مذاكره‌اي اطمينان كامل دارند! آن هم در حالي كه تمامي كدها و نشانه‌هاي گذشته از رفتارهاي امريكا با دولت و ملت ايران خلاف چنين باوري را ثابت مي‌كند. چنانكه دولت امريكا در طول رفتارهاي چند دهه گذشته خود با ملت و دولت ايران ثابت كرده كه داستان اختلافات و مواجهه امروز ما و امريكا بر سر مسائل هسته اي، حقوق بشر و مسائلي از اين دست نيست كه اين موارد بيشتر در زمره اختلاف نظرات سطحي و فرعي مي‌گنجد؛ مسئله اصلي ما و امريكا انباشت چند ده ساله «دخالت‌هاي امريكايي» و «مقاومت‌هاي ايراني» است؛ اختلافاتي كه ريشه آن را بايد در حوادثي چون كودتاي 28 مرداد 1332، تحميل هشت سال جنگ عليه ملت ايران، دادن تسليحات شيميايي به صدام براي بمباران زنان و مردان و كودكان مظلوم ايراني و حوادثي از اين قبيل ديد كه امروز تصوير سياهي از دولت امريكا در ذهن ملت ايران ساخته است؛ تصوير سياهي كه با يك «لبخند ديپلماتيك» محو نخواهد شد. مهمترين مسئله‌اي كه منجر به اختلافات امروز ما و امريكا شده است وجود و بقاي نظام جمهوري اسلامي در منطقه‌اي است كه دولت امريكا بسياري از كشورهاي اين منطقه را تبديل به مستعمرات خود كرده است و ترس آن دارد كه «مقاومت انقلابي ملت ايران در نظام جمهوري اسلامي» موجب تقويت بيداري اسلامي ميان ملت‌هاي منطقه شود كه اين واقعيت در تضاد كامل با روحيه و برنامه استعماري امريكا است. مشكل اصلي امريكا با ايران بر سر اسلام و مسلماني ملت ايران و تشكيل نظامي مبتني بر آموزه‌هاي اسلام است نه بر سر مسائل هسته‌اي كشورمان كه تحت نظر كامل بازرسان آژانس بين‌المللي اتمي قرار دارد و هيچ گونه سندي مبني بر تهديد آميز بودن آن نيست.

در چنين شرايطي است كه اگر تمامي تاسيسات هسته‌اي كشور را پلمب هم بكنيم باز آنها دست از شرارت عليه ملت ايران بر نمي‌دارند و نگاه‌هاي تند و تيز خود را به سوي مسائل ديگري در ايران مي‌دوزند تا آنجا كه ما را محور شرارت مي‌نامند فقط به اين خاطر كه ما مسلمانيم و آنها موج اسلام هراسي را در دنيا به راه انداخته‌اند و خود روي آن، موج سواري مي‌كنند و هر روز تهمت و جرم تازه‌اي عليه ملت و دولت ايران در سطح بين‌المللي مطرح مي‌كنند فقط به اين نيت كه ريشه اسلام واقعي را كه در خاك ايران قرار دارد، قطع كنند.

پيداست كه اراده قابل ترديد و غيرصادقانه مقامات امريكايي زماني مي‌تواند اطمينان بخش باشد كه با انجام اعمالي از جمله دست كشيدن از اسلام هراسي و دشمني با نظام جمهوري اسلامي ايران، اعتمادسازي كنند، در غير اين صورت قطعا رفتارهاي عداوت گونه آنها از ديد ديپلمات‌هاي ما پوشيده نخواهد ماند و مسئولان سياست خارجي كشورمان مي‌دانند كه اختلافات عقيدتي و ريشه‌اي ما با دولت امريكا با برداشتن تحريم چرخ هواپيما و عادي شدن روابط ورزشي حل نمي‌شود و بديهي است كه اگر در برابر چنين مواردي، امتيازي يا انفعال و انعطافي در مقابل آنها نشان داده شود، به هيچ وجه در قالب تعريف نرمش قهرمانانه نمي‌گنجد چراكه در جهت خلاف منافع ملي است.

نرمش ظاهري براي رسيدن به قهرماني واقعي و باطني

در كنار چنين نگاهي، ديدگاه ديگري وجود دارد كه از دريچه ديپلماسي انقلابي برداشت مي‌شود و بايد به آن نگريست. در اين ديدگاه، نگاه به نرمش قهرمانانه از بعد ضعف و شكست نيست بلكه از دريچه قدرت و پيروزي است. در اين حالت پا گذاشتن روي پله‌اي از نرمش مثبت تلقي مي‌شود كه پله بعدي آن قهرماني باشد. به عبارتي اگرچه نرمش در ديپلماسي كمي تلخ است اما اگر در مرحله بعد از آن قهرماني باشد، شيريني اين قهرماني، تلخي آن نرمش را در خود حل مي‌كند و بنابراين بايد تلخي نرمش را براي چشيدن شيريني قهرماني تحمل كرد.

نرمش قهرمانانه در اين تفسير كه بايد از آن به عنوان نرمش ظاهري براي رسيدن به قهرماني واقعي و باطني ياد كرد به معناي انتخاب روش‌هايي است كه اگرچه ممكن است تفاوت‌هايي با روش‌هاي گذشته داشته باشد اما روي همان ريل اصول و آرمان‌ها پيش مي‌رود منتها در اين شرايط قطار ديپلماسي در ايستگاهي قرار گرفته كه براي ارتقاي سرعت و ادامه سفر و رسيدن به مقصد بايد بر اساس اقتضائات اين ايستگاه، برنامه‌ريزي كرد. اما هدف مشخص است و تغييري نسبت به گذشته پيش نمي‌آيد و هرگونه حركت قطار سياست بايد بر اساس سه اصل عزت، حكمت و مصلحت و در راستاي اهداف متعالي نظام باشد.

بسياري از القائات خارجي و تفرقه افكنانه در اين زمانه به گونه‌اي پيش مي‌رفت كه گويي نگاه رهبر معظم انقلاب در سياست مانعي شده در برابر پيشرفت ديپلماسي كشورمان كه مسئولان اجرايي قصد آن را دارند! اما تعبير رهبر معظم انقلاب درباره نرمش قهرمانانه كه براي بار اول هم نبود براي چندمين مرتبه ثابت كرد كه رهبر معظم انقلاب هر گونه كمكي را به مسئولان اجرايي در امر سياست داخلي و خارجي دارند. از سوي ديگر نرمش قهرمانانه مورد تأكيد معظم له، حتي اگر در عرصه ديپلماسي به نتيجه‌اي نرسد، اما در ميان افكار عمومي، قهرماني نظام جمهوري اسلامي را رقم مي‌زند. زيرا رهبر معظم انقلاب با اين تاكتيك بار ديگر بر ملت و دولت ايران و جهانيان ثابت خواهند كرد كه امريكايي‌ها در برابر نرمش ما هم حاضر به رفتار صادقانه و صلح جويانه نيستند و آنها هرگونه انعطافي از سوي مسئولان ما را به شرط شكست و نابودي كامل نظام جمهوري اسلامي مي‌پذيرند و در اين انعطاف‌ها اگر ذره‌اي پيروزي و قهرماني به سود ملت ايران باشد، حاضر به پذيرش آن نيستند چراكه به چيزي كمتر از نابودي دولت اسلامي ايران قائل نيستند. قطعاً اين روشنگري در عرصه افكار عمومي مي‌تواند دستاورد بزرگي از تاكتيك نرمش قهرمانانه باشد تا از اين پس ملت و دولت با قوت و اطميناني بيش از پيش در مسير استراتژي اصلي نظام كه بر اساس اصول و مباني اسلامي است، قدم بردارند و بدانند كه دولت امريكا هيچ گاه حاضر به دوستي با ملت ايران نخواهد بود.

يكي از مصاديق نگاه انقلابي به تعيبر نرمش قهرمانانه را مي‌توان در سخنان حجت الاسلام مهدي طائب كه با خبرگزاري مهر گفت و گو داشته مشاهده كرد كه وي نرمش قهرمانانه را حركت در اقدامات گفت‌وگو و تعامل‌هاي رو به جلو مي‌داند و مي‌گويد: نبرد قهرمانانه نبردي است كه براي رسيدن به هدف بايد تا پاي جان ايستاد و هرگز هدف را فراموش كرد. حالا ممكن است براي رسيدن به هدف يك جايي لازم باشد كه فعلاً شليك نكنيد چون اين شليك نكردن كه در راستاي رسيدن به هدف است مانند آن شليك كردن قهرمانانه است.

اين استاد حوزه و دانشگاه، با بيان اينكه ما امروز در شرايط امام حسن (ع) نيستم و در شرايط صلح حديبيه قرار داريم، تأكيد كرد: بعضي‌ها امروز اظهار نظر مي‌كنند ما امروز در زمان امام حسن(ع) هستيم، اين افراد از كنج خانه‌هايشان حرف مي‌زنند و به واقعيت‌هاي جامعه احاطه اطلاعاتي ندارند. در واقع زمان امروز ما شبيه به زمان پيامبر اكرم (ص) و صلح حديبيه است. آن چيزي كه بر اصول فطري جمهوري اسلامي حاكم است رسيدن به اهداف متعالي است، حال مي‌خواهد راه رسيدن به هدف گفت‌وگو و مذاكره باشد يا تدابير عملياتي و دفاعي كه تشخيص آن با رهبري است.

وي اذعان داشت: امروز نه تنها در داخل بلكه بيروني‌ها هم متوجه شده‌اند كه توانمندي‌هاي جمهوري اسلامي و اصولاً حركت بيداري اسلامي كه در دنيا رخ داده در مقابل ضعف دشمنان مدعي ما بوده است و اين موضوع شرايطي را ايجاد كرده كه هيچ گاه جمهوري اسلامي به دليل ناتواني گفت‌وگو را به دنيا پيشنهاد نمي‌كند و اگر گفت‌وگويي هم دارد گفت‌وگو‌هاي مقاومتي افشاگرانه است كه همه دنيا بفهمند كه اين روساي استكباري هستند كه مي‌خواهند از ما چهره‌اي جنگ‌طلب ارائه دهند و مي‌خواهند مسائل هسته‌اي ما را به قالب نظامي ببرند.

فرمانده قرارگاه عمار افزود: جمهوري اسلامي بايد با گفت‌وگو در جهت تبيين اهداف و رويكرد خود در سطح دنيا به جهانيان و ملت‌هايي كه از ايران الگو مي‌گيرند اين اطمينان را بدهد كه در منطق ما سلاح و ابزار نظامي زماني معنا دارد كه به ما حمله شود و ما براي منطق و افكار خودمان نياز به سلاح نداريم. طائب در پايان خاطرنشان كرد: نرمش قهرمانانه، گفت‌وگو‌هاي تضميني اطمينان‌آور و توجيهي و بسيار عالي است كه دشمن مي‌خواست خلاف آن را به همه اعلام كند، در حالي كه حضور در صحنه مذاكرات بين‌المللي و آنجا كه منطق حاكم است، اين توطئه دشمنان را خنثي مي‌سازد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار