کد خبر: 611772
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۱:۲۲
حسين قدياني

بعضي رسانه‌هاي دوم خردادي اعم از مجازي و مكتوب همين كه فهميدند هاشمي نمي‌تواند وارد «بهشت» شود، به ناچار اين خط مشترك و البته مضحك را پي گرفتند؛ «قاليباف اصولگرا نيست!... قاليباف يك عنصر معتدل است كه بيشتر تمايل به اصلاح‌طلبان دارد تا اصولگرايان!. . . قاليباف حتي در ظاهر هم بيشتر شبيه ما اصلاح‌طلبان است!. . . قاليباف آنقدر اصلاح‌طلب است كه در همين چند وقت اخير چند بار با فلاني ديدار داشته!. . . قاليباف حتي از محسن هاشمي هم به اصلاح‌طلبان نزديك‌تر است!.»در اين باره لازم است به نكاتي اشاره شود.

يك: عناصر وابسته به آقايان هاشمي و خاتمي اگر چه در هر دو انتخابات 24 خرداد و 17 شهريور، كمر به تخريب سفت و سخت قاليباف بسته بودند، ليكن پرروتر از آنند كه از شهردار تهران سهم نخواهند! حرف حساب قبيله دوم خردادي‌ها اين است؛ «جناب قاليباف! اين درست كه ما تو را تخريب كرديم، اما تخريب ما دليل نمي‌شود كه تو سهم ما را ندهي!. . . اگر ما تا قبل از 17 شهريور، سهم تو را با فحش و تخريب و ناسزا مي‌داديم، بر تو فرض است كه هواي سهم ما را از سفره قدرت شهرداري داشته باشي!» تأكيد مداوم بر اصولگرا نبودن شهردار تهران يعني مديون دانستن شهردار تهران به اصلاح‌طلبان و در نتيجه يعني سهم خواهي از دكتر قاليباف.

دو: اگر قاليباف از نظر بعضي دوم خردادي‌ها اصولگرا نيست و تعلقي به جريان اصولگرايي ندارد، بايد پرسيد پس چرا اين همه توسط شما تخريب مي‌شد؟! و آيا جز اين است كه در ايام انتخابات 24خرداد، او را حتي بيش از جليلي تخريب مي‌كرديد؟! و متاثر از ترس تان از پايگاه رأي اجتماعي قاليباف، علي الدوام از دوگانه دلخواه‌تان يعني «روحاني و جليلي» مي‌نوشتيد؟! شما تا ثانيه‌اي قبل از انتخابات 17 شهريور، دست از مذمت قاليباف برنداشتيد، حال چه شده كه قاليباف حتي از آقازاده جناب هاشمي هم اصلاح‌طلب‌تر شده؟!

سه: عجبا! روحاني كه اساسا جزء نامزدهاي چهارگانه اصلاح‌طلبان نبود و رسماً به صورت مستقل نامزد شد و همچنان مستاجر خانه دوم خردادي‌ها خوانده مي‌شود و هنوز هيچي نشده بايد شاهد مباحث مربوط به عبور «شاه كليد» از «كليد» باشد، «اصلاح‌طلب» است، اما حاج باقر كه علنا در اصلي‌ترين و مهم‌ترين ائتلاف اصولگرايان - ائتلاف سه گانه اصولگرايان- و در پيمان با آقايان حداد عادل و ولايتي بود، «اصولگرا» نيست؟؟!! واقعاً بنازم روي اين جماعت اصلاح‌طلب را! گمانم آن روز كه خداوند منان در حال تقسيم «رو» به ابناي آدم بوده، بعضي دوم خردادي‌ها چند بار توي صف ايستاده بودند!!

چهار: بسي با مزه است؛ از قرار، اصولگرايان با نتيجه انتخابات رياست جمهوري 24 خرداد، راحت‌تر و باكلاس‌تر كنار آمدند تا اصلاح‌طلبان با نتيجه انتخابات شوراي شهر 17 شهريور! اگر اصولگرايان در 24 خرداد از اسب افتاده باشند، شتاب‌زدگي، عجله و زمام گسيختگي اين روزهاي اصلاح‌طلبان حاكي از اين مهم است كه ايشان در 17 شهريور، هم از اسب افتاده‌اند، هم از اصل!! و الا چيست اين همه ياوه‌سرايي؟! يك روز راستگو را خائن خطاب مي‌كنند و دگر روز ادعا مي‌كنند قاليباف اصولگرا نيست!!

پنج: شكي نيست كه قاليباف ممكن است به پاره‌اي رفتار و گفتار بعضي ديگر از اصولگرايان نقد داشته باشد.

از آن سو، بعضي رفتار و گفتار شهردار محترم تهران نيز ممكن است چندان همخوان با اصول جريان اصولگرايي نباشد، اما قدر مسلم، قاليباف از اصولگرايان بوده، هست و خواهد بود. اگر اثبات اصلاح‌طلب بودن روحاني به هر حال چند تايي دليل و برهان لااقل ژورناليستي مي‌خواهد، ليكن روشن‌تر از روز است كه قاليباف متعلق به جريان اصولگرايي است.

شش: به عنوان كسي كه در انتخابات 24 خرداد به قاليباف رأي داد، به عنوان كسي كه در همان ايام هزينه داد و بي‌هيچ چشم داشتي، ضمن علني كردن رأي خود، از قاليباف دفاع كرد، به عنوان كسي كه اسير موج و فريفته جو نشد و «تشخيص درست تكليف» را فداي «تكليف گرايي منهاي نتيجه» نكرد، به عنوان كسي كه از قاليباف، هم در برابر تخريب افراطيون دوم خردادي دفاع كرد، هم در مواجهه با بعضي صحنه نشناسي‌هاي دوستان اصولگرا، و به عنوان كسي كه از شنيدن خبر ابقاي قاليباف در «بهشت» مسرور شد و سجده شكر به جاي آورد، اين حق برايم محفوظ است كه خطاب به شهردار جهادي تهران نكاتي را به اختصار بيان كنم.

الف: براي ما آنچه مهم است، «خدمت» است، نه «سياست.»ما اساسا سياست را تدبيري براي اداره درست امور و انجام بهتر و بيشتر خدمت معني مي‌كنيم. ما با آنكه به قاليباف، هم رأي داده ايم و هم هزينه، هيچ از او نمي‌خواهيم الا خدمت جهادي به اين مردم. ما با وجود آن همه حمايت، اندك سهمي از قاليباف نخواسته و نمي‌خواهيم اما از شهردار توقع داريم متوجه فرق اساسي ما با كساني باشد كه ديروز او را تخريب، امروز او را غير اصولگرا و لابد فردا اصلاح‌طلبش مي‌خواهند و مي‌خوانند. از قضا سم مهلك خدمت، همين سهم خواهي‌ها و سياست بازي هاست. آنهم سهم خواهي كساني كه به جاي «برادري» «نابرادري» خود را بارها و بارها به شهردار تهران ثابت كرده‌اند.

ب: معتقدم هم جريان اصولگرايي براي قاليباف خوش يمن بوده و هم شخص شهردار مسبب خدمت به اين جريان اصيل بوده است. فلذا ما هم چنان كه متوجه نيت شوم اصلاح‌طلبان از اصولگرا ندانستن قاليباف مي‌شويم، هم از شهردار محترم، هم از منتقدينش در جريان اصولگرايي تمنا داريم متوجه نقشه شوم سهم خواهان باشند و با ندانم كاري و غفلت، خروجي عملكرد شهرداري را به سمت دعوا و مرافعه سوق ندهند كه اين همان هدف افراطيون معتدل است.

ج: بر جناب شهردار فرض است كه متوجه فرق ميان «تعامل با همه اعضاي شوراي شهر به قصد قرباني نشدن خدمت» با «امتياز دادن بي‌مبنا به بعضي اعضاي جديدالورود اما پر ادعاي شورا» باشند. اين دومي به مسلخ بردن خدمت، پاي سهم خواهي سهم خواهان است.

د: شرط تمديد حمايت ما از شهردار، كار است و كار و كار. ملاك ما خدمت است كه بلاشك همان متر و معيار رهبر انقلاب نيز هست. ما اگر چه متوجه كار سخت شهردار در تعامل با شوراي شهر جديد هستيم، ليكن معتقديم؛ ريش و قيچي خدمت جهادي دست خود قاليباف است. اگر قاليباف در مناظره‌هاي انتخاباتي 24 خرداد، بي‌خود و بي‌جهت به رقيبش پاس گل داد، اينك بهترين وقت براي جبران آن پاس گل روي مخ است. اين جبران، بيش از آنكه «ديدار» بخواهد، «كار» مي‌خواهد و «اندكي ابتكار در فن بيان.»

***

جناب شهردار محترم! روزي در ايام تبليغات رياست جمهوري از مردم خواستيد كه صدا و تصويرتان را ضبط كنند تا اگر رئيس‌جمهور شديد، با آن «صدا و تصوير ضبط شده» با شما سخن بگويند و از شما مطالبه داشته باشند. هر چه بود و هر كه بود، شما رئيس‌جمهور نشديد، اما مادام كه بر صندلي خدمت نشسته باشيد - هر جا و هر كجا- «آن وعده مضبوط» ميعاد خوبي براي ما و شماست. خلاصه كنم همه وعده شما را، مي‌شود همين جمله كه باري پيش از اين در مطلع يك متن نوشته بودم؛ «صداقت، سيادت دارد بر سياست.»في‌الحال مي‌نويسم؛ «خدمت، برتري دارد بر سهم خواهي... و كار، اولويت دارد بر ديدار.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار