کد خبر: 610475
تاریخ انتشار: ۱۳ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۵
حسن رشوند

با گذشت حدود دو هفته از اعلام جنگ احتمالي امريكا عليه سوريه به بهانه واهي استفاده دولت از سلاح شيميايي آن هم در شرايطي كه در طول يك سال گذشته بار‌ها شاهد فجيع‌ترين رفتار‌هاي غير‌انساني تروريست‌هاي مورد حمايت امريكا در قبال شهروندان مظلوم سوري بوده‌ايم، اين روز‌ها اخبار و گزارش‌هاي زيادي در مورد ميزان واقعي بودن تهديد و چگونگي انجام آن در صدر رسانه‌هاي داخلي و خارجي قرار دارد. تا آنجا كه برخي اخبار غير‌واقعي بستري شده است تا مقامات كاخ سفيد با توسل به آنها، سناريوي بر‌نامه‌ريزي شده خود را در منطقه پياده كنند. در اين راستا، اگر‌چه تحولات جديد را بايد نقطه عطف مهمي در تعيين دورنماي سوريه قلمداد كرد، اما مهم‌تر از آن اين است كه هيچ‌گونه ارزيابي با وجود همه شواهد و قرائن براي اقدام جنون‌آميز دولتمردان كاخ سفيد به شكل مطلق قادر به پيش‌بيني اتفاقات جديد در سوريه نيست. چرا‌كه پرسش‌هاي اساسي و مهمي در اين رابطه وجود دارد كه پاسخ به آنها مي‌تواند اين دور‌نما را براي ما روشن نمايد. سؤال‌هايي كه در اين رابطه بيش از همه خود‌نمايي مي‌كنند اين است كه آيا سناريوي «حمله محدود» كه طرح آن توسط اوباما تحويل كنگره براي تصميم‌گيري شده است، تا چه اندازه امكان تحقق دارد؟ از طرف ديگر آيا مي‌توان گفت كه طرح حمله محدود تنها يك طرح فريب براي انجام اقدامات بعدي و مهم‌تر از سوريه، تمامي منطقه است، بدين مفهوم كه «حمله محدود» فقط يك عنوان است براي اجراي سناريوهاي بزرگ‌تري كه اهداف راهبردي‌تري را بايد براي آن فرض كرد؟ بدون ترديد پاسخ به اين پرسش‌هاست كه موجب خواهد شد جمهوري اسلامي ايران در شرايط حساس كنوني، مواضع و رفتار‌هاي هوشمندانه‌تري را جهت دفاع از دستاور‌دهاي منطقه‌اي خود به ويژه در حوزه جبهه مقاومت دنبال كند.

در اين رابطه چند محور وجود دارد كه نمي‌توان نسبت به آنها بي‌توجه بود. از آن جمله مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

1- به نظر مي‌رسد امريكا براي پياده كردن سناريوهاي هدفمند خود در منطقه نيازمند حفظ سايه سنگين تهديد نظامي در راستاي تحقق گزينه‌هاي راهبردي‌تر است و به همين دليل است كه نمي‌توان با قطعيت از انجام يك حمله آن هم با هدف سقوط دولت سوريه سخن گفت. در عين حال در شرايط كنوني، يكي از نكات قابل توجه و ضروري آن است كه اهداف حمله را از اهداف تهديد متمايز كنيم؛ چرا كه بر اساس آنچه در رسانه‌ها منتشر مي‌شود، تمركز زياد روي «اهداف حمله» وجود دارد؛ بدين مفهوم كه حمله احتمالي در سطح محدود و مفروض گرفته مي‌شود و بدين ترتيب در مورد چگونگي انجام آن و اهداف مورد نظر گمانه‌زني مي‌شود. توجه به اين گمانه‌ها متمركز بر مواضع اعلامي مقامات امريكايي و همچنين سابقه جنگ‌هاي گذشته امريكا در منطقه بوده و در اين راستا، اهداف سياسي و نظامي براي چنين جنگي در نظر گرفته مي‌شود. در سطح سياسي، مسئله فقط آبرو و پرستيژ بين‌المللي امريكا و دستيابي به موضع برتر براي مذاكرات ژنو2 مطرح است و در سطح نظامي، برگرداندن توازن قوا در صحنه ميداني به نفع تروريست‌ها و جلوگيري از تداوم موفقيت‌هاي دولت اسد مطرح است.

2- تأثيرگذاري بر گزينه‌هاي راهبردي جمهوري اسلامي ايران نيز يكي از اهداف اساسي مقامات كاخ سفيد از كوبيدن بر طبل جنگ مي‌باشد. امريكايي‌ها در اين مسير دو هدف عمده را دنبال مي‌كنند كه يكي تأثيرگذاري بر واكنش‌ احتمالي طرفداران دولت سوريه و جبهه مقاومت است كه القاي عقب‌نشيني ايران از مواضع قبلي خود نسبت به سوريه و معرفي دوگانگي در مواضع مقامات ايران نسبت به سوريه براي تأثيرگذاري بر واكنش احتمالي كه از آن بيم دارند، صورت مي‌گيرد.

از سوي ديگر، امريكا با نشان دادن دورنماي جنگ و تهديد به ايران از طريق تأكيد بر اينكه جنگ با سوريه داراي پيام‌هاي جدي براي ايران است،‌يا جنگ در سوريه با هدف شكستن عناصر پيوند راهبرد مقاومت صورت مي‌گيرد و در نهايت افزايش تقابل‌هاي دروني جهان اسلام، سعي مي‌كند فضاي جديدي را براي خود در تحولات منطقه كه هر روز به ضرر او تمام مي‌شود، باز كند و گزينه‌هاي راهبردي و بلندمدت ايران در منطقه را تحت تأثير قرار دهد.

3- بنابر اين با توجه به دو محوري كه گفته شد اگر بپذيريم امريكا اهداف بزرگ‌تر از حمله به سوريه را در منطقه دنبال مي‌كند، بايد سنسور‌هاي خود را نسبت به برخي اقدامات يا سخنان غيرمسئولانه و غلطي كه توسط برخي افراد و حتي شخصيت‌ها در كشور مطرح مي‌شود و ندانسته توسط رسانه‌هاي داخل نظام برجسته مي‌شود، حساس كنيم. اگر يكي از اهداف اساسي مقامات كاخ سفيد تأثيرگذاري بر واكنش‌هاي احتمالي ايران از طريق انجام عمليات رواني باشد كه هست و در اين مسير نشان دادن دوگانگي در مواضع مقامات كشور به عنوان يك دستور كار همواره مورد توجه دشمن بوده، چرا از خود نمي‌پرسيم صرف‌نظر از غلط بودن سخناني كه يكي از مسئولان كشور در خصوص استفاده از سلاح‌هاي شيميايي توسط دولت سوريه مطرح كرده است، چه كسي يا كدام مرجع قدرت از انتشار اين دسته سخنان و اخبار نفع مي‌برد! اگر فرض را بر اين بگذاريم كه فلان مسئول ايراني، سخنان غيرمسئولانه و غلطي را در رابطه با سوريه گفته است كه اميدواريم فاقد اعتبار باشد، آيا نبايد ما به عنوان يك رسانه از خود بپرسيم كه چرا اين خبر در كمتر از يك ساعت به عنوان مهم‌ترين خبر در صدر اخبار رسانه‌هاي دشمن قرار گرفته است و چرا آنها با ذوق‌زدگي اين خبر را منتشر كرده‌اند. بپذيريم در شرايط حساسي قرار داريم و دشمن ما از همه ابزار‌هاي جنگ نرم استفاده مي‌كند تا ايران را گرفتار سناريوي طراحي شده خود كند. بنابر اين رسالت امروز رسانه‌هاي نظام خيلي سنگين است،‌پس مراقب باشيم ناخواسته در اين دام نيفتيم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار