استاندار حضور دارد و اختیار هم دارد... خیال نکنید اگر رئیسجمهور بیاید معجزه رخ میدهد.» این جملات، هر چند در ظاهر ناظر به اصل تقسیم وظایف و پرهیز از شخصیسازی مدیریت است، اما در باطن حاوی نکاتی است که نمیتوان بهآسانی از کنار آن گذشت. آقای پزشکیان حتماً میدانند که نسبت میان رئیسجمهور و مردم، نسبت کسی است که در جایگاه عالیترین مقام اجرایی کشور قرار دارد با مردمی که او را بر این منصب نشاندهاند. چنین نسبتی اقتضا میکند که حضور میدانی، سفرهای استانی، مشاهده مستقیم و چهره به چهره، گفتوگو با مردم و استماع گلایهها و روایت زیسته آنان از زندگی در مناطق مختلف کشور نه یک امر تشریفاتی، که یک ضرورت بنیادین در حکمرانی باشد.
در دهههای گذشته، تجربه جمهوری اسلامی نشان داده که «تماس مستقیم دولت با ملت» خود یکی از مهمترین عوامل ترمیم اعتماد و کاهش فاصله حاکمیت و جامعه بودهاست. هیچ گزارش و نموداری نمیتواند جای نگاه انسانی، لمس بیواسطه درد مردم و مشاهده جزئیاتی را بگیرد که در مشاهدات حضوری و از نزدیک دیده میشوند.
سفرهای استانی در تاریخ معاصر ایران همواره تقویتکننده سرمایه اجتماعی دولتها بودهاند. این سفرها هرگز به معنای معجزهآفرینی حضور رئیسجمهور نیست و کسی هم واقعاً انتظار معجزه ندارد، بلکه نقش آن در اصلاح میدان دید دولت است. مسئولی که فقط از پشت میزهای پایتخت تصمیم بگیرد، ناگزیر سیاستهایی اتخاذ میکند که فاصلهای زیاد با واقعیات زیست مردم در مناطق دورتر دارد. مگر همین حضور مستقیم نبود که بارها موجب اصلاح طرحها، شناسایی گرههای اجرایی و حتی کشف فسادهای پنهان در لایههای میانی مدیریت شدهاست؟ تجربه سفرهای متعدد استانی مرحوم شهید رئیسی و مقایسه آن با دولتگردانی رئیسجمهور اسبق از پشت میز پاستور، تفاوت این دو رویه را به خوبی آشکار میکند.
در سطحی کلانتر، بیاعتنایی به سفرهای میدانی برخلاف توصیه صریح رهبر انقلاب به دولت فعلی نیز هست. ایشان در آغاز دولت فعلی تأکید کردند که سفرهای استانی ضروری است و باید با جدیت ادامه یابد. «نکته بعدی دربارهی حضور در بین مردم است. اینکه اگر سفر استانی کردید، بگویند این پوپولیست است، عوامگرا و ... است، این حرفها را اعتنا نکنید. اطلاع از متن آنچه در زندگی مردم میگذرد، با کارتابل و گزارش کتبی امکانپذیر نیست؛ باید بروید ببینید و از خود مردم بشنوید. وقتی انسان میرود میشنود، میبیند که با آنچه در گزارش به ما رسیده تفاوتهای زیادی وجود دارد. نمیخواهم بگویم همه گزارشها خلاف است، غلط است؛ نه، گزارشهای خوب هم داریم، منتها گزارش نشان نمیدهد واقعیت را... بروید با مردم گرم بگیرید، صحبت کنید. یک جاهایی، در یک شهرستانی، در یک روستایی، مقتضی است بروید در خانه مردم؛ در منطقه زلزلهزده یا سیلزده، بروید در چادر مردم؛ بروید ببینید، از آنها بشنوید، آنوقت بر اساس اینها تصمیم بگیرید. بنابراین، حضور در [بین]مردم خیلی خوب است، سفرهای استانی خیلی خوب است و انشاءالله توفیقاتی داشته باشید.»
آقای رئیسجمهور! حضور شما در استانها و شهرستانها گرچه معجزهای یکشبه نخواهد کرد، اما نقش بسزایی در اعتباربخشی به رنج مردم خواهد داشت. مردم آرام و امیدوار خواهند شد و از اینکه صدای مشکلات و رنجهایشان مستقیماً به گوش بالاترین مقام اجرایی کشور رسیده احساس خشنودی و رضایت خواهند کرد.
این اصل اخلاقی و سیاسی، ریشه در میراث علوی نیز دارد. امیرالمؤمنین در توصیههای خود به مالک اشتر به عنوان یک کارگزار حکومتی فرمودند: «فَلا تُطَوِّلَنَّ احْتِجابَک عَنْ رَعِیتِک، فَإِنَّ احْتِجابَ الْوُلاةِ عَنِ الرَّعِیةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّیقِ، وَقِلَّةُ عِلْمٍ بِالاُمُورِ.» از مردم خود را دور و پنهان مدار، زیرا دوری کارگزاران از مردم، بخشی از تنگی سینه و ناآگاهی به امور است. این عبارت صریحترین تأکید حضرت به ارتباط مستقیم و چهره به چهره با ملت است. امیدواریم که مرور توصیههای رهبرانقلاب و ملاحظه مجدد فرمایشات حضرت امیر، که آقای پزشکیان با آن انس دارند، موجب اصلاح رویه و ترغیب آقای پزشکیان به حضور بیشتر و مداومتر به حضور در استانها و نشستن پای دردهای مردم شود.