کمرنگ شدن نظم قدیم و شکلگیری تدریجی نظم جدید ازشاخصهای جهان امروز است که از آن به عنوان دوره گذار یاد میشود.
سیالیت، بی ثباتی و نظم گریزی از مختصات این دوره است. در چنین وضعیتی، درحالی که کشورهای پیرامونی متأثر از آنارشیست حاکم برجهان و منطقه، درحالت بلاتکلیفی و انتظار به سرمی برند، جمهوری اسلامی ایران با ثبات، مقتدر، هوشمندی، نقش تعیینکننده و مسئولیتسازی را در روابط بین الملل ایفا میکند و در حال بازطراحی و نهادینهسازی نقش منطقهای و جهانی خود، از طریق ترسیم روابط پایدار با همسایگان وکشورهای آسیایی است. دولت جدید در بازطراحی و بازتولید راهبرد همسایهمحور وآسیا محور درچارچوب سیاست نگاه به شرق، نقش تعیینکننده تاریخی دارد.
تجانس هویتی، فرهنگی، تاریخی و قرابت جغرافیایی با همسایگان، مزیتی است که نقش مؤثری در تسهیل مسیر پیشرفت، تعامل سازنده پایدار همهجانبه بربنیاد راهبرد نگاه به شرق، با اولویت همسایه محوری و آسیا محوری دارد. ظهور قدرتهای چین و روسیه و افول تدریجی هژمون امریکا، نویددهنده تحولات بنیادین درنظام جهانی است. سیالیت سیاست خارجی دولتهای منطقه و اتخاذ تصمیمات تاکتیکی وتغییرات مکرر در تصمیمات آنها نیز معلول همین تحولات عمیق در عرصه جهانی است.
دولت جدید با درک درست روند این تحولات، با رعایت سه اصل عزت، حکمت و مصلحت، سیاست خارجی متوازن، مبتنی برمنطق دقیق دیپلماسی و منطبق با منفعت ملی را در دستورکار قرارداده است که سیاست «همسایه محور و آسیا محور» نقطه کانونی آن است.
پایهریزی این راهبرد به پایدارسازی نقش و جایگاه ایران در معادلات آینده کمک خواهدکرد. اگر روابط دیپلماسی نظام اسلامی نسبت به همسایگان را در سه دوره رکود، بازسازی و دوره تحکیم و توسعه دستهبندی کنیم، راهبرد جدید درپی عبور از دوران رکود، حرکت به سمت بازسازی هدفمند و ورود به مرحله تحکیم و توسعه پایدار در حوزه راهبردی است. این منطق بر الزامات و بایستههایی استوار است که در سایه تحول گرایی منطقی ومنطبق با منافع و مصالح ایران، منطقه و آسیا درحال پیادهسازی است. رویکرد جدید که به حق میتوان از آن به عنوان «انقلاب در دیپلماسی» یاد کرد، درصورت تحقق، فرصتهای متعدد و متنوعی درحوزههای ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر (جغرافیای فرهنگی) برای کشور به ارمغان خواهد آورد.
الف- فرصتهای سیاسی
۱. تسهیل تعامل راهبردی دربرنامه ریزی، سیاستگذاری، طراحی و اجرای پروژههای کلان دوجانبه و چندجانبه.
۲. تضعیف پروژه ایران هراسی و شیعه هراسی درسایه شفاف شدن سیاستهای همسایگان در قبال همدیگر.
۳. تثبیت وگسترش حوزه نفوذ ایران در منطقه و امکان نهادینهسازی دستاوردهای گفتمانی و میدانی مقاومت.
۱. خلع ید دشمن وخارج کردن ابزارها و اهرمهای تحریم، تهدید و فشارسیاسی از دست دشمن در جنگ نرم و جنگ اقتصادی.
۲. پایه ریزی همزیستی مبتنی بر تعاملات عملگرایانه چندجانبه با هدف ایجاد مصالح ومنافع راهبردی مشترک مطمئن وپایدار.
۳. پیادهسازی دیپلماسی متوازن با ایجاد تعامل همزمان با دولتها، تجار، ملتها و اصحاب فکر، فرهنگ و رسانه از طریق دیپلماسی رسمی، دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی عمومی.
۴. پیوند نظری و عملی دیپلماسی و میدان، با هدف تبدیل قدرت میدانی به پشتوانه دیپلماسی وتبدیل عنصر اقتدار به دستاورد دیپلماسی.
ب- فرصتهای اقتصادی
۱. خنثی سازی و رفع تحریمها و تهدیدات موجود و ایجاد بازدارندگی در اعمال تحدیدات وتحریمهای جدید.
۲. پایه ریزی ائتلاف اقتصادی پایدار مبتنی بر رقابت مثبت، برای بازسازی کشورهای همسایه آسیب دیده از بحرانهای نظامی و امنیتی.
۳. بهرهگیری از ظرفیت ترانزیتی و تبادل محصولات و فراوردههای پایین دستی و بالا دستی انرژی (نفت، گاز، برق، فناوری و خدمات مهندسی) درقالب مشارکت جوی مثبت همگرایانه. با فروکش کردن رقابتهای منفی درحوزه منابع آب و انرژی، و جایگزین شدن آن با تعامل و تبادل دوجانبه، چندجانبه.
۴. فراهم شدن استفاده ازظرفیت سرمایهگذاری، سیاحتی وگردشگری (سلامت، سیاحتی، زیارتی، علمی، صنعتی و اقتصادی. برای ایران به عنوان دومین کشور پر همسایه دنیا).
۵. امکان دستیابی هدفمند و مدیریت شده مستمر به بازار مصرف بزرگ کشورهای همسایه و آسیا.
۶. فراهم شدن زمینه تعامل حداکثری و همکاری با قدرتهای نوظهور اقتصادی در غرب و شرق آسیا
۷. فراهم شدن شرایط پیادهسازی شعارتولید ملی از طریق تنوع بخشی به مبادی صدورکالا و ارتقای صادرات و درمقابل تأمین واردات مورد نیاز با هزینه کمتر، وبا اطمینان بیشتر، از کشورهای همسایه.
ج- فرصتهای فرهنگی
فراهم شدن فرصت برای تعامل ملتها، نخبگان و اصحاب رسانه با همدیگر درچارچوب پایه ریزی دیپلماسی عمومی، نقش بالایی درآگاهی جمعی متقابل ملتها و اصحاب فکر و فرهنگ و رسانه دارد. این علاوه برتصحیح ذهنیتهای منفی تاریخی، عامل بسیار مهمی برای خنثیسازی جنگ نرم دشمن خواهد داشت. درسایه تعامل با همسایگان نوعی آگاهی جمعی درباره اشتراکات هویتی، فرهنگی وتاریخی بهوجود خواهدآمد که خود به پاسخگویی به سوالات، شبهات و ابهامات انباشته شده دراذهان عمومی کمک خواهد کرد. این یعنی تحول تاریخی در روابط دولتها، ملتها و حتی شبکههای رسانهای کشورهای همجوار با همدیگر.