حوادث جنایی بخشی جداییناپذیر از زندگی اجتماعی است که هر لحظه و در هر جا امکان بروز دارد. برخی از این حوادث به دلیل انتشار خبر و شیوه ارتکاب جرم افکار عمومی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و فضای عمومی جامعه متأثر از حادثه روی داده با تنش بسیار مواجه میشود. قتل غزل، زن نوجوان اهوازی به دست شوهرش، آخرین اتفاقی بود که فضای عمومی جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار داد. با وجود اینکه پروندههای بسیاری با موضوع همسرکشی تشکیل میشود، اما این حادثه به دلیل خشونتی که شوهر غزل در ارتکاب جرم به کار برد و فیلمی که از حادثه در فضای مجازی منتشر شد مورد توجه قرار گرفت.
به دنبال وقوع حادثه دیدگاههای بسیاری از سوی دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی در فضای رسانهای مطرح و پیوستهای آن از جمله قاچاق دختران، دختران فراری، روابط مجازی که منجر به فرار غزل از خانه شده بود و کودک همسری مورد نقد قرار گرفت. نقد موضوعات بیان شده سالهاست در فضای عمومی جامعه مطرح است و با وجود اینکه آثار سینمایی از جمله فقر و فحشا و لاتاری هم در این باره ساخته و نمایش داده شد، اما کوچکترین تلاشی برای مبارزه با این سوداگری انجام نشده است. در مورد موضوعات نقد شده دیگر هم وخامت ماجرا به همین منوال است و مایه تأسف است که با فاصله گرفتن از حادثه روی داده همه چیز به دست فراموشی سپرده میشود تا حادثه هولناک دیگری جامعه را تکان دهد.
در تقویم جنایی ایران حوادث تلخ بسیار مثل سمیه و شاهرخ، خفاش شب، بیجه، شهلا، آتنا، ساختمان پلاسکو، قتلهای سریالی خرمدین و خانه وحشت ثبت شده است و همزمان با وقوع همه این حوادث فضای عمومی جامعه با تنش بسیار مواجه شده است، اما با فاصله گرفتن از حادثه هیچ تلاشی برای پیشگیری از وقوع حوادثه مشابه صورت نگرفته است.
هر حادثه جنایی با انگیزههای مختلف اتفاق میافتد که در صورت توجه به چرایی ماجرا و هزینه کردن برای آن میشود از وقوع حوادث بیشتر جلوگیری کرد و گرنه در بر همان پاشنهای خواهد چرخیدکه سالهاست میچرخد.