رو به دوربین لباس روحانیت را از تن درمی‌آورد و کنار می‌گذارد؛ معدود حاضران در صحنه از اقدام او استقبال می‌کنند و برایش سوت و کف می‌زنند. البته او پیش از این، یک بار این سکانس را بازی کرده است. تهیه‌کننده این ماجرا به خوبی در یادش مانده است که در شب اول اکران فیلم «دموکراسی در روز روشن» سایت رادیو فردا (ارگان رسمی سازمان سیا) برایش تقدیرنامه نوشته و تولید یک فیلم دولتی با نقد دفاع مقدس را تابوشکنی اصلاحات خوانده بود.
خودش می‌گفت در آن فیلم قرار بود یک سردار دفاع مقدس، اشتباهاتی را که در زندگی خود انجام داده، در عالم برزخ جبران کند؛ اما منتقدان به‌خوبی می‌دانستند که زیرپوشش زرق‌وبرق‌های سینمایی، مسئله دفاع مقدس، شهادت و جانبازان به بد‌ترین شکل ممکن به استهزا کشیده شده است.
محمدعلی زم ادعا می‌کند که شاکی است و فرزندش بی‌گناه مجازات شده است، او سرشار از کینه و خشم شده و جنگ روایت تحریف را آغاز کرده است. گویی رئیس سابق حوزه هنری فراموش کرده است که پس از بازداشت فرزندش به دست سربازان گمنام امام زمان (عج) در سپاه پاسداران، بیانیه نوشت و گفت: «فارغ از آنکه خداوند منّان و حنّان سرنوشت آینده مکتوم روح‌الله زم را چه نوشته و چه روزی‌ای را برایش مقدّر کرده باشد، ما اعضای خانواده، رهاسازی او را از سیاه‌چاله‌های دروغ، خیانت، انحراف و فریب دریوزگان ضدّ انقلاب و دشمنان اسلام و ایران، ارج نهاده... این رخداد، مصداقی بود از تفوّق یَدُ‌اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ بر صورت چروکیده و سیرت زشت و سیاه استعمار و استکبار، که از آستین پرصلابت سپاه عزیزمان بیرون آمده است».
اعلام برائت پدر از پسر البته تاریخی‌تر است؛ او زمستان سال ۱۳۹۶ درست درزمانی که فرزندش در کانال تلگرامی آمدنیوز آموزش مبارزه مسلحانه می‌داد، در گفتگو با یک روزنامه اصلاح‌طلب اعلام کرد که خطای پسرش را نباید به پای او بنویسند. نیما زم در یکی از گفتگو‌های خود با رسانه‌های ضدانقلاب ادعا کرده بود که ما تحلیل داشتیم با رأی به روحانی در سال ۹۶ می‌توان در نظام ناکارآمدی ایجاد کرد و کشور را به نقطه‌جوش رساند!
حال چه اتفاقاتی در این مدت روی داده که جای جلاد و شهید به سرعت تغییر کرده و پدر برای فرزند خائن خود مرثیه‌سرایی می‌کند و او را تا حد یک قهرمان ملی تغییر وضعیت می‌دهد؟ احتمالاً آن روز‌ها پدر نیما گمان می‌کرد دست احدی به فرزندش نرسیده و او زیر چتر امنیتی اداره اطلاعات خارجی فرانسه (بخوانید رژیم صهیونیستی) به ادامه فعالیت‌های فاسد و ضد امنیتی خود ادامه خواهد داد! اعدام زم، پاره کردن زنجیره این توهم بود؛ با این پیام مهم که دوره جدیدی در برخورد با عناصر خائن به امنیت ملی آغاز شده است، شناسایی و شکار مزدوران سرویس‌های جاسوسی دشمن، به داخل خاک ایران محدود نمی‌شود و ابعاد فرامرزی و عمیق یافته است.
تا پیش از این هزینه جاسوسی تا حد زیادی پایین آمده و سرویس‌های خارجی به مزدوران خود اطمینان می‌دادند که در صورت گرفتار شدن نیز به راحتی تبادل شده و هیچ خطری آن‌ها را تهدید نمی‌کند. شکار زم، رهبر گروهک تروریستی تندر و یکی از شاه‌مهره‌های فرقه احوازیه این خط تحلیلی را بر هم زد.
سکانسی که محمدعلی زم ضبط و منتشر کرده، نشان از یک واقعه مهم نیز دارد. درست یک روز قبل از اقدام به خلع لباس اختیاری از سوی زم، حضرت آقا در بیانات خود، بار دیگر ماجرای یک زخم کهنه در تاریخ انقلاب اسلامی را بازگو کردند؛ ایشان فرمودند که دشمن روایت تحریف آمیز و دروغ خود را در افکار عمومی جاری، و با عوض کردن جای ظالم و مظلوم، اقدامات مستمر ظالمانه خود را توجیه می‌کند.
فیلم سینمایی ساخته‌شده از سوی پدر نیما زم در بهشت‌زهرا (س) با عنوان «تحریف حقیقت یک تروریست» این بار برای یک فستیوال خارجی با هدف افزایش تحریم‌ها در میانه مذاکرات وین ساخته شده است؛ او با بازی کردن در نقش یک پدر داغدیده سعی کرد پروژه پسر در کشتار چند صدهزارنفری و سوریه‌ای کردن ایران را بار دیگر کلید بزند. هیچ‌کس از محمدعلی زم انتظار نداشت در مواجهه با اعدام پسرش جا پای افراد بزرگواری، چون آیت‌الله جنتی و مرحوم محمدی گیلانی بگذارد.
روزگار بالا و پایین زیاد دارد؛ آن‌هایی که از سرچشمه انقلاب اسلامی نوشیده‌اند، خوب می‌دانند که بازی در زمین جمهوری اسلامی، رو به میهن و پشت به دشمن بودن صبر و از خود گذشتگی می‌خواهد.
