به جز سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ که جمهوری اسلامی در مرحله تأسیس بود و طبیعی بود که چرخش مدیریتها دراین سالها از استحکام برخوردار نباشد وهمواره با تغییرات مستمر در پستهای مدیریتی کشور مواجه بودیم، بزرگترین دستگاه فرهنگی کشور یعنی رسانه ملی که با پیروزی انقلاب اسلامی رسالت انتقال فرهنگ انقلاب اسلامی و هدایت فرهنگی جامعه را برعهده داشت در طول این ۴۰ سال، تنها پنج مدیر داشته است که در میان آنها محمد هاشمی رفسنجانی و علی لاریجانی هر کدام با ۱۲ سال و ضرغامی با ۱۰ سال بیشترین زمان مسئولیت را به خود اختصاص دادهاند و در رشد کمی و کیفی مأموریتهای فرهنگی بیشترین سهم و به همین نسبت، در ضعفها و کاستیها که امروز شاهد آن هستیم و مکرر در سالهای اخیر شاهد تذکرات رهبر معظم انقلاب به مدیریتهای جدید این سازمان بودهایم، قاعدتاً باید بیشتر از بقیه سهیم باشند، چراکه فرهنگ و مصنوعات فرهنگی آن یک شبه به وجود نیامده و در گذر زمان شکل گرفته و تکمیل گردیده است.
چهار شنبه گذشته رهبر معظم انقلاب با طی شدن یک دوره پنج ساله از مسئولیت دکتر علی عسکری برصدا و سیما ترجیح دادند برخلاف ادوار گذشته که دوره مدیریتی رؤسای سازمان صدا و سیما برای دو دوره و بعضاً بیشتر تمدید میشد، به همان یک دوره اکتفا کنند. اما آنچه میتواند نگاه اصحاب فرهنگ و رسانه را معطوف خویش کند این است که در حکم جدیدی که رهبر انقلاب برای دکتر جبلی صادر کردند به نکاتی اشاره شده است که در سال ۱۳۹۳ در حکم معظم له به محمد سرافراز عیناً آمده بود و در حکم دکتر علی عسکری نیز در سال ۱۳۹۵ رهبر انقلاب وی را ارجاع به مفاد حکم سرافراز کرده بودند. این بدان مفهوم است که رهبری معظم انقلاب در طول این سالها، چند مطالبه اصلی و دغدغه از رسانه ملی داشتهاند که با وجود همه تلاشهایی که تاکنون شده است، این مطالبات بر زمین مانده و تحقق نیافته است. یکی از این مطالبات که امروزه تبدیل به چالشی برای نظام اسلامی شده است «تغییر سبک زندگی» مردم و بی توجهی نسبت به آن و تلاش دشمن برای جا انداختن سبک زندگی غربی به جای سبک زندگی اسلامی – ایرانی است که باید اعتراف کرد در سایه خواب رفتگی و حتی نفوذ دشمن به حیاط خلوت فرهنگی ما در دستگاههای فرهنگی از رسانه ملی گرفته تا رسانههای تأثیر گذار دیگر، دشمن موفق شده سبک زندگی مردم را به جهت میل خود تغییر دهد. مدیریت جدید رسانه ملی در همین ابتدای مسئولیت خویش باید این سؤال را از خود و مدیران زیر مجموعه خویش داشته باشد که برای رفع این دغدغه رهبری انقلاب در پنج سالی که سکان این دستگاه را برعهده دارد، چه برنامههایی را باید اجرایی کند.
باید بپذیریم که سبک زندگی غربی تاکنون نتایج شوم اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی را در قالب ابتذال، دشمنی با نهاد خانواده، افزایش سن ازدواج، زندگی با حیوانات و روابط نامشروع جنسی را به بار آورده است. روابط نامشروعی که در قالب هایی، چون ازدواج سفید و همجنسگرایی، انسان را به موجودی بسیار ذلیلتر از اقوام دوره جاهلیت و قصص قرآنی همچون قوم لوط و قوم عاد دچار کرده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیه راهبردی معروف به «گام دوم انقلاب اسلامی» که به مناسبت چهل ساله شدن انقلاب اسلامی منتشر نمودند، در کنار شش توصیه راهبردی خویش، مقوله سبک زندگی را به عنوان یکی از مهمترین توصیهها و نگرانیها مطرح فرمودند. رهبر معظم انقلاب در تبیین نقشه دشمن در خصوص سبک زندگی اینگونه میفرمایند: «تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است». به نظر میرسد انتخاب دکتر جبلی که به نسبت رؤسای گذشته این سازمان از ویژگی جوانی بیشتری برخوردار است با همین نگاه که جوانهای کاردان، فهیم، انقلابی و پیگیر برای تحقق سبک زندگی اسلامی میتوانند نقش آفرینی بیشتری کنند، صورت گرفته است، چرا که تبعات پذیرش سبک زندگی غربی شیرازه حیات معنوی ملتی را از بین میبرد. همانگونه که امروز تبعات این سبک زندگی را در کشورهای مدعی مسلمانی درکشورهای اسلامی و همسایگان خود شاهد هستیم.
سبک زندگی مجموعهای از رفتارها، هنجارها، خرده فرهنگها و ظواهر زندگی افراد در اجتماع است که از لحاظ تاریخی، به صورت خاص ماحصل دوران مدرن و عصر پسا صنعتی است. مفهومی که بیش از همه برگرفته از فرهنگ مصرف گرایی بدون تعقل است.
رهبر معظم انقلاب برخلاف بسیاری از افراد مسامحه کار در حوزه فرهنگ و نیز ساده اندیشان، پدیده مصرف گرایی و سبک زندگی حاصل از آن را یک اتفاق و تصادف در عرصه فرهنگی - اجتماعی نمیدانند و آن را ماحصل طراحی نظام سلطه معرفی میکنند. آنجا که میفرمایند: «از این خطرناکتر، این است که سررشته همین تحولات منفی در سطح بینالمللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیله این تحولات میخواهند اهداف خودشان را – که یا زر است یا زور – تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلاً ارزش ندارد؛ برای اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتوانند در کشورها و دولتهای اروپایی و ... نفوذ کنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایههای عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضا میکرده است که اخلاق جنسی ملتها را خراب کنند، راحت میکردند؛ مصرف گرایی را در بین آنها ترویج کنند، بهراحتی این کار را انجام میدادند؛ بیاعتنایی به هویتهای ملی و مبانی فرهنگی را در آنها ترویج کنند، این کار را میکردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر میکردند. آن وقت همیشه لشگری هم از امکانات فرهنگی و رسانهای و روزنامههای فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواش یواش دارد پخش میشود.»
خب وقتی سینمای هالیوودی که نماد استفاده ابزاری و اقتصادی از رسانه در دنیای مدرن است، پیشتاز این سبک زندگی است و همواره تلاش میکنند با ساخت فیلمهای پرفروش، مبلّغ زندگی مصرف گرا و لمپن غربی باشند، رسانه ملی ما در چنین کارزاری باید خود را در خط مقدم مبارزه با چنین سبک زندگی بداند نه آنکه همانگونه که مکرر شاهد آن هستیم با تیزرهای تبلیغاتی یا مسابقات سرگرمی عاریت گرفته از شبکههای رسانهای غرب هرروز سبک زندگی غربی را در پوشش و آرایش زنانه و مصرف غذاهای لاکچری سوهان روح و جان مردم کنند. مأموریت جدید دکتر جبلی جلوگیری از تبلیغ سبک زندگی غربی و آمادهسازی رسانه ملی برای اشاعه فرهنگ و سبک زندگی اسلامی – ایرانی است. هرچند تحقق تمام آن محورهایی که رهبرمعظم انقلاب برای رئیس جدید رسانه ملی و رؤسای گذشته به عنوان مأموریت صدا و سیما تعیین کرده اند، به تنهایی مشکل خواهد بود و تلاش همه دستگاههای فرهنگی کشور را میطلبد. ولی اگر دکتر جبلی توانست در پایان پنج سال مدیریت در این سازمان در کنار هدایت فرهنگی جامعه وتقویت احساس هویت ملی و انقلابی - آنگونه که آن جوان ایرانی بر ایرانی بودن خود افتخار کرده و حسرت زندگی صرفاً مصرف گرا و بی هویت کشورهای عربی منطقه را نخورد -چنان تحولی ایجاد کند که مردم سبک زندگی خود را مطابق آنچه رهبری نظام در طول این سالها بر آن تأکید داشتهاند و برازنده زندگی یک ایرانی است، انتخاب کرده و پیش ببرند، باید به او و مدیریت پنج سالهاش دست مریزاد گفت و در غیر این صورت، باز باید حسرت سالهایی که گذشت را خورد و شاهد تذکرات مکرر رهبری نظام بود.