توليد نفت ايران «بايد» به روزي 5/6ميليون بشكه برسد، دولت آينده بايد اين هدف را محقق كند، اين بخشي از بايدهايي است كه وزير فعلي نفت براي دولت آينده فاكتور كردهاست، بدون آنكه پاسخ دهد طي هشتسال اخير براي افزايش ظرفيت توليد نفت ايران چه كرده است؟!
به گزارش جوان، روزي كه زنگنه در سال92 وزارت نفت را تحويل گرفت، ظرفيت توليد نفت جمهوري اسلامي ايران بين 1/4ميليون تا 2/4ميليون بشكه در روز بود؛ در آن دوره، به دليل تحريمهايي كه بر كشور تحميل شده بود، ميزان توليد نفت زير 3ميليون بشكه در روز بود و وزير نفت و مديرانش قول دادند با رفع تحريمها، ميزان توليد را به 2/4ميليون بشكه در روز ميرسانند.
او حتي به مجلس رفت و گفت ميزان توليد نفت و ميعانات گازي را تا سال96 به رقم 7/5ميليون بشكه ميرساند، حتي با وجود تحريم. اما او در اين هشتسال نتوانست 200هزار بشكه روي ظرفيت توليد بگذارد، ولي امروز از دولت بعدي ميخواهد، ميزان توليد را به 5/6ميليون بشكه برساند و براي آن، از قيد «بايد» نيز استفاده ميكند. مشخص نيست عددي كه زنگنه در اين باره اعلام كردهاست، از كدام محاسبات رياضي و مهندسي نشئت ميگيرد، ولي از آنجا كه شيخالوزرا، با سابقه 16ساله وزارت بر نفت همه چيز را با دو ضرب و تقسيم، ساده ميكند و از آن سادهتر، برايش نسخه ميپيچد، اين ذهنيت را متبادر ميسازد كه او قصد دارد كارهاي نكرده خود را از «بعديها» طلب كند.
زنگنه طي اين هشتسال وعدههاي بسياري داد، از ضرورتها و برنامههايي گفت كه از نظر اغلب كارشناسان، جنبه كاريكاتوري و پفكي داشت. با وجود اينكه سرمايهگذاري دولت نهم و دهم در غرب كارون و ساير ميادين نفتي، توانست 400هزار بشكه ظرفيت به دولت روحاني هديه كند، اما ظرفيت توليد نه تنها به بيش از 6/4ميليون بشكه افزايش نيافت، بلكه با كاهش شديد به 8/3ميليون بشكه در روز رسيد!
اين عملكرد بينظير، نشان ميدهد دولت تدبير و اميد نه تنها يك قدم مثبت براي افزايش توليد برنداشت، بلكه با رؤياپردازي و معطل كردن كشور به پاي ايدههاي غيرقابل دسترس، منافع ملي را نيز بر باد دادهاست. دو سال پيش در گزارشي به اين موضوع پرداختيم كه وزارت نفت براي دولت بعد مينگذاري كرده است. اصولاً دولتها در حوزه نفت براي دولت بعد كار ميكنند، مانند دولت نهم و دهم كه با توسعه ميادين نفتي و گازي، پروژهها را با پيشرفت بالا تحويل داد و اين دولت آن را افتتاح كرد ولي متأسفانه زنگنه، هيچ اقدام مثبت و بزرگي را براي دولت بعد انجام ندادهاست؛ هرچه هست چند قرارداد كاغذي است كه هنوز در مرحله خاك بازي متوقف ماندهاست و دولت بعد بايد از صفر شروع كند.
با اين حجم از خرابكاري و فرصت هشتساله، شايد فقط اين زنگنه باشد كه اينگونه براي دولت بعد بايد و نبايد بياورد تا اگر اعداد او مشخص نشود، بگويد بعديها نفت را ويران كردند؛ به اين بخش از اظهارات وزير نفت دقت كنيد: «در سياستهاي كلي نظام بر افزايش توليد نفت براي بالا بردن قدرت امنيتي و سياسي كشور تأكيد شده است.»
كرامتي كه درگفتههاي وزير نفت موج ميزند، موضوعي نيست كه افراد بيگانه با نفت هم از آن بياطلاع باشند، ولي اگر او به اين جمله اعتقاد دارد، بهتر است به اين پرسش پاسخ دهد براي ظرفيتسازي توليد نفت چه كرده است؟ چرا بهجاي ظرفيت 6/4ميليون بشكهاي هم اكنون ظرفيت توليد 8/3ميليون بشكه در روز است؟ چه بلايي بر سرمخازن و ميادين نفتي رخ دادهاست كه نه تنها هيچ افزايشي در ظرفيت رخ نداده، بلكه كاهش هم داشته است؟!
در همين باره، عليرضا دانشي، مدير اسبق امور فني مناطق نفتخيز جنوب كه 80درصد توليد نفت كشور را در دست دارد، به «بايد» زنگنه واكنش نشان داده و گفته است: توليد نفت بالاي 6ميليون بشكه در روز، آدرس غلط دادن و بردن كشور به ناكجاآبادهاست، حركت كشور در مسير يك سراب و با برنامههاي نشدني و بدون پشتيباني فني، خواست دشمن است و اين آقايان بدون اطلاع فني، با حرفهاي غيركارشناسي خود در مسير تحقق اهداف دشمن حركت ميكنند.
او اضافه كرده است: چطور ايشان در تمام سالهايي كه وزير نفت بوده و به خصوص در هشتسال گذشته، بهرغم وعدههاي متعددي كه داده، ظرفيت توليد نفت كشور را به ارقامي كه ادعا ميكند نرساندهاست! آقاي زنگنه در دوره اول صدارتشان بر نفت، خود برنامهريز برنامه چهارم كشور در دولت خاتمي در بحث توليد نفت بود؛ چرا به برنامه 5ميليون بشكه توليد روزانه تعريف شده خودشان نرسيدند؟! ايشان كه خود همه كاره بود و در آن زمان كشور، در تحريم نبود و همه امكانات در اختيار ايشان بود.