در میان دوقطبیهای رنگارنگی که این روزها هم از سوی دشمنان جمهوری اسلامی در قالبهای مختلف در فضای سیاسی ایران تزریق میشود و هم برخی جریانات و افراد سیاسی حیات سیاسی خود را در این دوقطبی تراشیها میبینند، در انتخابات پیش رو با وجود تلاشهای گستردهای که در این زمینه صورت میگیرد، ما با دو نوع دوقطبی مواجه هستیم که غالب دوقطبیهای دیگر یا در بستر این دو نوع دوقطبی تعریف میشوند یا نتیجه عمل آنها به سبد این دو نوع دوقطبی واریز میشود. کسانی مثل مسیح علینژاد و سلطنتطلبان متوهم و کانونهای قدرت در امریکا و رژیم صهیونیستی در خارج و دنبالههای داخلی آنها همچون تاجزاده و فائزه هاشمی هم بر طبل رأی ندادن در انتخابات ۲۸ خرداد میکوبند تا به ظن خود یک انتخابات شکننده در ایران شکل بگیرد. از این رو باید گفت در میان این دو قطبیها، آنچه بیش از همه قابل توجه است، دوقطبیهای «رأی دادن یا رأی ندادن» و «ایران و ضدایران» مهم است.
آنچه در انتخابات بیست وهشتم خردادکاملا ً محسوس است، مسئله مشارکت حداکثری است که تبدیل به دغدغه اصلی جریان انقلاب و جریان ضدانقلاب شده است. در حقیقت دوقطبی مهم انتخابات ۱۴۰۰، دوقطبی رأی دادن و رأی ندادن است. از یک طرف جریان ضد انقلاب با بهرهگیری از همه ظرفیتهای خود اعم از توطئههای خارجی و تحرکات نفاق داخلی، سعی در بی رونق کردن انتخابات دارد و در مقابل، جریان انقلابی در جنگی ترکیبی و البته نامتقارن با راهبردهای انقلابی خویش سعی دارد این بار نیز مشارکتی حداکثری در تاریخ انتخابات را برای کشور ثبت کند.
آنچه هر دو جریان انقلابی و ضدانقلابی را به این تکاپوی نفسگیر وا میدارد، واقعیتی است که در انتخابات سی وهشتم به وضوح قابل فهم و تحلیل است و آن این واقعیت است که مشارکت مردمی از جلوههای اقتدار نظام است، چرا که بین ثبات سیاسی در کشور با امنیت و مشارکت حداکثری رابطه مستقیم وجود دارد. افزایش سطح مشارکت سیاسی بالا، از آسیب پذیری کشور در مواجهه با تهدیدات داخلی و خارجی میکاهد. ایران در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب همواره با موجی از تهدیدات و تحریمهای متنوع و پیچیده با هدف به هم زدن نظام محاسباتی مردم و مسئولان و مخدوش کردن امنیت و اقتدار ملی روبهرو بوده است با این حال مشارکت مردم و ایستادگی آنها موجب شده است تا نقشههای دشمنان با شکست روبه رو شود. پیام روشن مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، بی اثر بودن هر نوع تحریم و تهدیدی برای ایجاد انحراف فکری در توده مردم و یا دست برداشتن مردم از آرمانها و اعتقاداتشان در خصوص نظام حاکم تفسیر میشود.
مشارکت مردم از مبانی قدرت یک کشور است و اگر کشوری از پشتوانه مردمی و به تعبیر دیگر از سرمایه اجتماعی برخوردار باشد، میتواند با به کار بستن میزان کمتری از قدرت سیاسی، به اهدافش نائل آید. در واقع توسعه و تقویت میزان مشارکت، هم در تأسیس یک نظام و هم در استمرار آن، نقش بسزایی دارد.
به همین دلیل است که یکی از راهبردهای دشمنان در آستانه انتخابات در دورههای مختلف، تلاش برای کمرنگ کردن حضور مردم در عرصه انتخابات با ادعای «بی تأثیر بودن رأی مردم» یا «تقلب در فرایند رأی دادن» است تا از این طریق بتوانند مشارکت را پایین آورده و از طریق کاهش حضور مردم در پای صندوقهای رأی، سعی در کاهش اقتدار کشور و تشدید تحریمها و تهدیدهای خارجی داشته باشند.
دشمنان ملت ایران پی بردهاند اگر بتوانند پیوستگی و وحدت ملی را بر هم بزنند بدون شلیک حتی یک گلوله، امکان پیروزی وجود دارد، بنابراین وجود سرمایه اجتماعی موجب قوی شدن ملت شده و ایران را به کشوری تبدیل میکند که هیچ فشار و قدرت خارجی قادر به تسلیم آن نخواهد شد. برخلاف برخی نگاههای سطحی، این یک واقعیت ثابت شده در طول این ۳۷ انتخابات برگزار شده در کشور بوده است که مشارکت بالا جنبه بازدارندگی دارد و قدرتِ چانه زنی و مقاومت کشور را در برابر جبهه دشمن، افزایش میدهد. هرچند در برخی مقاطع انقلاب همچون سالهای ۹۲ تا ۹۶ دولت حاکم نتوانست از این ظرفیت مشارکت بالای مردم در فرایند چانه زنی در برجام استفاده کند، ولی یقیناً در صورت شکلگیری یک دولت قوی انقلابی میتوان از ظرفیت مشارکت بالای مردم در انتخابات در مواجهه با دشمن عنود و بخیل استفاده کرد.
دشمن در سالهای اخیر یک جنگ «امنیت پایه» را محور نبردهای سخت و نرم خود قرار داده است. در تمام این سالها از جنگهای تکفیری داعش در اطراف ایران گرفته، تا حملات تروریستی در داخل، آشوبسازیهای سال ۹۶ و ۹۸، به شهادت رساندن سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی و ترور دانشمند هستهای شهید فخری زاده، خرابکاریهای هستهای در نیروگاههای هستهای کشور و... هدف یک چیز بوده است: از بین بردن امنیت ایران انقلابی.
گاهی این امنیت با اقدام مسلحانه و بمبگذاری به دست دشمن دنبال میشده است وزمانی هم با تحریم اقتصادی و خدشه و التهاب در «معیشت» مردم، و امروز با توپخانه سنگین رسانهای و تبلیغاتی تخریب حضور حداکثری مردم و کمپینهای مضحک و شکست خورده چند نفره «نه به جمهوری اسلامی» با هدف دلسرد کردن مردم برای حضور در انتخابات مواجه هستیم. مشارکت اندک در انتخابات، اردوگاه دشمن را برای تشدید فشارها و توهّم نتیجه بخش کردن تهدیدات آنها امیدوار میکند و آنهایی که در این روزها بر طبل کاهش مشارکت میکوبند، دقیقاً در راستای اهداف دشمنان ایران گام بر میدارند؛ بنابراین، اگر برخی به دنبال آن هستند تا دوقطبیهای کاذبی همچون «جنگ- صلح»، «مذاکره - مقاومت»، «میدان- دیپلماسی» را در فضای عمومی جامعه تبلیغ کنند، میدانند که همه این دوقطبی ها، غیر واقعی است و اصلیترین دوقطبی که دشمن در انتخابات ۱۴۰۰ برای ملت ایران طراحی کرده و به دنبال پیادهسازی آن است، دوقطبیهای «رأی دادن و رأی ندادن»و «ایران و ضدایران» است. چراکه تجربه ۳۷ انتخابات برگزار شده در ایران این را برای دشمن روشن کرده است که مشارکت حداکثری مردم در انتخابات به تقویت قدرت ملی کشور میانجامد و تبلیغ برای عدم مشارکت، در واقع آشکارا زمینهسازی برای افزایش تحریم و فشار بیشتر به ملت ایران است.