کد خبر: 1229299
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۲:۲۰
حقیقت قضیه این است که فردوسی یک حکیم است. تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الان چند‌صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم می‌گویند. حکمت فردوسی چیست؟ حکمت‌الهی اسلامی. شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زرتشتی وجود دارد. 

جوان آنلاین: آنچه در ادامه آمده است بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب است که در تاریخ ۵/۱۲/۱۳۷۰ بیان شده‌است. خواندن این بیانات در این ایام که نام «حکیم ابوالقاسم فردوسی» به مناسبت بزرگداشتش برسر زبان‌هاست، خالی از لطف نیست. امیدوارم انس و مراجعه ما به گنجینه شاهنامه بیش از پیش باشد:
اول انقلاب عده‌ای از مردم بااخلاص بی اطلاع رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم که آن‌را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند نمی‌دانم الان هم هست یا نه. بچه‌های حادی که به آنجا می‌رفتند، چشمشان که به شهادت بنده می‌افتد، لطف می‌کردند و می‌پذیرفتند و دیگر کاری به کار فردوسی نداشتند!
حقیقت قضیه این است که فردوسی یک حکیم است. تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الان چند‌صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم می‌گویند. حکمت فردوسی چیست؟ حکمت‌الهی اسلامی. شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زرتشتی وجود دارد. 
فردوسی آن وقتی که از اسفندیار تعریف می‌کند، روی دینداری او تکیه می‌کند. می‌دانید که اسفندیار یک فرد متعصب مذهبی مبلّغ دین بوده که سعی کرده پاک‌دینی را در همه‌جای ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزب‌اللهی‌های امروز خودمان است آدم خیلی شجاع، نترس و دینی بوده است؛ حاضر بوده است برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت می‌کرده، خطر بکند و از هفت‌خان بگذرد و حتی با رستم دست و پنجه نرم کند. 
وقتی شما شاهنامه را مطالعه می‌کنید، می‌بینید که فردوسی روی این جنبه دین‌داری و طهارت اخلاقی اسفندیار تکیه می‌کند. با این‌که فردوسی اصلاً بنا ندارد از هیچ‌یک از آن پادشاهان بدگویی کند، اما شما ببینید گشتاسب در شاهنامه چه چهره‌ای دارد، اسفندیار چه چهره‌ای دارد. این‌ها پدر و پسر هستند. فردوسی بر اساس معیار‌های اسلامی به فضیلت‌ها توجه دارد. درحالی‌که بر طبق معیار‌های سلطنتی و پادشاهی، در نزاع بین گشتاسب و اسفندیار، حق با شاه است. «به نیروی یزدان و فرمان شاه» یعنی چه؟ یعنی هرچه شاه گفت، همان درست است یعنی حق با گشتاسب است، اما اگر شما به شاهنامه نگاه کنید، می‌بینید که در نزاع بین اسفندیار و گشتاسب، حق با اسفندیار است یعنی اسفندیار یک حکیم‌الهی است. 
فردوسی از اول با نام خدا شروع می‌کند - «به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه‌بر نگذرد» - تا آخر هم همین‌طور است فردوسی را با این چشم نگاه کنید. فردوسی، خدای سخن است او زبان مستحکم و استواری دارد و واقعاً پدر زبان فارسی امروز است. او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بود. شاهنامه را با این دید نگاه کنید. 
البته بعضی‌ها زرتشتی مسلکند و بعضی‌ها هم نیستند. آن‌هایی که زرتشتی‌مسلکند، خوششان می‌آمد که به زرتشتی‌گری تظاهر کنند و چیزی درباره فردوسی بگویند، اما حقیقت قضیه که این نیست. این شاهنامه فردوسی در مقابل‌مان است. شما خیال می‌کنید که اگر در شاهنامه فردوسی چیزی برخلاف مفاهیم اسلامی وجود داشت، اینقدر در جوامع اسلامی جا می‌افتاد؟ شما می‌دانید که در این نسل‌های گذشته، مردم ما چه قدر دینی بوده‌اند. در کدام خانه و کدام ده و کدام محله، شاهنامه نبود یا خوانده نمی‌شد؟ همه‌جا می‌خواندند و منافاتی هم با مفاهیم اسلامی نمی‌دیدند.

برچسب ها: فردوسی ، شعر فارسی ، حکیم
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار