فرار رئیس‌جمهور از ایران، نمادی از همبستگی با ضدانقلاب و منافقین
بنی‌صدر، برای تبدیل شدن به رئیس‌جمهور تراز چیزی کم نداشت. در مراوده با امام خمینی و بستگان ایشان، پرسابقه بود. جمعی از علما و روحانیون نیز از وی حمایت می‌کردند. بخشی از بدنه اجتماعی هم، او را از نظریه پردازان مسلمان و دارای سابقه مبارزه با رژیم گذشته می‌شناختند. در این میان اما، آنچه موجب شد که اولین رئیس‌جمهور اسلامی ایران، چنین فرجامی یابد؛ غرور و خودشگفتی بی‌پایان وی بود!
گذری بر حاشیه و متن برگزاری اولین نمازجمعه تهران
آیت‌الله سیدمحمود طالقانی از شاهدان آگاه تاریخ معاصر و برخوردار از سابقه مبارزات طولانی علیه حکومت پهلوی بود. او برگزاری اجتماعات آگاهی بخش و بصیرت‌آفرین در جامعه اسلامی را زمینه‌ساز بهبود شرایط و سعادت آن می‌دانست. از این روی بود که در ادوار پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره بر برگزاری نماز جمعه تأکید می‌ورزید و در مواردی چند نیز آن را عملی کرد
نگاهی به تاریخچه انتقاد سیاسی در مطبوعات دهه اول برقراری نظام اسلامی
کیومرث صابری: «آقای دعائی به امام گفت: ایشان فرهنگی هستند، زمانی مشاور آقای رجائی بودند، تا سال ۶۲ هم مشاور آقای خامنه‌ای بودند، الان در وزارت ارشاد هستند. امام سرش پایین بود و ذکر می‌گفت. بعد آقای دعائی گفت: آقا چرا خسته‌تان بکنم؟ شما هم که به ما نگاه نمی‌کنید، اصلاً ایشان گل آقاست. تا گفت گل آقاست، امام گفت: تویی؟ و شروع کرد به خندیدن. گفتم: برای من دعا کنید آقا که من از راه راست منحرف نشوم، کار طنز سخت است. ایشان گفت: من برای همه دعا می‌کنم که منحرف نشویم...».
«۴ سال فعالیت منافقین در نظام جمهوری اسلامی ایران» در آیینه روایت و تحلیل
با رد صلاحیت مسعود رجوی در انتخابات ریاست‌جمهوری و برهم خوردن برنامه سازمان برای کسب قدرت، اتحاد آن‌ها با ابوالحسن بنی صدر کلید خورد. بنی‌صدر در اقدامی زیرکانه اعلام کرد که رجوی دارای پایگاه مردمی بوده و با کنارگذاشتن او مخالف است! او در حالی از مسعود رجوی دفاع کرد که از مدت‌ها قبل سازمان را التقاطی می‌دانست و جزو اولین نفراتی بود که عنوان منافق را برای آن‌ها به کار برد
دهه‌های ۷۰ و ۸۰، اغتشاشات و عوامل ایجاد و شکست
برخلاف آشوب‌های نیمه اول دهه ۷۰ که همگی ریشه در مشکلات اقتصادی و معیشتی داشت، حادثه کوی دانشگاه کاملاً سیاسی و با تحریک دانشجویان رقم خورد. علاوه بر این اغتشاشات قبلی تقریباً با سکوت خبری همراه بودند؛ اما اخبار مربوط به حادثه کوی دانشگاه، هر لحظه از سوی برخی رسانه‌های داخلی و خارجی پوشش داده می‌شد. به گونه‌ای که برخی روزنامه‌های موسوم به اصلاح‌طلب به واسطه انعکاس چنین اخباری، در روز دو یا سه چاپ جداگانه داشتند!
محرم، آزادگی و شهادت برای طیب حاج‌رضایی در آیینه روایت‌ها و تحلیل‌ها
تمامی آنان که تهران دهه ۳۰ را درک کرده‌اند، از اهتمام طیب حاج‌رضایی به برگزاری عزاداری حسینی (ع) خاطرات متنوع و شیرینی دارند. برای آنان جالب بود که دعواگیر شهر، اینچنین در روز‌های محرم سیاهپوش می‌شود، تکیه می‌بندد و اطعام می‌کند. فصل پایانی و تعیین کننده حیات وی نیز در محرم ۱۳۴۲ روی داد، آنگاه که او انتخاب کرد تا تصویر امام خمینی را در تکیه‌اش نصب کند و سخنران هیئتش، در انتقاد از رژیم شاه بگوید
دشمنی دیرین منافقین با شهید آیت‌الله دکتر سیدمحمد بهشتی، زمینه‌ها و پیامد‌ها
اتهام ارتباط با امریکا از جمله خطوط تخریبی منافقین علیه آیت‌الله بهشتی بود که به طور ویژه در نشریه سازمان و ذیل یادداشتی با عنوان: «آقای بهشتی خود را به کوچه علی چپ می‌زند!» طرح شد. این مطبوعه بعد‌ها در مطلب دیگری با تیتر «آقای بهشتی متخصص بند و بست با شیطان بزرگ»، به تکرار این ادعا پرداخت. در کنار این موارد ارتباط با رژیم پهلوی، نقش داشتن در رحلت آیت‌الله طالقانی و مواردی در خصوص زندگی شخصی ایشان از دیگر دستاویز‌های تخریبی علیه آیت‌الله بود
شهید محمد کچویی در زندان، در ادوار پیش و پس از انقلاب اسلامی
شهید محمد کچویی در زندان رژیم شاه، علاوه بر کسب آگاهی‌های علمی و سیاسی، با شرایط و محدودیت‌های محبس آشنا شد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی که در اداره زندان‌ها مسئولیت یافت؛ سعی کرد تا به جبران کاستی‌های آن بپردازد و شرایط زندانیان را ارتقا دهد. وی در این باره به ابتکارات فراوانی دست زد که به مثابه یادگارهایش بر جای ماندند و به سنن حسنه مبدل گشتند
«شهید جمهور» در آیینه روایت و تحلیل دانشوران حوزه علمیه قم
شخصیت‌های تاریخی از آنجا برجسته و ماندگار می‌شوند که طرحی نو درمی‌اندازند و نقشی تازه می‌زنند. ملت ایران از آن روی بین شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی با برخی رؤسای جمهور پیشین تفاوت نهاد که او را در سلوک و عمل متفاوت و به طور جدی در پی رفع مشکلات خود دید. این امر به وی جلوه‌ای بخشید که همچنان در دل‌ها و دیده‌ها خواهد ماند
منافقین و ورود به فاز نظامی علیه جمهوری اسلامی ۴۳ سال جست و خیز بی‌فرجام
جماعتی که در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در خیابان‌های مرکزی شهر حضور داشتند، شاهد سبعیت و بربریت کسانی بودند که خویش را مجاهد خلق می‌نامیدند. آنان در آن روز برای قدرتی که مردم به آنان نداده بودند، کشتند و مجروح کردند و به آتش کشیدند! با این همه نیرویی که نهایتاً آتش‌افروزی آنان را بی‌اثر کرد، همان خلقی بود که آنان داعیه‌دار حمایتش بودند. همین خلق نیز به درازای چهار نسل همچنان آنان را در پشت در‌های بسته کشور نگه داشته و بی‌اثر ساخته است
۳