«جستار‌هایی در تاریخچه و عملکرد دادگاه‌های انقلاب اسلامی» در گفت‌وشنود با سرهنگ شاداب عسگری
نباید این نکته را فراموش کرد که محمدرضا پهلوی در آبان ماه، اجازه دستگیری هویدا و نصیری را داد و این به آن معنا بود که همه چیز را پذیرفته است. حتی اگر انقلاب هم پیروز نمی‌شد و فرزند محمدرضا به‌عنوان پهلوی سوم به قدرت می‌رسید، با نصیری همان رفتاری می‌شد که در سال ۱۳۲۰ با سرپاس‌مختاری و پزشک احمدی صورت گرفت. جریان تبلیغی ضد انقلاب، عمدتاً این نکات را درز می‌گیرد
نظری بر روابط اقتصادی ایران و امریکا در دوره پهلوی دوم از دریچه اسناد لانه جاسوسی
از آنجا که روابط اقتصادی ایران و امریکا در دوره پهلوی دوم، روابط یک استعمارگر با مستعمره خود بود، مردم ایران با آن مخالف بودند، زیرا انقلاب اسلامی که بر پایه شعار «استقلال- آزادی، جمهوری اسلامی» تشکیل شده بود، بر هدف برخورداری از استقلال سیاسی و اقتصادی تمرکزی اساسی داشت؛ هدفی که قطعاً با اهداف استعماری و امپریالیستی امریکایی‌ها در تضاد بود، با این حال امریکایی‌ها نمی‌توانستند از منافع کلان اقتصادی خود در چپاول منابع ایرانیان، به ویژه در صنعت نفت چشم‌پوشی کنند
رضاخان به مثابه آلت فعل انگلستان برای پایدار کردن منافع این کشور در ایران
به منکرین انگلیسی بودن کودتای ۱۲۹۹ باید گفت، اگر اقدامات این دولت در یافتن و ارتقای رضاخان و همچنین تجهیز قزاقان و سپس ایجاد آمادگی و استعداد در تهران برای توفیق این حرکت نبود، آیا اساساً چنین اتفاقی روی می‌داد؟ یک نیروی ناتوان و فاقد مدیریت کارآمد و تجهیزات در حوالی قزوین، چگونه می‌توانست بدون معاضدت مادی و معنوی انگیسی‌ها به یکباره به پایتخت هجوم آورد و قدرت را به دست گیرد؟
«گذری بر پیامد‌های قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ در تبریز» در گفت‌وشنود با سیدمحمد مسعود نقیب
حضرت امام به آیت‌الله قاضی دستور دادند که به مجروحان حادثه ۲۹ بهمن که طبعاً از نظر مالی لطمه خورده بودند، کمک شود. حجت‌الاسلام آقازاده خطاب به بنده نوشته‌اند که وقتی آیت‌الله قاضی فرمودند: به منزل مجروحان بروید، آدرس‌شان را می‌نوشتیم و می‌رفتیم. برای مجرد‌ها ۵۰۰ تومان و برای متاهل‌ها هزار تومان، مبلغ ناچیزی نبود. اما اکثر آن‌ها قبول نمی‌کردند. روی برگه می‌نوشتند ما این پول‌ها را نمی‌گیریم، ما به خاطر خدا قیام کردیم نه پول!
«روایتی از حاشیه و متن قیام ۲۹ بهمن تبریز» در گفت‌و شنود با احمد بادایران
مردم کشور ما می‌دانند که اهالی تبریز قیام و اعتراض نمی‌کنند، مگر اینکه پای موضوعی بزرگ در میان باشد! بر همین اساس آنان در ۲۹ بهمن با قیام‌شان تغییر تاریخ را کلید زدند و مقدمه‌ای شدند برای چهلم‌های دیگری که در کشور برگزار و نهایتاً به پیروزی انقلاب اسلامی مبدل شد. آذری‌ها در حال حاضر هم از حاکمیت اطاعت دارند و معتقدند که نظام جمهوری اسلامی، مجموعاً سیستمی عدالت‌پرور و متعادل است
روان‌شناسی شخصیت و منش پهلوی‌دوم بر اساس روایات اطرافیانش
ترس و واهمه فراوان از مواجهه با مشکلات و چالش‌هایی که در برابر هر حکومت‌گری ظاهر می‌شود، در زمره خصال پهلوی‌دوم به شمار می‌رفت. وی در ماجرای عزل مصدق و انتصاب زاهدی، به رغم اینکه مقدمات قانونی آن مهیا شده بود، از کشور فرار کرد و ابتدا به بغداد و سپس به رم رفت. او حتی پس از دریافت خبر موفقیت کودتای ۲۸ مرداد نیز از بازگشت به ایران بیمناک بود! ثریا اسفندیاری بختیاری از تصمیم پهلوی‌دوم به اقامت در امریکا و کشاورزی در آن کشور، پس از فرار به رم خبر داده است
«مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد»  در آیینه یک اثر نوانتشار
اثـــر «مبـارزات امام‌خمینی در دوران تبعید در نجف به روایت اسناد» سعی دارد تا آثار و پیامد‌های دوره حضور رهبرکبیر انقلاب در عراق را به گونه‌ای مستند مورد بازخوانی قرار دهد. 
تپش قلب انقلاب اسلامی در مدرسه علوی تهران
پس از انتشار خبر استقرار امام‌خمینی در مدرسه علوی خیل مشتاقان ایشان از شهر تهران و سراسر کشور به سوی این محل سرازیر گشتند. به واقع صحنه‌هایی که از دیدار امت با امام در حیاط مدرسه علوی ثبت شد، در تاریخ جاودانه و کم‌مانند است. در این میان حمایت رهبر انقلاب از تداوم دیدار‌های بانوان به رغم برخی مشکلات و پیامد‌ها نشان از احترام آن بزرگ به این قشر فعال جامعه و تقدیر از نقش والای آنان در نهضت اسلامی بود
نظری بر «تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی  زنان مسلمان» 
اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، همانگونه که از نام آن پیداست، به بازخوانی «تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان» پرداخته است. این پژوهش از سوی مریم مرادحاصلی خامنه انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است
کمیته موسوم به مشترک ضدخرابکاری، نمادی از تمشیت پهلویستی
عزت‌الله مطهری (شاهی): «آویزان کردن به صورت وارونه و چرخاندن، در زمره شکنجه‌های دردناک بود. دستبند زدن صلیبی از همه شکنجه‌ها غیر قابل تحمل‌تر بود. در این شکنجه فرد را از مچ دست به دیوار صاف یا نرده‌ای آویزان می‌کردند که سنگینی بدن موجب کشیده شدن دست‌ها در طرفین و فشار طاقت‌فرسایی در مچ و آرنج و کتف می‌شد. آدم احساس می‌کرد هر آن رگ‌هایش پاره خواهد شد. ادامه این شکنجه و تحمل آن بیشتر از ۲۰ دقیقه ممکن نبود، چراکه دست‌ها باد می‌کرد و حرکت خون کُند و دست‌ها کبود می‌شد..»
۲