اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، خاطرات سایروس ونس وزیر خارجه سابق امریکا را در بر دارد. این کتاب توسط خیرالله خیریاصل به فارسی برگرداندهشده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در معرفی این مجموعه روایت، نکات ذیل را از نظر دور نداشته است: «پیروزی انقلاب اسلامی، نقطه عطف مهمی در روابط ایران با ایالات متحده امریکاست. کشوری که پیش از پیروزی انقلاب بزرگترین شریک تجاری و مهمترین همپیمان نظامی و امنیتی ایران بهشمار میرفت به بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی تبدیل شد! درواقع یکی از اساسیترین اندیشههای پیشگامان انقلاب اسلامی و در رأس آنها امامخمینی که رهبری انقلاب اسلامی را برعهده داشت، اندیشهمبارزه با استکبار و قدرتهای سلطهگر بهویژه امریکا بود. بدیهی بود که نظام برآمده از انقلاب و اندیشههای ضداستعماری و ضداستکباری امامخمینی، کوچکترین سازش و انعطافی در مقابل غرب و ایالات متحده نداشته باشد. از این رو امریکا تمام تلاش خود را به کار بست، تا به هر نحو ممکن مانع از پیروزی انقلاب و رویکارآمدن حکومت برآمده از تفکر امام خمینی شود. در این خصوص یکی از مسائل مهم، عدم درک و شناخت صحیح مقامات امریکا از ایران و ساختارهای پیچیده اجتماعی و سیاسی آن بود. همین مسئله باعث میشد که مقامات امریکایی، دیدگاههای متفاوت و گاه کاملاً متناقضی در قبال ایران داشته باشند. این تناقض در دوران پیروزی انقلاب و همچنین بحران گروگانگیری، بیش از هر زمان دیگری خود را نشان داد. از مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم تا اقدام نظامی، از جمله گزینههایی بودند که در هنگام بحران، در دستور کار مقامات ایالات متحده قرار میگرفت. کتاب حاضر نوشته سایروسونس وزیر خارجه وقت امریکا در دوران پیروزی انقلاب و بحران گروگانگیری است که در آن به موضوعات مختلفی در خصوص ایران پرداخته شدهاست. ونس از جمله کسانی بود که دیدگاهی معتدل و میانهرو در قبال انقلاب و بحران گروگانگیری داشت. وی مخالف سرسخت اقدام نظامی و عملیات نجات برای آزادی گروگانهای امریکایی در ایران بود و در اعتراض به این اقدام، استعفا داد...».
سایت مرکز اسناد انقلاباسلامی در مقال دیگری، در معرفی ونس آورده است: «سایروس رابرتز ونس در ۲۱ژانویه ۱۹۷۷، توسط رئیسجمهور جیمیکارتر به عنوان وزیر امور خارجه منصوب شد. او در ۲۳ ژانویه وارد سمت خود شد و در ۲۸ آوریل ۱۹۸۰، در اعتراض به تصمیم پرزیدنت کارتر مبنی بر تلاش برای نجات نظامی گروگانهای امریکایی در ایران، استعفا داد. ونس در دانشگاه ییل تحصیل کرد و در سال ۱۹۳۹، مدرک لیسانس گرفت و به دانشکده حقوق رفت و در سال ۱۹۲۴، مدرک دکتری خود را دریافت کرد. ونس پس از دریافت مدرک حقوقی خود تا سال ۱۹۴۶، در نیروی دریایی خدمت کرد. او در طول دهه ۱۹۶۰، در رتبههای وزارت دفاع قرار گرفت و به عنوان وزیر ارتش در زمان جان اف کندی خدمت کرد. اولین تجربه او در زمینه مسائل حقوق بشر زمانی بود که از ارتش برای اجرای یکپارچگی دانشگاه میسیسیپی در سال ۱۹۶۲ استفاده شد. او در قالب معاون وزیر دفاع از حامیان اولیه اقدام ایالاتمتحده در جنگ ویتنام بود، اما بعداً با آن مخالفت کرد و از جانسون خواست، تا نیروهای امریکایی را از ویتنام خارج کند. در سال ۱۹۷۶، رئیسجمهور منتخب کارتر، از ونس خواست تا وزیر امورخارجه او شود. سیاست ونس در دوران تصدی به عنوان وزیر امورخارجه، تأکید بر اصل مذاکره به جای رویارویی نظامی بود....».