جوان آنلاین: «تمساح خونی» اولین فیلم جواد عزتی ظاهراً فقط به اکران عمومی و گیشه فکر میکند. فیلم شباهت زیادی به کاراکتر خود عزتی دارد و او تلاش کرده در فیلم اولش یک کمدی - اکشن بسازد که اکشن بودن کار اگر چه در سطحیترین حالت ممکن قرار دارد، اما باز هم یک رویکرد جدید است و حتی ساختاری سخت دارد و این در ساختار تا حدودی شکل گرفتهاست و آنچه در بطن فیلم قرار دارد تکموقعیتهایی است که فقط بازی بازیگران قصه را جلو میبرد آن هم با بازی تقریباً تکراری جواد عزتی و عباس جمشیدی، نوع بازی بازیگران نمیتواند روایتکننده قصه باشد، بلکه یک بازیگوشی است که عزتی بنا به شناخت بازی عباس جمشیدی توانسته از طنازیهای او بهرهگیری کند و اگر نه در بطن فیلم کمدی یافت نمیشود.
آنچه پیداست طنازیهای موقعیت است که به دیالوگها کشیدهشده و واژههای چند پهلو که تنها میتواند مخاطب عام سینما را بخنداند و اگر نه نمایش چنین فیلمی در جشنواره فجر میتواند یک نوع انتخاب برای شاد بودن فضا باشد، چراکه فیلم فرم و رویکرد جشنواره را ندارد و فقط میتواند یک اثر حال خوب کن برای مخاطب عام باشد، عزتی بازیگر کمدی است و این ژانر را به درستی میشناسد، اما او بعد از نقشهای جدی که در این چند سال بازی کرده خواسته رجعتی هم به کمدی داشته باشد و خودش را در کارگردانی هم محک بزند. عزتی فیلم اولش را ساخته و از تمام تواناییهایش استفاده کردهاست، اما این استفاده میتوانست خیلی بهتر انجام شود. او قابلیت این را دارد که از کمدی بهرهگیری بیشتری کند، اما عزتی همان راهی را رفته که تمامی شبهکمدی سازان میروند، اینکه فیلم بتواند بخداند قطعاً نمیتواند دلیلی بر ساختار کمدی باشد.
آنچه در کمدی ارجحیت و اهمیت دارد، قصهگویی و بسترسازی ژانری است که در فیلم عزتی کمتر به چشم میخورد. آنچه اولویت دارد، دیالوگمحور بودن اثر است، فارغ از اینکه این دیالوگها در مسیر خط روایی تأثیرگذار باشد، ایجاد موقعیت در آیتمهای طنز میتواند کارکرد داشته باشد و اگر نه، دیالوگ به تنهایی نمیتواند کمدی را پدید بیاورد.
از یک فیلم کمدی انتظارهای بیشتری میرود و زمانی که کارگردان فیلم خودش کمدین است، قطعاً انتظار از آن فیلم بیشتر میشود، اما سطحینگری در کمدی اولویت عزتی بوده با اینکه اکشن اثر توانسته تا حدی در ساختار پدید بیاید، اما این موضوع به فیلمنامه ربطی ندارد. اضافه کنیم با اینکه اکشن اثر در حد رضایت است، اما ریتم فیلم بسیار کند است و در سکانسهای اولیه، بازی و قمار وقت فیلم را تلف کردهاست. خیلی از مخاطبان اصلاً نمیدانند آن بازی چیست و آنقدر ریتم فیلم در آن سکانس کند است که مخاطب خسته میشود. این را اضافه کنید که اساساً کلیت فیلم قابلحدس است و تمامی داستانکهایی را که در فیلم است، حتی مخاطب عام سینما هم میتواند حدس بزند.
به هر حال در اجرا مشخص است که عزتی تلاشهای فراوانی کرده اگر چه این فیلم در جشنواره فیلم فجر برای فرحبخشی فضا آمدهاست، اما میتواند در اکران عمومی فروش خوبی داشتهباشد، بازی عزتی و جمشیدی و خلج از نکات مهم این فیلم محسوب میشود، عزتی باید در کارگردانی در ژانرهای دیگر هم خودش را محک بزند و به نظر میرسد او کارگردانی را میتواند ادامه بدهد، اما به شرطی که خود را از کلیشههای مرسوم کمدیهای بساز و بفروش رها کند.