کد خبر: 1229101
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۲:۴۰
باید در عمل به اقتصاد مقاومتی رسید. من ۱۳ سال است به طور مستمر در بسیج مشغول کار‌های فرهنگی هستم که از جمله آن ارتباط‌گیری با خیران و تهیه بسته‌های غذایی و کمک معیشتی برای خانواده‌های بی‌بضاعت است
محمد‌رضا هادیلو

جوان آنلاین: خانم سکینه شکری، متولد ۱۳۵۴ و ساکن روستای «گذرکجین» از توابع اسدآباد در همدان است که از ناحیه دوپا و یک دست معلول است. او تاکنون خود را محدود نکرده و از بیکاری متنفر است. به گفته خودش علاقه‌مند به ایجاد اشتغال برای روستاییان بوده و همین امر باعث شده است از سال ۱۳۸۵ مشغول به کارآفرینی شود و در کار خیرِ ایجاد شغل قدم بردارد. او حالا در زمینه پرورش بوقلمون و مرغ محلی بیش از مشاغل دیگر تبحر دارد و با تسهیلاتی که از سازمان بهزیستی گرفته، نه تنها برای خودش بلکه برای چندین نفر از هم‌روستایی‌هایش هم شغل ایجاد کرده است و حالا در کنار هم در حال درآمدزایی و امرار معاش هستند. به همین بهانه سراغش رفتیم تا گفت‌وگویی با این خانم بسیجی کارآفرین داشته باشیم. 

نمی‌خواهیم با کلمات بازی کنیم، اما واقعاً معلولیت راه پیشرفت شما را نگرفته است؟
اینکه وقتی عضوی از بدن مشکل داشته باشد، حتماً در کودکی انسان را آزار می‌دهد و در همان دوران نمی‌توان مانند بقیه بچه‌ها بازی یا کار کرد، اما خانواده‌ها باید بتوانند بچه‌های خودشان را راهنمایی کنند و به آن‌ها آموزش دهند که می‌توانند از دیگر استعداد‌ها و قدرت‌هایشان استفاده کنند. من وقتی به سن جوانی رسیدم و کار‌های زیادی را شروع کردم، به خودم ثابت کردم معلولیت بنده نباید باعث محدودیتم شود و به کنج خانه رانده شوم. به همین دلیل همیشه به دنبال انجام دادن کاری فراتر از آن چیز که بقیه انجام می‌دهند، بودم. 

یعنی شما همپای دیگران کار می‌کردید؟
بله، از همان ابتدا و بعد از به کار گرفتن چندین نفر در کار، خودم هم مشغول بازاریابی و فروش محصولات تولید شده بوده و هستم، بنابراین تا حدود زیادی محدود به زمان و مکان خاصی نیستم و به طور کل معلولیت مانع از کار کردن من نشده است. 

کارهایتان را در چه بخش‌هایی ایجاد و مدیریت می‌کنید؟
من وقتی واحد پرورش بوقلمون و مرغ را ایجاد کردم و چندین نفر مشغول کار شدند، باز هم راضی و قانع نشدم و در مورد تهیه سبزیجات خشک، بافتنی، گرده پزی، تولید عرقیجات و بسته‌بندی حبوبات کمی مطالعه و این کار‌ها را هم شروع کردم. این کار‌ها موجب شد تا برای بانوان روستایی و همسایه‌هایم بتوانم ایجاد شغل و حرفه‌ای کنم که آن‌ها بتوانند روی پای خودشان بایستند. 

چه چیزی شما را برای انجام این کار‌ها تشویق و برایتان امیدآفرینی می‌کند؟
من متوجه شدم بسیاری از جوانانی که امروز بیکارند، به جای فکر کردن و دست به کار شدن، منتظر نشسته‌اند تا یک کار دولتی برایشان پیدا شود و پشت میز بنشینند. اگر می‌خواهیم به موفقیت برسیم باید تلاش کنیم تا به یک الگو تبدیل شویم. 

فکر می‌کنید اقتصاد مقاومتی قابل اجرا و عملی شدن است؟
من در عمل به شعار اقتصاد مقاومتی رسیده‌ام، بنابراین تمام اقداماتم می‌تواند به نوعی تعریف و توضیحاتی در مورد آن باشد. ۱۳ سال است به طور مستمر در بسیج مشغول کار‌های فرهنگی هستم که از جمله آن ارتباط‌گیری با خیران و تهیه بسته‌های غذایی و کمک معیشتی برای خانواده‌های بی‌بضاعت است. 
به نظرم فقط یک بسیجی می‌تواند در همه مسائل باهوش و پر تلاش باشد و با توجه به اوضاع اقتصادی، همت بلند خود را در همه عرصه‌ها به کار ببندد و طوری زندگی کند که نیاز به بیگانه نداشته باشد. 
خودم به این نتیجه رسیده‌ام که دلیل فکر و عقاید مثبتم نسبت به کار فرهنگی و خدمت به مردم فقط نیت بسیجی‌وارم است و از این بابت خدا را شاکر هستم. 

کاملاً مشخص است شما اراده بسیار قوی برای رسیدن به هدف‌هایتان دارید، با این حال مشوق‌های اصلی‌تان برای رسیدن به این موفقیت‌ها چه کسانی بوده‌اند؟
 مشوقان من در زمینه کار‌های فرهنگی، خانواده و دوستانم هستند، ولی فکر می‌کنم موفقیت یک موضوع جمعی است و اگر همه افراد بتوانند به اهداف خود برسند و کشور سربلند شود، آن وقت می‌توانیم از موفقیت حرف بزنیم، بنابراین از مردم و مسئولان می‌خواهم از کالا و تولیدکنندگان ایرانی حمایت کنند و در بحث اشتغالزایی جدی و یاری رسان هم باشند. 
من به جوانان و به ویژه آن‌هایی که از سلامت جسم برخوردارند، توصیه می‌کنم از خودشان شروع کنند و منتظر یاری دیگران نباشند، چراکه معتقدم معجزه را باید خود انسان بیافریند و لیاقت ایران و ایرانی بیش از این است. 

جمله‌ای در ذهن دارید که هم برای خودتان و هم جوانان انگیزشی باشد؟
«گلیم ما انسان‌ها به اندازه کل دنیاست» شاید همین جمله انگیزشی راز موفقیت من و بسیاری از بانوان بسیجی و جوانان دیگر باشد. شاید من به دلیل معلولیت‌هایم به اجبار محدودیت‌هایی داشته باشم، اما وقتی به کارها، موفقیت‌ها و خوشحالی افرادی که اطرافم هستند نگاه می‌کنم می‌بینم نه تنها محدودیتی را ندیدم بلکه از بسیاری از مرز‌ها که دیگران جرئت نزدیک شدن به آن را هم ندارند، گذشته‌ام. 
حالا به این مهم رسیده‌ام که معلولیت، محدودیت نمی‌آورد و فقط با یک تفکر بسیجی می‌توانی بسیجی‌وار گام برداری، اما اینکه چگونه امور را در دست بگیری و به جاودانگی و زندگی دنیوی آرام و دل انگیزی برسی، به نحوه فکر کردن و درست و بجا رفتار کردن مربوط می‌شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار