ناگفتههایی در باب زندگی و زمانه میرزا محمد فرخییزدی
فرخی یزدی مدتی در زندان شهربانی تهران به سر برد تا آنکه یک روز در اتاق خود با صدای بلند طوری که زندانیان او را نمیدیدند، ولی صدای او را به خوبی میشنیدند، شروع به معرفی خود نمود که فوراً عدهای به سر او ریختند و با مشت و لگد وی را از حرف بازداشتند و در حالی که او را کشانکشان روی زمین میبردند به زندان قصر و در کریدور شماره ۴ به اتاق مرطوب ۲۳ منتقل شد!
کد خبر: ۹۷۱۹۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۳