روزمرگی معمولاً ناشی از نگرش ما به رویدادهاست
اگر من روزها یا لحظهها را مثل هم میبینم میتوانم به این احتمال بیندیشم که من واقعیت را آن گونه که هست نمیبینم، بلکه فرضهایم را میبینم. فرض من این است که خیابانها و آدمها تکراری هستند، بنابراین تکرار را در خیابانها و آدمها میبینم
کد خبر: ۹۵۷۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰
وقتی از حل کردن مشکل فرار میکنیم مثل سگ دنبالمان میکند و پاچه میگیرد
مسئله اگر حل نشود برمیگردد و بلای جان آرامش و قرار ما میشود. وقتی قرار ما از بین رود، شروع میکنیم به فرار کردن. آن وقت مسئله مانند سگی میشود که به دنبال ما میدود و ترس ما را احساس میکند. هر چه سریعتر بدوی و به خیال خود فرار کنی، آن هم سریعتر به سمت تو حرکت میکند.
کد خبر: ۹۵۴۳۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۱۹
ریشههای روزمرگی و کهنه دیدن وقایع کجاست؟
چرا زندگی من تکراری و خستهکننده و تقطیع شده و کهنه است؟ یک بار باید انگشت اتهام را از سمت زندگی به متن خود بچرخانم و به جای اینکه بیرون را متهم کنم به درون خود توجه کنم که نکند این من هستم که تکراری، خستهکننده، تقطیع شده و کهنه میبینم. یعنی اشکال نه در «دیده شده» که در «بیننده» و «فرآیند دیدن» وجود دارد
کد خبر: ۹۳۳۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱