سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، چندی قبل مردی وارد کلانتری۱۵۱ یافتآباد شد و ماجرای سرقت را گزارش داد. او گفت: روز گذشته همراه خانوادهام خانه را ترک کردیم و امروز که به خانه برگشتیم متوجه شدیم که مقداری طلا که ۱۵۰میلیون تومان ارزش داشت سرقت شدهاست. شاکی گفت قفل در سالم است و سارق به صورت حرفهای مرتکب سرقت شدهاست. بعد از مطرح شدن شکایت تیمی از مأموران کلانتری در محل سرقت حاضر و متوجه شدند که سارق یا سارقان بدون تخریب قفل وارد خانه شده و به راحتی محل را ترک کردهاند. بررسیهای بعد مشخص کرد که سارق با داشتن کلید وارد شده و احتمالاً از آشنایان شاکی باشد.
بررسی دوربینهای مداربسته ساختمان هم نشان داد که سارق مردی جوان است که لباس تیره به تن و کلاه نقابدار به سر دارد و چهره او قابل رؤیت نیست. همچنین مشخص شد که سارق با داشتن کلید به راحتی وارد آپارتمان شاکی شده و بعد از سرقت هم محل را ترک کردهاست.
بعد از به دست آمدن این اطلاعات بود که کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سرقت از سوی فردی آشنا رقم خوردهاست، بنابراین تمرکز روی افراد آشنای شاکی صورت گرفت. در تحقیقات میدانی مشخص شد که یکی از بستگان شاکی که مردی ۲۵ساله است و وضع مالی خوبی هم ندارد. در چند روز گذشته همراه مادرش مقداری طلا را در طلافروشیهای محل به فروش رسانده و لوازم خانهاش را هم عوض کرده است، بنابراین وی به عنوان مظنون مورد تحقیق قرار گرفت. مرد جوان در اولین بازجوییها به سرقت از خانه شاکی اعتراف کرد و گفت: شاکی از بستگان من است و وضع مالی خوبی دارد و میدانستم مقداری طلا در خانه نگه میدارد. مدتی بود که تصمیم گرفتهبودم از خانهاش سرقت کنم. در فرصتی مناسب که به خانهشان رفتهبودم توانستم کلیدشان را سرقت کنم. بعد از سرقت کلید، منتظر فرصتی شدم تا شرایط برای سرقت فراهم شود. متهم ادامه داد: روز حادثه فهمیدم که شاکی همراه خانوادهاش برای سفر خانه را ترک کردهاست، بنابراین با کلیدی که داشتم وارد شدم و طلاهایش را سرقت کردم. متهم ادامه داد: طلاهای سرقتی را در تشک و مبل پنهان کردم و برای اینکه کسی به من مظنون نشود طلاها را همراه مادرم به طلافروشیهای محل بردم و به فروش رساندیم. پول فروش طلاها را هم صرف خرید خودرو و عوض کردن لوازم خانه کردیم تا اینکه بازداشت شدم.
بعد از اعتراف متهم بود که مادر وی هم بازداشت شد. سرهنگ حمیدرضا موسوی، رئیس کلانتری۱۵۱ یافتآباد گفت: با کامل شدن تحقیقات مادر و فرزند به دستور قاضی روانه زندان شدند.