سرویس زنان جوان آنلاین: لباس ویترینی از افکار و ارزشهای ما را به نمایش میگذارد پس بدیهی است نوع انتخاب لباس میتواند بخشی از هویت افراد را بروز و ظهور دهد. بر این اساس برای داشتن یک برآورد اولیه از افراد کافی است تا پوشش و آرایش آنها را مورد بررسی اولیه قرار دهیم تا از این منظر بتوانیم دریابیم با چه شخصی به لحاظ فکری و ارزشی مواجهیم.
بدیهی است نخستین برداشت در مواجهه با یک خانم محجبه حکایت از پایبند بودن وی به اصول و ارزشهای مذهبی دارد و چنین برداشتی از ظاهر یک خانم بدحجاب نمیشود؛ چراکه اگر حتی باورهای ذهنی این فرد هم تدین به مذهب و ارزشهای اسلامی باشد، اما عمق این باورها در وی به گونهای نبوده که بتوانیم برونداد آن را در پوشش او شاهد باشیم.
بر این اساس مد و لباس تنها انتخاب و سلیقه شخصی افراد نیست بلکه از اعماق ذهن و باورهای آنها خبر میدهد. پس میتوان چنین برداشت کرد که تغییر جهت پوشش در جامعه حکایت از تغییر باورها و ارزشهای ذهنی افراد دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید به سراغ اوضاع فرهنگی و سبک زندگی جامعه طی سالهای اخیر برویم.
افزایش ضریب نفوذ اینترنت و فضای مجازی و شبکههای زیرزمینی مد و لباس در جامعه واقعیتی است که نمیتوان اثرگذاری آن را در بازتاب بدپوششی در سطح جامعه انکار کرد و نادیده گرفت.
به عبارت دیگر در خلأ کمکاری دستگاههای فرهنگی و در خلأ اجرای قوانین متعددی که در حوزه مد و لباس داریم و سالهاست در صف اجرایی شدن خاک میخورند شاهد ذائقهسازی وسیع در حوزه مد و لباس از طریق فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هستیم که موجب شده تا درنهایت نبض مد و لباس بخشی از جامعه را طراحان مد و لباس زیرزمینی و از آن سوی مرزها به عهده بگیرند. نتیجه این ماجرا هم باب شدن نوعی از بدپوششی در میان قشر نازکی از جوانان است که به تبع جولان مستخدمان شبکههای زیرزمینی مدسازی در سطح جامعه به این شیوه پوشش گرایش یافتهاند.
با وجود این، اما آنچه از بدحجابی و بدپوششی در لایه بیرونی اجتماع دیده میشود واقعیت جامعه ایرانی نیست و میتوان به قاطعیت گفت قاطبه مردان و زنان ایرانی همچنان به ارزشهای ایرانی- اسلامی اصیل خود در پوشش و لباس پایبند هستند.
این مهم، اما همچنان با توفان هجمههای فرهنگی برای تغییر باورها و سبک زندگی مردم ما بهخصوص زنان و جوانان همراه است. هجمههایی که از مسیرهای گوناگون اتفاق میافتد و موجب شده تا امروز شاهد خودنمایی زنان و دختران جوانی باشیم که میکوشند شبیه عروسکهای دوران کودکیشان باشند!
زنان موبور، قدبلند و چشمرنگی با بینیهای عمل کرده و صورتهای پروتز شده درست مانند عروسکهای باربی نشان میدهند اگر دو سه دهه قبل در حوزه فرهنگ و واردات کالاهایی همچون اسباببازی با پیوست فرهنگی کمی دقت کرده بودیم امروز این نگرانیهای فرهنگی وجود نداشت.
حالا هم هرچند کمی دیر است، اما اگر به خود نیاییم نفوذ فکری- فرهنگی از مسیر امواج ماهواره و اینترنت در کمین همه ساختارهای جامعه ماست و این وظیفه دستگاههای فرهنگی و همه مردم است که آتشبهاختیار باشند.