سرویس بین الملل جوان آنلاین: «رافائل گروسی»، رئیس جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سخنانی مدعی شده است که از ایران میخواهد تا درباره «مکان اعلام نشده» در تهران که در آنجا سال گذشته ذرات اورانیوم پیدا شده بود، شفاف سازی کند.
این ادعای رئیس آژانس در جریان دیدارش با مقامات فرانسوی در پاریس مطرح شده است.
گروسی همچنین مدعی شده که ایران باید تصمیم بگیرد تا با روشی شفافتر با آژانس برای ارائه توضیحات لازم همکاری کند.
در مقابل ادعای آژانس، ایران اعلام کرده چنین درخواستهایی بایستی بر مبنای دلایل شفاف و اصول مطابق با اسناد مرتبط آژانس باشند، که درخصوص دو درخواست اخیر برای دسترسی تکمیلی، صدق نمیکند.
در خصوص این موضوعات خبرنگار مهر گفتگویی با پروفسور «نادر انتصار» رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی آمریکا انجام داده است که در ادامه میآید. انتصار از کارشناسان مطرح مسائل هستهای ایران است و کتاب «توافق هستهای ایران» را به همراه «کاوه افراسیابی» در خصوص مسائل هستهای ایران به نگارش درآورده است. این اثر از سوی انتشارات «رومن و لیتلفید» چاپ شده است.
«رافائل گروسی»، رئیس جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سخنانی مدعی شده است که از ایران میخواهد تا درباره «مکان اعلام نشده» در تهران که در آنجا سال گذشته ذرات اورانیوم پیدا شده بود، شفاف سازی کند. ایران هم اعلام کرده است که چنین درخواستهایی بایستی بر مبنای دلایل شفاف و اصول مطابق با اسناد مرتبط آژانس باشند، که درخصوص دو درخواست اخیر برای دسترسی تکمیلی، صدق نمیکند. ارزیابی شما از گزارش اخیر آژانس چیست؟
چنین به نظر میرسد که آمریکا، اسرائیل و چند همپیمان آنها «رافائل گروسی» را یا قانع کرده اند یا تحت فشار گذاشته اند که بعد از چند سالی دوباره گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد ایران را از چارچوب تکنیکی خارج کرده و آنها را سیاسی کنند و ایران را غافلگیر کنند.
«رافائل گروسی» پرونده هائی را که مدتها است بایگانی شده بودند را دوباره خاک زدائی و آنها را دست آویز قرار داده و وارد بازی خطرناکی شده است که کنترل آن از دست او و آژانس خارج خواهد شد.
بحثی که اخیراً آژانس اعلام کرده است مبتنی است بر ادعای اسرائیل و جاسوسی از اسناد هستهای ایران. با اینکه بحث PMD از سوی آژانس بسته شده است، ولی اسرائیل و آمریکا سعی دارند در دوره مدیر کل جدید آژانس آنرا به سرانجام برسانند چرا که در دوره دبیر کل فقید آژانس بین المللی انرژی اتمی آمانو نتوانستند آنرا به سرانجام برسانند. چرا دوباره بحث ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران مطرح شده است؟
یک دلیل مهم این است که پمپئو و همکارانش میخواهند آژانس را به ابزاری برای پیشبرد سیاست دولت ترامپ در مورد ایران تبدیل کنند و از استقلال آن بکاهند.
آنها اعتقاد دارند که دستشان بیشتر در این مورد از سالهای گذشته باز است و اکنون فرصت مناسبی است که آژانس را تبدیل به اهرم فشار در مقابل ایران تبدیل کنند.
به نظر میرسد یکی از اهدافی که آژانس دنبال میکند معرفی کردن ایران به نقض پادمانهای آژانس است تا از این طریق پرونده هستهای ایران را بار دیگر به شورای امنیت بکشاند. ارزیابی شما چیست؟
بله، همینطور است. پمپئو این هدف را مخفی نکرده است و بارها اظهار داشته است که پرونده هستهای ایران باید دوباره به شورای امنیت سازمان ملل برده شود، چون از این طریق آمریکا میتواند تحریمهای گذشته را دوباره برگرداند و حتی تحریمهای جدیدی را هم به تحریمهای قبلی اضافه کند و از این طریق ایران را به زانو در آورد و مجبور کند که تسلیم خواستههای آمریکا بشود.
در مجموع، ٢٢ درصد بازرسیهای انجام شده توسط آژانس در سراسر دنیا، در ایران انجام میشوند و به طور متوسط هر روز ۶ بازرس در ایران حضور دارد. با این وجود همواره ادعاهایی بر اساس ادعاهای اسرائیل علیه برنامه هستهای ایران مطرح میشود. آیا اسرائیل که دارای بمب اتمی است اساساً صلاحیت این ادعاها را دارد؟
اسرائیل به قول معروف همیشه هم خر را میخواهد هم خرما را. اسرائیل نه تنها کشوری است که بمب اتمی دارد و در دکترین جنگی خود برای استفاده از تسلیحات هستهای نقشی قائل شده است، بلکه پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای یا انپیتی را هم امضاء نکرده است. ولی در عمل همواره به عنوان یک طلبکار نقش بازی میکند که مانع از حتی بحث در مورد زرادخانه هستهای خود بشود.
آژانس بین المللی انرژی اتمی نهادی نظارتی است و نه تحقیقاتی. به این معنا که قرار نیست هر ادعایی از سوی هر طرفی توسط آژانس به عنوان پرسش از ایران مطرح شود. فرض بفرمایید اسرائیل تمایل داشته باشد بر اساس اسنادی که مدعی است از ایران جاسوسی کرده پرسشهای بی شماری را مطرح کند. آیا وظیفه آژانس این است که برای هر پرسش از ایران جواب بخواهد؟ (چرا که پرسشهای آژانس باید بر اساس اسناد مستحکم و نه ادعایی اسرائیل باشد که دشمن شماره یک ایران است)
طبق آرمانهای خود، آژانس بین المللی انرژی اتمی باید نهادی نظارتی باشد، ولی سالها است که مانند برخی دیگر از سازمانهای بین المللی، آژانس هم از اهداف اصلی خود تا مقداری دور شده است و جنبه سیاسی آن قویتر از جنبه تکنیکی آن شده است.
متاسفانه به دلایل چندانی ایران نتوانسته است در مقابل یکه تازیهای غیر موجه آژانس بایستد. نتیجه این شده که امروز ایران با چنین مشکلی در مقابل آژانس بین المللی انرژی اتمی روبرو شده است