سرويس زنان جوان آنلاين: هم مادر است و هم پدر. شانههای نحیفش زیر بار سنگین زندگی خم شده، اما همچنان، چون سروی سرفراز ایستاده تا مبادا تندباد ناملایمات زندگی گزندی به فرزندانش برساند. دستانش خیلی شبیه دستان زنان دیگر نیست. دستانش را که در دست میگیری، خشونتی مردانه حس میکنی. خودش هم شبیه دیگر زنان نیست. شبیه تمام زنانی که میشناسیم زن خانه است. مادر و حتی گاهی همسر است، اما او با دیگر زنان یک فرق مهم دارد. او ناگزیر است در کنار مادری، مرد خانهاش هم باشد. به همین خاطر اغلب اوقات روزها مردانه برای آنکه نانی بر سر سفره خانوادهاش بیاورد کار میکند و شبها در لباس مادرانهاش فرومیرود. زنان سرپرست خانوار حالا حدود ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از جمعیت کشور را تشکیل میدهند؛ جمعیتی که نسبت به ۱۰ سال گذشته ۸۶ درصد رشد داشته است. رشد جمعیت زنان سرپرست خانوار موضوعی چندوجهی است که به دلایل مختلفی همچون طلاق، فوت یا از کار افتادگی همسر رخ میدهد، اما آنچه این پدیده را به موضوعی ماندگار و چالشزا تبدیل کرده سوءاستفادههای سیاسی از این جمعیت بیش از ۳ میلیونی است که موجب شده تا آنان به عنوان دستاویزی برای پیشبرد اهداف سیاسی مورد بهرهبرداری قرار گیرند و کسی به فکر حل مشکلات و برداشتن باری از دوش آنان نباشد. این بار هم فراکسیون زنان مجلس در آخرین روزهای کاریاش سناریوی تازهای را با دستاویز قرار دادن زنان سرپرست خانوار به راه انداخته است. سناریوی گره زدن کودک همسری به افزایش آمار زنان سرپرست خانوار!
اینکه یک زن، سرپرست خانوادهاش شود دلایل متعددی دارد. برخی از زنان سرپرست خانوار به دلیل طلاق و جدایی سرپرست خانوار شدهاند و برخی دیگر به واسطه فوت همسرشان ناگزیر شدهاند مسئولیت نانآوری خانواده را هم به عهده بگیرند. گروهی از این زنان دخترانی هستند که از سن مناسب ازدواج عبور کردهاند و ناگزیرند خودشان گلیم خود را از آب بیرون بکشند و گاهی وقتها از پدر و مادر پیرشان هم حمایت کنند. گروه دیگر هم زنانی هستند که همسر دارند، اما شوهرشان به دلایلی از کار افتاده شده و آنها مسئولیت خانواده را بر عهده گرفتهاند. در نهایت برخی زنان هم هستند که شوهر دارند، اما شوهری معتاد یا زندانی که نه فقط یار شاطرشان نیست که بار خاطرشان است و آنان برای حفظ زندگی و خانواده مجبورند سرپرستی خانواده را به عهده بگیرند.
زنانی که برای توقف چرخه آسیبهای اجتماعی باید حمایت شوند تا یا آنقدر توانمند شده که بدون چالشی جدی زندگیشان را اداره کنند یا با ازدواج مجدد دوباره به زندگی عادی بازگردند. در این میان آنچه به این زنان کمکی نمیکند گره زدن آنها و مشکلاتشان با مطامع سیاسی است، اما برخی چهرهها در راستای به ثمر رساندن طرح افزایش سن ازدواج میکوشند تا افزایش آمار زنان سرپرست خانوار را به موضوع «کودک همسری» گره بزنند. این در حالی است که طبق آخرین آمار منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال کمترین میزان طلاق به گروه سنی زیر ۱۵ سال اختصاص دارد و از میان ۳۲۴ ازدواج ثبت شده برای گروه سنی زیر ۱۵ سال در سال ۹۷، تنها ۵ مورد منجر به جدایی شده است. بر این اساس گره زدن ماجرای افزایش زنان سرپرست خانوار به کودک همسری حق و حقوق زنان سرپرست خانوار را بیش از پیش به حاشیه میبرد و وقت و انرژیای که میتواند صرف مباحث مرتبط با توانمندی و حمایت از این زنان در قالب بیمه یا طرحهای خوداشتغالی باشد را صرف موضوعاتی میکند که تنها خوشخدمتی به برخی نهادهای بینالمللی است نه چالشی واقعی! در ادامه ابعاد این موضوع را بیشتر مورد واکاوی قرار میدهیم.
۳۶ درصد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد بالای ۷۱ سال دارند
آنطور که فاطمه رهبر معاون سابق حمایت و سلامت خانواده کمیته امداد به «جوان» میگوید، حدود یک میلیون زن سرپرست خانوار تحت حمایت این نهاد قرار دارند که بیش از ۴۸ درصد آنها سالمند هستند و عملاً توانمندسازی به معنای واقعی کلمه برایشان شدنی نیست و لذا صرفاً تلاش میشود از خدمات حمایتی بهرهمند شوند.
رهبر تصریح میکند: «زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد با مشکلات مختلفی مواجه هستند؛ از فقر و مشکلات مالی گرفته تا تعدد نقشها در خانواده، کمسوادی یا بیسوادی، عدم شناخت لازم نسبت به حقوق قانونی و نیز نداشتن مهارت یا تخصص لازم.»
مطابق با آماری دیگر نیز ۸۱ صد این زنان به علت فوت همسر، ۲۸/۱۳ درصد به علت طلاق و بقیه نیز به دلایلی از قبیل از کارافتادگی و معلولیت سرپرست خانواده، مهاجرت یا مفقود شدن همسر تحت پوشش این نهاد درآمدهاند. میانگین سنی ۱۴درصد زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد بین ۲۱ تا ۴۰ سال، ۵/۱۲ درصد بین ۴۱ تا ۵۰، ۱۷درصد بین ۵۰ تا ۶۰ و ۳۶درصد بیش از ۷۱ سال است.
زن سرپرست خانوار زیر ۱۸ سال نداریم!
بر این اساس درصد ناچیزی از زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد در سنین پایین قرار دارند یعنی ۱۴ درصد و البته سن آنها بین ۲۱ تا ۴۰ سال است و نمیتوان زنان سرپرست خانواری که تحت پوشش این نهاد حمایتی قرار دارند را در گروه کودک همسرها قرار داد. حدود ۲۵۰ هزار نفر از بانوان سرپرست خانوار هم تحت پوشش بهزیستی هستند. این گروه از زنان سرپرست خانوار نیز اغلب در گروه سنی زیر ۱۸ سال قرار ندارند. بر همین اساس کارشناسان وقتی میخواهند دلایل افزایش زنان سرپرست خانوار را برشمرند اغلب دلایلی همچون افزایش طلاق و جدایی را اصلیترین دلیل میدانند و در زیرمجموعه دلایل جدایی زوجها هم اعتیاد حرف اول را میزند. به عبارت دیگر رشد اعتیاد در جامعه موجب شده تا زنان بهواسطه جدایی یا مشکلات شوهر معتاد و بدسرپرست، سرپرست خانوار شوند. در این میان ارتباط دادن افزایش آمار زنان سرپرست خانوار با موضوع کودک همسری، امری است که تنها برخی اعضای فراکسیون زنان مجلس دهم از پس آن برمیآیند! آنهم در شرایطی که زنان سرپرست خانوار با چالشهایی جدی دست و پنجه نرم میکنند.
فشار روانی مضاعف به زنان سرپرست خانوار
فرهاد غلامی روانشناس درباره چالشهای زنان سرپرست خانوار به «جوان» میگوید: «در جامعه امروز شاید خیلی از خانمها شاغل باشند، اما شاغل بودن یک زن در کنار همسرش با شراکت و احساس امنیت همراه است، اما یک زن سرپرست خانوار باید به تنهایی تمام بارهای زندگی را به دوش بکشد و نگاههای خاصی که در جامعه ما وجود دارد فشار روانی مضاعفی را به این زنان وارد میکند.»
بنا به تأکید وی بحث کار کردن و مهارت داشتن زنان در جامعه امری منفی تلقی نمیشود، اما نمیتوان این مسئله را انکار کرد که امر تربیت فرزندان موضوعی است که بخش عمده آن با مادر است و اولویت با تربیت فرزند است. پس مادرانی که نقش تربیتی را بر عهده دارند اغلب ترجیح میدهند مسئولیت سرپرستی را به همسرشان واگذار کنند، اما در فقدان حضور همسر به دلیل طلاق، از کار افتادگی یا فوت زنان جز قبول سرپرست در کنار ایفای نقش تربیتی چارهای ندارند و نخستین آسیب این ماجرا ضعف تربیتی فرزندان خانواده خواهد بود. از سوی دیگر خود این زنان هم با یک برچسب خاص وارد جامعهای میشوند که آسیبهای مختلفی در انتظارشان است و چنین زنی با این فشار روانی ناشی از آسیبهای پیرامونیاش حالا میخواهد در خانه نقش تربیتی را ایفا کند و بدیهی است در ایفای چنین نقشی چالشهایی خواهد داشت.
این روانشناس با بیان اینکه زنان سرپرست خانوار بخشی از جامعه ما هستند، تأکید میکند: «باید نهادهای حمایتی همچون بهزیستی و کمیته امداد این افراد را تحت پوشش قرار دهند و از دغدغههای اقتصادی و اجتماعی آنها بکاهند تا در آنها احساس امنیت ایجاد کنند.» به گفته وی زنان سرپرست خانوار نسبت به آینده با نگاه مبهمی که دارند احساس ناامنی میکنند و به دلیل فقدان حمایتهای اجتماعی نظیر بیمه در معرض آسیبهای اجتماعی گستردهای قرار دارند، اما حمایت از آنها میتواند جامعه را در برابر آسیبهای اجتماعی ناشی از این پدیده بیمه کند.
غلامی طلاق را اصلیترین دلیلی میداند که موجب شده تا آمار زنان سرپرست خانوار در سالهای اخیر به طور فزایندهای در منحنی افزایشی حرکت کند. به گفته وی طبق آخرین آمار از هر ۱۰ ازدواج ۸ ازدواج منتهی به جدایی میشود و در این میان بدیهی است که آمار زنان سرپرست خانوار رشد داشته باشد.
رشد آسیبهای اجتماعی با رها کردن زنان سرپرست خانوار
بهجت یزدخواستی جامعهشناس هم افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار در کشورمان را یکی از مصادیق آسیبهای اجتماعی به شمار میآورد و میگوید: «چالشهایی که در مسیر این بانوان وجود دارد بستگی به شرایط جامعه دارد. در یک جامعه سالم، زن سرپرست خانوار نه فقط از سوی مردم درک میشود بلکه دوچندان مورد احترام قرار میگیرد چراکه این زنان پویا هستند و علاوه بر ایفای نقشهای زنانه خود نقشهای مردانه را هم پذیرفتهاند و در دو جبهه فعالیت میکنند، اما اگر جامعهای سالم نباشد این زنان با چالشهای جدی مواجهند و متأسفانه در جامعه امروز ما به دلیل بروز برخی انحرافات اجتماعی این زنان با مشکلات مضاعفی مواجهند.»
بنا به تأکید وی در کشورهای اروپایی دولتها موظفند برای افرادی که به دنبال اشتغال هستند شغل پیدا کنند و اگر دولت نتواند شغل مناسب این افراد را برایشان پیدا کند برای آنها به اندازه رفع نیازهای اساسیشان مقرری تعیین میکند تا آنها به انحراف کشیده نشوند، اما رها کردن زنان سرپرست خانوار به عنوان زنان آسیبدیده یا در معرض آسیبی که حمایت خانواده و همسر را ندارند موجب میشود این خانمها در معرض انواع و اقسام آسیبها قرار گیرند.
سناریوسازی برای تصویب کودکهمسری!
کارنامه مجلس دهم و دولت در حوزه زنان سرپرست خانوار کارنامه قابل قبولی نیست. چند روز پیش هم معصومه آقاپور علیشاهی نایب رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خانه ملت با اشاره به اینکه میانگین سنی زنان سرپرست خانوار بین ۱۸ تا ۶۰ است، افزایش زنان سرپرست خانوار را اینگونه تحلیل کرده است: «متأسفانه کودک همسری یکی از عوامل رشد زنان سرپرست خانوار در سنین کم است؛ در برخی از مواقع دختران ۱۴ و ۱۵ ساله در بعضی از شهرستانها و روستاها میبینیم که هزینه خانوار را به دوش میکشند.»
آقاپور علیشاهی کودک همسری را یکی از دلایل رشد زنان سرپرست خانوار دانسته و تأکید کرده است: «کودک همسری میتواند مقدمهای برای شروع معضلات دیگر از جمله زنان سرپرست خانوار باشد در این زمینه بیش از مسائل اقتصادی مسائل فرهنگی مد نظر قرار میگیرد.»
از نگاه نماینده مردم شبستر در مجلس شورای اسلامی گرفتن شیربها از قدیمالایام بهانهای برای ازدواج دختران در سنین کم در خانوادههایی که شرایط اقتصادی نامناسب داشتهاند، بوده که به تازگی وام ازدواج هم تشویقی بر رشد این ازدواجها در مناطق محروم شده است. دو عامل اقتصادی و فرهنگی دلیلی بر رشد آسیبهای اجتماعی از جمله زنان سرپرست خانوار است.
این سناریو از سوی زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت امامعلی (ع) دنبال شد و وی در اظهار نظری از کاهش معنادار سن زنان سرپرست خانوار به ۱۵ سال خبر داد و اعلام کرد «زنان سرپرست خانوار سنشان شامل ۱۸ تا ۶۰ سال میشود، اما در بعضی از استانهایی که کودکهمسری شایع است، زنانی با سن ۱۴ تا ۱۵ سال هم سرپرستی خانواده را به دوش میکشند.»
دست و پا زدن در دقیقه ۹۰
گره زدن ماجرای افزایش زنان سرپرست خانوار با موضوع ازدواج در سنین پایین، اما سناریویی است که مجلس دهم در شمارش معکوس خود برای به ثمر رساندن طرح افزایش سن ازدواج طراحی کرده است چراکه طبق آمار رسمی سازمان ثبت احوال، سال گذشته ازدواجهای گروه سنی زیر ۱۵ سال کمترین میزان طلاق را تجربه کردهاند و از ۳۲۴ ازدواج ثبت شده برای این گروه سنی تنها ۵ طلاق رخ داده است. این در حالی است که گروه سنی ۳۱ تا ۴۰ سال با ۷۰ هزار و ۵۸۸ جدایی از ۱۱۹ هزار و ۹۶۰ ازدواج بیشترین آمار جدایی را به خود اختصاص دادهاند. اوضاع جداییها در گروههای سنی بالاتر هم چندان مناسب نیست. بر این اساس تئوری ارتباط افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار با کودک همسری، موضوعی است که از هر زاویهای به آن نگاه کنید نمیتوانید ارتباطی برایش تصور کنید. صرف وقت و انرژی و جریانسازی برای این ماجرا، اما تبعات منفی دیگری هم دارد؛ دور کردن فضای جامعه از واقعیتهایی همچون چالشهای زنان سرپرست خانوار برای اشتغال، بیمه، تربیت فرزندان و دهها و صدها مشکل دیگری که باید دقایقی کنار یکی از این شیرزنان سپری کنید تا چالشهایشان را دریابید.
در چنین شرایطی مجلس به جای آنکه انرژیاش را روی تصویب طرحها و لوایح حمایتی از خانواده و زنان سرپرست خانوار بگذارد در دقیقه ۹۰ هم تلاش میکند تا طرح افزایش سن ازدواج را به هر بهانهای به تصویب برساند.