محمد عطریانفر، از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی طی یادداشتی در روزنامه سازندگی، ارگان این حزب، با انتقاد از اصلاحطلبان تندرو، انزوای سیاسی محمد خاتمی را دلیل کاهش مشارکت دانست و نوشت: «یکی از دلایل کاهش میزان مشارکت به موضع تحریمی دوستان اصلاحطلبی بر میگردد که بالقوه میتوانستند جذابیت فضای انتخابات و تقویت حضور مردم را بر عهده بگیرند. اما در عمل با انزوای سیاسی جناب آقای خاتمی به عنوان همراه در این نوع فرآیندها و گسستی که میان نیروهای جبهه متحد اصلاحطلب به وجود آمد، سطح مشارکت به شکل کاهنده تحت تأثیر قرار گرفت.»
در حالی که منتقدان اصلاحطلبان هم از بهکار بردن لفظ «تحریم» برای موضع حامیان خاتمی در انتخابات ابا میکردند، عطریانفر مشخصاً از این لفظ استفاده میکند.
عطریانفر طعنه میزند که حزب کارگزاران به گونهای عمل کرد که خاتمی در همه این سالها عمل کرده بود: «برخی از دوستانی که موضع تحریم داشتند و سیاستمدارانه از اعلام لیست خودداری کردند امروز خرده میگیرند که انتشار لیست انتخاباتی کارگزاران و مشارکت برخی احزاب همسو با آن، باعث انسجام و وحدت در لیست متکثر اصولگرایان شد؛ آنها از این رو اقدام سیاسی متحد ۲۵ ساله خود را که توصیه پرچمدار اصلاحات، آقای خاتمی را عملیاتی کرده زیر سؤال میبرند... کسانی که کارگزاران را مورد نقد قرار میدهند، خوب میدانند که این حزب اگر لیست انتخاباتی هم نمیداد به دلیل شرایط عمومی کشور همین پیروزی برای اصولگرایان حاصل بود و همانطور که آنها امروز پیروز شدهاند در آن شرایط هم پیروز میشدند. کما اینکه از قبل نیز این مسئله قابل پیشبینی بود.»
عطریانفر معتقد است: «نقد به دوستان تحریمی این است که اگر اصلاحطلبان با اجماع صددرصدی، جبهه تمامعیار اصلاحطلبی را پشت لیستهای مشترک خود تجهیز و فعال میکرد، بیتردید یکپارچگی پیروزی اصولگرایان شکسته میشد... کسانی که از مشارکت فعال فاصله گرفته و در موضع تحریم فرو رفتند دچار خطای استراتژیک شدند و به واقع خود را از احتمال یک پیروزی نسبی و حداقلی محروم کردند.»
عطریانفر اشاره نمیکند که چرا پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان به آنان اعتماد نکرد و پای صندوق نیامد! آیا حامیان اصلاحطلبان پس از دیدن ناکارآمدی دولت اصلاحطلب و فراکسیون امید مجلس، امیدی به صندوقهای رأی داشتند؟!
در روزهای اخیر محمد قوچانی دیگر عضو شورای مرکزی کارگزاران و سردبیر روزنامه سازندگی نیز، با انتقاد از انفعال احزابی، چون اتحاد ملت با بیان اینکه اصلاحات مِلک شخصی نیست که هر وقت بخواهند درش را بگشایند یا ببندند، نوشته بود: «باید شورای عالی اصلاحات که نتوانست تنها وظیفه خود را انجام دهد بازسازی شود. دوران مدیریت «عارفِ» آن پایان یابد و تکلیف احزابی که بدل و بدیل و سایه احزاب دیگرند، روشن شود.»