فیلم خوب «۲۳ نفر» پس از یک سال ماندن پشت نوبت اکران درست یک هفته پیش از شهادت حاج قاسم بالاخره رنگ پرده را دیدولی در گیشه مهجور ماند.
در روزهای ابتدایی شهادت حاج قاسم سلیمانی، خیلی از جوانان دغدغهمند فرهنگی و غیرفرهنگی، شروع کردند به نسخه پیچیدن برای همه اشخاص و نهادهای سینمایی و هنری کهای چه نشستید که حاج قاسم روی زمین مانده و باید بدو بدو فیلمش را بسازید تا سوژه بیات نشده و این الان باید بزرگترین دغدغه سینمای انقلاب باشد و کوچکترین ادای دین ما به حاج قاسم و قس علیهذا!
کار حتی به پیشنهاد جمع کردن جهادی هزینه ساخت فیلم سینمایی سردار، از مردم رسید و در یک مورد فراخوان جمعآوری هزینه هم داده شد تا پیش از ۲۲ بهمن و چهلم شهید، اثری تولید شود و مردم بیرزق فرهنگی نمانند! بماند که چهلم هم آمد و رفت و نه تنها خبر خاصی نشد، بلکه کمکم این شور و دغدغه، در بین خیلیها فروکاست و به زندگی عادی برگشتند. اما چرا کل این داستان، بیشتر از تحسین، حس تراژدی دارد؟! چون دست بر قضا، درست در همان ایام شهادت حاج قاسم، فیلمی داشت در سکوت تبلیغاتی و به دور از سالنهای پرمخاطب، روزهای اکرانش را سپری میکرد که خود او، دغدغه ساخته شدنش را داشت و مسئله آنقدر برایش مهم بود که روز اول فیلمبرداری، بیخبر سر صحنه حاضر شد و تیم تولید را غافلگیر کرد.
فیلمبرداری به پایان رسید و از قضا یک اثر درخشان از آب درآمد. بعد از یک سال در نوبت اکران ماندن، بالاخره فیلم رنگ پرده را دید، درست یک هفته پیش از شهادت حاج قاسم. شاید آن روزهای اول، کسی حال سینما رفتن نداشت، اما به مرور، باید ورق برمیگشت و آنهایی که هجوم بردند برای خرید پیکسلها و جاکلیدیها و عکسهای حاج قاسم یا آن چند کتاب چاپ قدیم در مورد او که تازه حالا داشتند به سرعت تجدید چاپ میشدند یا جماعتی که مدام در حال جنگ با اینستاگرام برای استوری و پست کردن عکس او و پاک شدنشان توسط این ماشین آزادی بیان بودند، صف میبستند برای دیدن فیلمی که برای حاجی آنقدر مهم بود، سطح توقع را در حد ۲۵ میلیون بالا نمیبرم!
حالا، اما در روزهای آخر اکران، فروش تنها فیلمی که حاج قاسم برای ساخته شدنش تلاش کرد و وسط کلی مشغله، سر صحنهاش حاضر شد، رسیده به ۲ میلیارد. در حالی که «مطرب» وسط تمام این روزهای غمبار، ۳۸ میلیارد را رد کرده و تبدیل شده به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران! در حساب و کتاب امروز سینما، ۲ میلیارد یعنی شکست!
عزیزانی که چشمتان خونبار غم فراق حاج قاسم است و منتظر انتقام نظامی سخت، شما در حوزه سینما، انتقام را از حاج قاسم گرفتید! با زمین زدن فیلمش! با خرج نکردن پولتان در راه دغدغه فرهنگی حاج قاسم! نیازی به ساختن فیلم زندگینامه او نیست! شما دِینتان را به دغدغه او، خوب ادا کردید! دست مریزاد!
حاج قاسم، بیست و اندی سال پیش، فرمانده این ۲۳ نفر بود؛ همان فرمانده سختگیر که مانع اعزامشان میشود. «۲۳ نفر» به یک اعتبار، برشی از زندگی حاج قاسم هم است. مهدی جعفری، کارگردان، چند باری تلفنی حاجی را به تماشای فیلم دعوت کرد، اما مشغلهها مجال اجابت نداد. حاج قاسم «۲۳ نفر» را ندید و رفت. شاید فکر میکرد بین عشاقش آنقدر اعتبار دارد که همان حضور پشت صحنه را روی هوا بزنند و روزشماری کنند برای دیدن فیلمی که لیلی، شبی از وادیاش گذر کرده بود.