سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: دانش که سابقه ساخت چند فیلم کوتاه را دارد در ساخت «دوئت» گام بلندی برداشته است. برخلاف سایر فیلماولیهایی که فیلمنامههای کوتاه را تبدیل به فیلم بلند میکنند دانش توانسته با فیلمنامهای کامل فیلم اولش را بسازد، از همین جهت ما با فیلمی مواجهیم که فیلمسازش با بهرهگیری لازم از متن به فرم رسیده است به طوری که احساس میشود فرم مورد نظر فیلمساز قبل از اجرا در فیلمنامه نهادینه شود و این پیوند باعث شده موقعیتها و شخصیتهای فیلم برای مخاطب باورپذیر باشند. فیلمساز قصد نداشته وارد موقعیتهای خاصِ اجتماعی شود. بخش قابل اهمیت در «دوئت» در نوع روایت داستان است.
فیلم از جای درستی آغاز میشود؛ آشنایی مخاطب با مینو و حامد و در ادامه رویارویی حامد با معشوقه قدیمیاش سپیده. تلاش فیلمساز در شکلگیری یک موضوع خاصِ عاطفی یا احساسی به عنوان ایده اصلی و درامپردازی بموقع و پیوند آن با یک بحران زناشویی جواب داده است. مواجهه اتفاقی سپیده با حامد میتواند نقطه عطف داستان باشد یا حتی میتوانست پایانپذیر باشد، اما فیلمساز با تمرکز لازم توانسته به طور موازی دو زوج را در یک بحران مشترک سهیم کند. «دوئت» یک فیلم کاملاً مردانه است.
در سکانس کتابفروشی حامد به سپیده از ازدواجش میگوید و سپیده به او تبریک میگوید، اما زمانی که سپیده از ازدواجش میگوید حامد قصد دارد درباره شوهر او کنجکاوی کند یا اینکه مسعود به عنوان یک مرد یا شوهر در تکاپو است که از گذشته سپیده با حامد آگاه شود که تلاش او نتیجه معکوس و شاید جبرانناپذیری دارد، در «دوئت» مردها هستند که برای رسیدن به هدفشان دچار بحرانهای چالشبرانگیز میشوند.
«دوئت» به عنوان یک فیلم اول اثر قابل توجهی است، دکوپاژ درست و میزانسنهای استاندارد و سکانس پلانها یا بازی باصدا میتواند از نکات مثبت فیلم باشد و باید این را بدانیم که فیلم در دو روز روایت میشود، اگر فیلمساز به بعضی از نکات نپرداخته ضعف فیلم نیست، اما پایانبندی فیلم میتوانست با منطق بهتری شکل بگیرد، اگر چه آبگرفتگی خانه مینو و حامد میتواند معنای دوسویه داشته باشد؛ ویرانی و روشنایی یک زندگی، ولی زمانی که در پلان آخر حامد و مینو را در یک قاب میبینیم میتوانیم به روشنایی و تداوم زندگیشان فکر کنیم، اما سپیده و مسعود چه میشوند؟ فیلمساز سعی داشته فیلم را در جایی تمام کند که آغاز کرده، اما آیا مسعود میتواند گذشته همسرش را باور کند؟ آن سوی فیلم هم میشد با یک سکانس کوتاه به نقطهگذاری برسد، اما فیلمساز رهایش کرده، سکانس خاکسپاری و حضور منصور و سمیرا هم به اضافه خواهر مسعود در فیلم اضافه است چراکه کارکرد مهمی برای فیلم ندارند، سکانس آخر هم میتوانست در سکوت بگذرد. تداوم موسیقی در سکانسی که حامد وارد خانه میشود تا تیتراژ پایانی حسِ سکانس را از بین برده است. از نکات مثبت فیلم «دوئت» میتوانیم به بازیها اشاره کنیم، به نظر میرسد نوع بازیها با منطق شخصیتها و جهانِ فیلم تطابق دارد. اینکه چرا «دوئت» بعد از چهار سال اکران شد و کارگردانش که مستعد هم هست دیگر فیلمی نساخته مشخص نیست، اما این فیلم میتواند برای مخاطب اثری تأملبرانگیز باشد.
مخاطب از یک فیلم چه توقعی دارد؟ قصه مهمترین عنصر در یک اثر سینمایی محسوب میشود. اینکه قصه کششِ لازم را برای تعریف شدن داشته باشد و فیلمساز بتواند آن را در قالب یا چارچوب سینمایی بیان کند، اساساً ضعف سینمای ایران در فیلمنامه و عدم قصهگویی خلاصه میشود، اما بعضی از کارگردانان با تسلط کافی میتوانند با ایجاد یک قصه به فیلمنامهای منسجم و روایتی استاندارد برسند.