در هفتهها و روزهایی که تمام حواس علاقهمندان به فوتبال معطوف اتفاقات حاشیهای از مناقشه میزبانی با کنفدراسیون فوتبال آسیا تا مسئله انتخابات ریاست فدراسیون است برخی با استفاده از این فضا هر کاری دلشان میخواهد انجام میدهند.
فراموش نکردهایم که مربیان خارجی دو تیم مطرح باشگاهی ایران چگونه و به چه دلیل در نیمفصل و قبل از آن عطای کار در فوتبال ایران را به لقایش بخشیدند و رفتند. حالا که شرایط قدری آرام شده، خبر اعتصاب بازیکنان تیم صدرنشین لیگ برتر و نارضایتی بازیکنان تیم رقیب از عدم پرداخت دستمزدهایشان دوباره به اصلیترین سوژه رسانهها تبدیل شده است، آنهم در شرایطی که دربی دو تیم همین پنجشنبه برگزار میشود و چنین وضعیتی قطعاً روی مسائل فنی و کیفیت بازی تأثیرگذار خواهد بود.
با تمام این حرفها، اما آنچه در اعتراضهای اخیر بازیکنان بیشتر از قبل باید مورد توجه قرار گیرد این است که بازیکنان صراحتاً در انتقاد به عملکرد مدیریت باشگاهها به بحث عقد قرارداد جدید با بازیکنان خارجی وارد شدهاند. پرسپولیس با دو بازیکن خارجی قرارداد بسته و استقلال هم با یک خارجی، تازه این در شرایطی است که مسئولان هر دو تیم از بیپولی مینالند و درست به همین بهانه مطالبات قبلی بازیکنان را پرداخت نکردهاند. بدتر از همه اینکه این دو تیم دو سرمربی موفق خارجی نیمفصل اول خود را درست به خاطر همین مشکلات مالی و عدم انجام بهموقع تعهدات از دست دادند.
همه خوب میدانیم که علت رفتن استراماچونی و کالدرون چه بود، اما سؤال اینجاست که کدام یک از مشکلاتی که باعث جدایی این دو مربی شد، برطرف شده که باشگاهها اینگونه با خیال راحت پای عقد قرارداد با بازیکنان خارجی مینشینند. آیا ماجراهای انتقال پول حل شده یا اینکه باشگاهها ظرف این چند هفته گنج پیدا کردهاند؟ اصلاً این فوتبال بیپول چگونه و با چه تضمینی سراغ بازیکن خارجی رفته است؟ آیا باید باور کنیم که فوتبال واقعاً بیپول است؟
آنچه مسلم است پاسخ دو سؤال اول منفی است، ولی جدای از اینها چیزی که واقعیت دارد فعالیت بدون دردسر دلالها در فضای پرهرج و مرج این روزهای فدراسیون فوتبال است.
طبیعی است که در چنین فضایی کسی نیست که از آقایان مسئول باشگاهها بابت عقد بدون برنامه قرارداد با بازیکنان غالباً بیکیفیت خارجی توضیح بخواهد. هرچند که پیش از این هم چنین پرسشگری وجود نداشت، اما این اوضاع آشفته حالا مزید بر علت شده تا آقایان با کمک دلالهای مرتبط هر کاری دلشان میخواهد انجام دهند و حتماً حق و حسابشان را بگیرند. باز همه خوب میدانیم که انجام تعهدات هم میماند برای مسئولان بعدی، چون برای آقایان امروز هیچ ضمانت اجرایی وجود ندارد.
حق با بازیکنان باشگاههاست، وقتی که میگویند اگر پول ندارید که مطالبات ما را پرداخت کنید، چطور بازیکن خارجی جذب میکنید!
حق با آنهاست، اما افسوس که کسی پیدا نمیشود که یکبار برای همیشه پاسخ این سؤال مهم را بدهد و کاری کند که برای همیشه این بساط جمع شود. اوضاع مدیریتی فوتبال ایران در اسفبارترین وضعیت ممکن قرار دارد و این شرایط میطلبد که مراجع ذیصلاح در امر بازرسی و تحقیق به این حوزه پرحاشیه با دقت نظر بیشتری ورود کنند. اعتراض بازیکن باشگاهها را بگذارید کنار حرفهای روز جمعه سرمربی استقلال تا به این نتیجه برسید که فوتبال واقعاً این روزها به یک مصلح نیاز دارد، کسی که بیاید و بساط این همه سوءمدیریت و فساد را جمع کند. کسی که بیاید و فوتبال را از خفه شدن در میان این همه حاشیه نجات دهد و به ادامه راه امیدوارتر نگاه کند. البته وجود چنین مدیری با آنچه ما میبینیم، تقریباً غیرممکن است.