کد خبر: 988927
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۸
پنج آسیب انقلاب اسلامی در آستانه ۴۲ سالگی به قلم دکتر علی دارابی
قرار بود عدالت جایگزین تکاثر و فاصله طبقاتی شود. میان کوخ‌نشینان و کاخ‌نشینان فاصله‌ها کم و کمتر شود. جامعه‌ای الگو و عاری از فساد و مظاهر آن داشته باشیم. وحدت، همدلی و اخلاق و برادری سرآمد آن باشد. جهانیان از عمل و رفتار ایرانیان به وفاداری و پایبندی به اسلام و قرآن پی ببرند؛ و متاسفانه از این حیث ضعف‌های فراوانی داریم که زیبنده این انقلاب بزرگ نیست.
سرویس سیاسی جوان آنلاین: دکتر علی دارابی، پژوهشگر علوم سیاسی، طی یادداشتی در پنج بخش به چالش‌های انقلاب اسلامی در آستانه ۴۲ سالگی پرداخت. او نوشته است:
 
چهل سال از حیات طیبه انقلاب اسلامی را پشت سر گذاشتیم. استقلال، عزت، غرور و اعتماد ملی، امنیت، آزادی، مشارکت سیاسی، حق رأی، حق تعیین سرنوشت، عمران و آبادانی کشور از دستاورد‌های بزرگ انقلاب اسلامی بوده است که صد البته در همه این زمینه‌ها تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم و تلاش همچنان لازم است و باید ادامه یابد. اما پس از چهل سال از عمر انقلاب اسلامی، برخی چالش‌ها و مشکلات که امروزه با آن زندگی می‌کنیم با هدف شناخت بیشتر و تمرکز بر آ‌ن‌ها برای برطرف کردن به منظور ساختن جامعه‌ای آباد، آزاد، سرزنده و با نشاط و ایرانی بهتر برای فردا، در ایام‌الله دهه فجر با گرامیداشت یاد و راه معمار کبیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و شهیدان والا مقام تقدیم می‌نمایم:

(یکم) آرمان‌هایی که دست نیافته‌ایم: با انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن که از سوی امام خمینی(ره) و رهبران انقلاب برسر زبان‌های مردم بود قرار بود: عدالت جایگزین تکاثر و فاصله طبقاتی شود. میان کوخ‌نشینان و کاخ‌نشینان فاصله‌ها کم و کمتر شود. جامعه‌ای الگو و عاری از فساد و مظاهر آن داشته باشیم. وحدت، همدلی و اخلاق و برادری سرآمد آن باشد. جهانیان از عمل و رفتار ایرانیان به وفاداری و پایبندی به اسلام و قرآن پی ببرند؛ و متاسفانه از این حیث ضعف‌های فراوانی داریم که زیبنده این انقلاب بزرگ نیست.

(دوم) غلبه سلیقه بر قانون: همه از عدم اجرای حاکمیت قانون در کشور ناراحت هستند. سلیقه‌ها، رویه‌های شخصی، بعضاً رفتار‌ها و استنباطات جناحی و سیاسی جای قانون را گرفته است. البته در بحث قانون چند مشکل داریم: نهاد‌های موازی که قانونگذاری می‌کنند و مرجعیت مجلس قانونگذاری را خدشه‌دار کرده‌اند؛ و دوم تعدد قوانین که بعضاً غیر ضروری و بسیاری هم اجرا نمی‌شود؛ و بالاخره عدم نظارت مؤثر و کارآمد بر اجرای قوانین است.

(سوم) شعارگرایی و ظاهرگرایی: کم نیست حرف‌ها، گفتارها، وعده‌ها و رفتار‌هایی که فقط برای ظاهر و شعارگرایی در میان جامعه و صد افسوس مسوولان صورت می‌گیرد. از نوع لباس پوشیدن، تا تکریم و درود و مرگ بر این و آن. این‌ها فضای واقعی جامعه را به بیراهه برده است. نگاه کنید فهرست نادمان مرگ بر آمریکا یا حامیان ولایت فقیه را. این‌ها کسانی بودند که در دوره مدیریت و صدارت جریان و خط سیاسی خود در دولت، مجلس، قوه‌قضاییه بر این باور بودند که باید واژه استکبار جهانی به سر کردگی آمریکای جهان‌خوار در همه سربرگ‌های اداری و مکاتبات آورده شود؟! یا جریان سیاسی رقیب آن‌ها که زمانی به مولوی و ارشادی بودن دستورات و فرامین رهبری معتقد و حالا کمتر از ولایت مطلقه فقیه را بر نمی‌تابند. واقعیت آن است که این ظاهر‌گرایی و سطحی‌نگری بسیار به جامعه ما آسیب زده است. شعار و تبلیغات، نمود ما بیش از بودمان شده است.

(چهارم) روحانیت آنچه که باید باشد: کلیت روحانیت در تاریخ ایران همواره مدافع حقوق مردم و مُبلغ اسلام راستین بوده است. البته در هر عصر و زمانه‌ای گروهی یا بخشی از روحانیت گرایش یا تفکر خاصی را نمایندگی کرده است هرچند در اقلیت، اما اکثریت روحانیت به‌دلیل ارتباط گسترده مردم از طریق مساجد، سابقه تاریخی مثبت، نگاه مثبت مردم به آنان به واسطه آنکه حامل و مُبلغ دین و اخلاق و شریعت بوده‌اند و بالاخره دوری از قدرت و مستقل از آن رمز موفقیت نهاد روحانیت محسوب می‌شده است؛ و همین سرمایه‌های ارزنده موجب پیشتازی آنان در رهبری انقلاب و اعتماد مردم به آنان بود. اما امروزه این سرمایه اجتماعی بشدت کاهش یافته است و هر قدر این تنزل جایگاه و موقعیت اجتماعی، سیاسی و اعتقادی را نظاره‌گر باشیم باید به همان میزان نگران استقلال و امنیت خود باشیم. روحانیت امروز با آنچه که باید باشد فاصله زیادی دارد. حافظه تاریخی ایرانیان از روحانیت، زهد، ساده‌زیستی، اخلاق، خدمت به مردم، امر به معروف و نهی از منکر، ایستادگی در برابر مفاسد را مدنظر دارند. بزرگ‌ترین اصلاح این نقیصه اراده برای عدم ورود به امور اجرایی در کشور و به‌طور مشخص ریاست جمهوری است که از این حیث تاکنون آسیب‌های زیادی وارد شده است.

(پنجم) بازگشت به وحدت: باید بپذیریم که اگر می‌خواهیم کشور و جامعه را بر پایه استواری بنا کنیم، خرابی‌ها را ترمیم و در برابر دشمنان، مقاوم و سربلند باشیم راهی جز وحدت آحاد ملت نداریم. وحدت ملی ایرانیان موجب پیروزی انقلاب اسلامی شد. همه و همه در این نهضت بزرگ نقش داشتند باید به این وحدت بزرگ باز گردیم، رخداد‌ها و حوادثی در این سال‌ها موجب انشقاق، شکاف، قهر و کسر شدن از خانواده بزرگ انقلاب شده است. اما انقلاب بزرگ ما که امام خمینی(ره) برای ما به ودیعه گذاشت و حفظ آن را اوجب واجبات برشمرد مستلزم این است که نفرت‌ها، خط کشی‌ها، فاصله‌ها را کم کرد. گذشت، مهربانی و محبت را افزایش داد. فضای منفی جامعه را برای همه تلطیف و زندگی را برای همه روان و با نشاط کرد. انحصار‌طلبی و مطلق‌گرایی را به کنار گذاشت. همه باید در زیر چتر قانون اساسی ایران و انقلاب را از آن خود بدانند. باید صدا‌های مختلف را شنید و از آن استقبال کرد. جامعه زنده و پویا در آن کنش، واکنش، اعتراض، اعتصاب، نقد، وجود دارد این‌ها را باید به رسمیت شناخت. مردم سرمایه اصلی و به فرموده حضرت امام خمینی(ره) میزان رأی آنان در اداره کشور ملاک است و رهبری معظم انقلاب اسلامی مشروعیت مسوولان را از مردم قلمداد کردند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار