رئیس‌جمهور امریکا دونالد ترامپ پنج شنبه گذشته اعلام کرد که سه شنبه این هفته از طرح ادعایی خود برای صلح خاورمیانه رونمایی می‌کند و کمی بعد هم در توئیتر خبر از دیدار قریب‌الوقوع خود با نخست‌وزیر رژیم اسرائیل بنیامین نتانیاهو و رقیب سیاسی او بنی گانتس داد. طرح مورد نظر ترامپ به نام «معامله قرن» هم مشهور شده و قرار بود دست کم دو بار پیش از این علنی شود، اما جنگ قدرت در رژیم اسرائیل و ناکامی تشکیل دولت بعد از برگزاری دو دوره انتخابات، باعث به تأخیر افتادن برنامه ترامپ برای رونمایی از طرحش شد. حالا او مصمم شده تا قبل از برگزاری انتخابات سوم در دوم مارس آینده طرح خود را علنی کند، اما چرا او این بار هم صبر نکرده تا نتیجه آن انتخابات معلوم شود و با انتخاب مقطع فعلی قصد انجام چه معامله‌ای را دارد؟
اگر به دو دور از انتخابات قبلی در رژیم اسرائیل توجه شود، حمایت ترامپ از نتانیاهو در جریان هر دو انتخابات واضح و آشکار است. انتقال سفارت امریکا از تل‌آویو به بیت‌المقدس و به رسمیت شناختن انضمام بلندی‌های جولان به اراضی رژیم اسرائیل از حمایت‌های قابل توجه ترامپ از نتانیاهو بود تا اینکه سه روز قبل از انتخابات دور قبل، حمایت علنی خود را با وعده یک پیمان دفاعی مشترک بین امریکا و اسرائیل نشان داد. در واقع، ترامپ به دلیل سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه و افراطی خود نیاز به نخست‌وزیری مثل نتانیاهو در رژیم اسرائیل دارد که هم در منطقه از سیاست‌های او از جمله خروج از برجام و اجرای فشار حداکثری بر ایران حمایت کند و هم اینکه حمایت نتانیاهو را برای اعمال نفوذ در شبکه صهیونیست‌ها در داخل امریکا به دست بیاورد. شاید ترامپ این بار هم سعی داشت رونمایی از طرح صلح خود را در روز‌های قبل از برگزاری سومین انتخابات رژیم صهیونیستی انجام دهد و به این ترتیب، برگ برنده‌ای را برای نتانیاهو رو کند. اعلام ناگهانی خبر روز پنج شنبه بدون حرف و حدیثی قبل از آن دلالت بر این دارد که ترامپ دست‌کم نمی‌خواست در این روز‌ها طرح خود را علنی کند، اما به نظر می‌رسد که او به دلیلی مجبور شده برنامه خود را برای رونمایی از طرحش حدود دو ماهی زودتر از آن انتخابات انجام دهد. این دلیل نمی‌تواند چیزی جز دادگاه استیضاح او در مجلس سنا باشد.
فرایند استیضاح ترامپ در مجلس سنا در حکم دادگاهی برای او است و باعث شده نام او به عنوان سومین رئیس‌جمهوری در تاریخ امریکا ثبت شود که پایش به این دادگاه رسیده است. این دادگاه در مجلس سنا و به ریاست قضات دیوان عالی فدرال برگزار می‌شود و سناتور‌های مجلس سنا حکم هیئت منصفه و هیئتی از مجلس نمایندگان هم در حکم دادستان و شاکی هستند. حمایت یکپارچه سناتور‌ها از ترامپ می‌تواند خیال او را از این بابت راحت کند که نتیجه این دادگاه منجر به برکناری‌اش از ریاست جمهوری نمی‌شود، اما باز نگرانی‌هایی هست. اصرار هیئت مجلس نمایندگان برای احضار شاهدین به خصوص جان بولتون یکی از این نگرانی‌ها است. دموکرات‌ها به دلیل مخالفت جمهوریخواهان تاکنون نتوانستند جان بولتون را به جلسات استیضاح احضار کنند، اما انتشار بخش‌هایی از کتاب منتشر نشده بولتون توسط روزنامه نیویورک‌تایمز می‌تواند روی رأی جمهوریخواهان تأثیر بگذارد و راه برای بولتون باز شود تا شهادت او روی رأی جمهوریخواهان و کل جریان استیضاح ترامپ تأثیر بگذارد. بی‌شک این کابوسی برای ترامپ است و می‌تواند او را مبدل به نخستین رئیس‌جمهوری در تاریخ امریکا کند که از طریق استیضاح برکنار شده است. ترامپ با توجه به وابستگی شدید بولتون به شبکه صهیونیست‌ها در داخل امریکا چاره کار را در این دیده که با شبکه صهیونیست‌ها وارد معامله شود، به این نحو که از طرح صلح خود به زودی رونمایی کند و این شبکه هم در مقابل یا بولتون را قانع به همکاری کند یا اینکه جبهه جمهوریخواهان را در جلسات استیضاح یکپارچه نگه دارند. به این ترتیب، ترامپ به جای معامله قرن به فکر انجام معامله‌ای برای حفظ قدرت خود افتاده و شاید دعوت از گانتس برای آمدن به کاخ سفید به این دلیل بوده که حتی از او هم تضمینی برای انجام این معامله گرفته شود و ترامپ مطمئن شود که هر دو جریان حاکم در رژیم اسرائیل از او حمایت کرده و لابی خود را در کنگره به کار خواهند گرفت تا جریان استیضاح حتماً به نفع ترامپ پیش برود.
