کد خبر: 988042
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۲
عبدالله متولیان
۱ - با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و استقرار نظام جمهوری اسلامی، در تقابل با صد‌ها گروهک ریز و درشت که در قالب اپوزیسیون به تجزیه ایران و براندازی مشغول بودند، مدافعان نظام اسلامی متأثر از انقلاب فرانسه، تحرک سیاسی خود را در قالب‌بندی (سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و بعد‌ها مجمع روحانیون مبارز به‌عنوان طرفداران اقتصاد دولتی) و راست (جامعه روحانیت و... به‌عنوان طرفداران اقتصاد بازار) آغاز و به حراست از انقلاب اسلامی مشغول شدند. این نوع دسته بندی تا پایان جنگ استمرار یافت.

۲ - در همان سال‌های آغازین انقلاب، حضرت امام راحل (ره) انقلاب اسلامی (بر پایه اسلام انقلابی) را نقطه مقابل اسلام رضاخانی، بنی امیه، مرفهین بی‌درد، کاخ‌نشینان و در یک کلمه اسلام امریکایی معرفی کرده و بر استمرار ظلم ستیزی و استکبارستیزی از یک‌سو و مبارزه بی امان با طاغوت فرهنگی داخلی، خوی شیطانی کاخ نشینی و اشرافی‌گری و نظام طبقاتی از سوی دیگر تأکید کردند. در نگاه امام راحل، حمایت از محرومان و مستضعفان راهبرد قطعی و خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی بوده و صریحاً گرایش مسئولان و دولتمردان را به منزله خروج نظام از چارچوب‌های راهبردی انقلاب اسلامی و خواندن فاتحه برای جمهوری اسلامی است.

۳ - با پایان یافتن جنگ تحمیلی دشمن بیرونی به طور قطع و یقین بر این باور بود که بعد از ارتحال حضرت امام، هیچ‌کس توان ادامه مسیر انقلاب اسلامی را منطبق با راهبرد و چارچوب‌های ترسیمی امام راحل نخواهد داشت، اما با درایت و مدیریت بی‌نظیر حضرت امام خامنه‌ای همه خواب‌ها آشفته و رشته‌های دشمنان پنبه شد و خیلی زودتر از آنچه تصور می‌شد در برابر قدرت راهبری مقام معظم رهبری اظهار عجز نمودند. در سه دهه راهبری امام خامنه‌ای اگر چه به رغم همه فتنه ها، موانع، سنگ‌اندازی‌ها و... مسیر انقلاب اسلامی به سمت قله‌های ترسیم شده تغییری نکرد، اما با دو اتفاق مهم (یکی در داخل و دیگری در خارج از کشور) در سرعت بخشی به تحقق اهداف نظام و برجسته شدن ارزش‌های حیاتی نظام اختلال جدی ایجاد و سبب توقف در مرحله سوم مهندسی و فرایند پنج مرحله‌ای نظام (تشکیل دولت تراز انقلاب) شد.

اتفاق اول تبعیت دولت مرحوم هاشمی از الگوی غلط لیبرال سرمایه داری غرب در حوزه اقتصادی و اداره کشور بود که متأسفانه سنگ بنای دولت‌های بعدی نیز قرار گرفته و موجب طمع ورزی دشمنان بیرونی شد و اتفاق دوم تغییر استراتژی و راهبرد غرب نسبت به انقلاب اسلامی منطبق با ظرفیت‌ها و فرصت‌هایی که الگوگیری از لبیرالیزم غربی برای نفوذ و براندازی در اختیار سرویس‌های اطلاعاتی غرب قرار می‌داد.

٤ - سه دهه گذشته، عرصه‌های نظام در همه حوزه‌ها، همواره میدان تقابل دو تفکر و الگوی مدیریتی بوده است:
از یک‌طرف تفکر غربگرا و رفرمیست‌های اصلاح‌طلب که هیچ سنخیتی با الگو‌های مدیریتی امام خمینی نداشته و مستمراً بر کنار گذاشتن الگو‌های انقلابی و تبعیت از الگو‌های نظام سلطه و هضم در مدل استکباری نظام جهانی تأکید داشته و طی بیش از ۳۰ سال گذشته به فرصت سوزی، تبدیل فرصت‌ها به تهدید، زمینه سازی برای سوءاستفاده دشمن و پیگیری برنامه‌های براندازانه غرب مشغول بوده است. این تفکرِ ذلت‌پذیر صریحاً جمهوری اسلامی را ناتوان و در حد پختن آبگوشت و فسنجان دیده و بر جذب مدیران خارجی برای اداره کشور (شبیه رشته‌های ورزشی) اصرار دارد. خروجی این تفکر منحط، اصرار بر چشم پوشی از ظرفیت‌های داخلی، دل بستن به حل مشکلات از طریق گفتگو و بده وبستان با غرب، اشرافی‌گری، رانت‌خواری، قاچاق گسترده، مفاسد مهندسی شده اقتصادی و اخلاقی، گسترش ناامیدی و یأس مردم، تخریب باور‌ها و اعتماد مردم به نظام، انهدام فرصت‌ها، فرار و هم آغوشی مدیران برکنار شده به دامان سرویس‌های جاسوسی غرب و... است.

از طرف دیگر تفکر انقلابی قرار دارد که با همت تمام مردم و در کنار مردم و باور به توانمندی‌های ملی و داخلی در هر کجا که وارد شده اعجازگونه عمل کرده است. در حوزه‌های علمی و تکنولوژیک (سدسازی، تونل‌سازی، پل‌سازی، سلول‌های بنیادی، نانو، هوافضا، صنایع موشکی و دفاعی، پالایشگاه سازی، صنایع پیشرفته نفت و گاز و...) منشأ تحولات شگرف بوده است. در حوزه‌های خدمات به مردم حس زیبای خدمت رسانی عاشقانه، بی منت و جهادی را به مردم هدیه داده است. در حوزه‌های امنیتی ایران را در بشکه باروت ناامنی منطقه غرب آسیا به امن‌ترین نقطه این منطقه تبدیل کرده است. در حوزه عمق بخشی راهبردی منطقه را از لوث وجود تروریست‌های امریکایی نظیر داعش پاکسازی کرده و آرزو‌های غرب برای ایجاد خاورمیانه جدید را به کابوس بدل ساخته و محور مقاومت در برابر ائتلاف غربی، عبری، وهابی را در تمام منطقه غرب آسیا بر اوضاع مسلط نموده است.

۵ - اینک در اولین سال از گام دوم انقلاب مردم بزرگ ایران، در شرایطی به استقبال انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی می‌روند که از فتنه سوار شده بر سوءمدیریت بنزینی سربلند بیرون آمده و دو یوم الله بزرگ (شهادت سردار دل‌ها حضرت سپهبد سلیمانی عزیز، وداع وصف ناشدنی و بی‌نظیر مردم با آن شهید بزرگوار) را در برابر اراده شیطانی غرب به رخ جهانیان کشیده‌اند.

مردم ایران با جمع بندی حوادث ۳۰ سال گذشته و بازخوانی کارنامه مجالس پیشین، عزم خود را برای تشکیل مجلس تراز جمهوری اسلامی (مجلسی که عصاره فضائل ملت و در رأس امور باشد) گرفته و بر این باورند که در بین نامزد‌های موجود به کسانی رأی بدهند که بیشترین سنخیت را با شهید سلیمانی و الگو‌های مدیریتی انقلابی داشته باشند و افرادی را برگزینند که به‌دنبال تحقق گام دوم انقلاب و بالندگی و پیشرفت نظام و اصلاح اقتصاد و معیشت مردم باشند، تنها افراد مؤمن، پاکدست، کاردان، کاربلد، خوش‌سابقه، انقلابی، باانگیزه، باغیرت دینی، ضدفساد، متعهد، پیرو محض رهبری، ایثارگر و کسانی که در مسابقه خدمت خالصانه و بی منت به مردم گوی سبقت را ربوده باشند و در یک کلام یاران واقعی شهید سلیمانی شایستگی ورود به مجلس یازدهم را دارند و تنها در این‌صورت است که می‌توان انتظار داشت پس از سه دهه درجا زدن به سمت تشکیل دولت تراز انقلاب اسلامی حرکت کرده و مردم و نظام اسلامی ایران را به جایگاه واقعی خود رهنمون باشند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار