سرويس اقتصادی جوان آنلاين: ایالات متحده در دهه ۷۰ میلادی و ابتدای دهه ۸۰ میلادی دو رویکرد متفاوت نسبت به خلیجفارس در پیش گرفت؛ ریچارد نیکسون دکترینی را در پیش گرفت که بر اساس آن، نیازی به حضور نظامی در منطقه نبود. نیکسون که میراثدار جنگ ویتنام بود در رویکرد جدیدی که اتخاذ کرد، از خروج نیروهای نظامی امریکا از منطقه گفت. او و مشاورانش معتقد بودند بهجای حضور مستقیم در منطقه باید متحدان واشنگتن را در منطقه مسلح کرد تا آنها ژاندارم منطقه باشند و از منافع ایالات متحده پاسداری کنند.
برخی جمهوریخواهان از دکترین نیکسون حمایت کردند، اما نقدهایی نیز به این ایده وارد شد؛ در نهایت وقتی جیمی کارتر دمکرات به ریاست جمهوری رسید، با پس زدن ایده نیکسون به حضور مستقیم در خلیجفارس تأکید کرد. پس از او دونالد ریگان به ریاست جمهوری رسید و با وجود آنکه ریگان به شدت به کارتر میتاخت، اما نهتنها دکترین کارتر را نقض نکرد، بلکه با تأسیس سنتکام - ستاد فرماندهی مرکزی ایالاتمتحده - کار ناتمام کارتر را تمام کرد. ستادی که حوزه استحفاظیاش بیش از ۳ هزار مایل وسعت دارد.
او سنتکام را نیرویی مستقل از سایر نیروهای نظامی امریکا معرفی کرد که باید از منافع اقتصادی امریکا به ویژه موضوع نفت محافظت کند. سنتکام در همه آبراههایی که نقش مهمی در ثبات جریان انرژی داشتند، حضور یافت و در مرحله بعد پایگاههای خاکی خود را در سرزمینهای نفتخیز بنا کرد.
نخستین عملیات رسمی سنتکام در سال ۱۹۸۷ بود؛ هنگامی که ریگان به کشتیهای جنگی سنتکام دستور داد تا نفتکشهای کویت را که پرچم امریکا در آنها خودنمایی میکرد، اسکورت کند. این نیروی استراتژیک امریکا در عملیاتهای بزرگی مانند آزادسازی کویت از سیطره عراق نقش محوری داشت. سنتکام فارغ از اختلافات داخلی دو حزب امریکا، مورد حمایت کاخ سفید است و در راه تأمین امنیت انرژی امریکا قدم برمیدارد و همه رؤسای جمهور این کشور به حمایت تمامقد از این نیرو مشغول هستند.
امریکا از منطقه چه میخواهد؟
دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ و در اوج رقابتهای انتخاباتی مدام میگفت سربازان امریکا را به وطن بازمیگرداند؛ رئیسجمهور فعلی امریکا دولتمردان سابق و اسبق این کشور را به لشکرکشیهای بیجهت و هزینهساز متهم میکرد که بیش از آنکه منافع امریکا را تأمین کند، موجب تضییع منافع این کشور میشود. با این وجود بسیاری از تحلیلگران مسائل بینالمللی و اقتصادی، لفاظیهای ترامپ را محدود به رقابتهای انتخاباتی میدانستند، زیرا او به خوبی میدانست مردم امریکا نسبت به سربازان خود حساس هستند و از شنیدن خبرمرگ نیروهای امریکایی در منطقه خاورمیانه و خلیجفارس متأثر و خشمگین میشوند. البته این تحلیلگران درست حدس میزدند، زیرا وقتی ترامپ به کاخ سفید رسید، همان فرمانی را ادامه داد که پیشتر وجود داشت. امروز ترامپ علاقهای ندارد از منطقه و به ویژه عراق خارج شود؛ دو دلیل اصلی از منظر اقتصادی برای گردنکشیهای امریکا وجود دارد، یکی حفظ تسلط خود بر جریان انرژی جهان و دیگری کسب سهم مهمی از درآمدهای نفتی عراق.
هژمونی قدیمی ولی اساسی
سالهاست امریکاییها روی جریان باثبات انرژی تمرکز ویژهای دارند. گرچه ترامپ میگوید نیازی به نفت خلیجفارس ندارد و آمارها نیز میگوید میزان واردات نفت امریکا از منطقه بسیار کاهش یافته است، اما این همه چیز نیست. یانکیها هرگونه ناآرامی در عرضه نفت و بازارهای نفتی را به ضرر اقتصاد خود میدانند و از سوی دیگر، میخواهند هژمونی خود را حفظ کنند. آنها نمیخواهند نقش ۴۰ ساله خود را در این مسیر از دست بدهند و بر همین اساس حفظ هژمونی خود را در اولویت قرار دادهاند.
در واقع امریکا امنیت انرژی جهان را به خود گره زده است و بر همین اساس، این وظیفه را برای خود قائل است که نباید منطقه را ترک کند، اما این یک روی سکه است؛ چراکه آنها برای درآمدزایی از این هژمونی درآمدهای نفتی کشورهای منطقه را با شدت بیشتری پیگیری میکنند.
ترامپ همه تلاشهای دیپلماتیک و رایزنیهای مخفیانه امریکا را طی سالهای گذشته به باد داده است؛ او رسماً میگوید عربستان مانند گاو شیردهی است که پس از پایان شیرش باید گوشتش را خورد؛ گرچه این دیدگاه رایج همه سیاستمداران امریکاییهاست، ولی هیچ کدام حتی در جلسات خصوصی نیز به صراحت چنین موضوعی را مطرح نکردهاند، اما ترامپ به شکلی شفاف از نوع دیدگاه کاخ سفید به ریاض پرده برداشت.
او از عربستانیها و سایر کشورهای منطقه میخواهد برای تأمین امنیتشان توسط امریکا پول خرج کنند، لذا قراردادهای سنگینی را با این کشورها امضا میکند. دقیقاً چنین مدلی را با عراقیها به پیش میبرد، ولی همسایه غربی ایران زیربار این زیادهخواهیها نرفته است.
برخی منابع موثق در عراق متنی از اظهارات عادل عبدالمهدی، نخستوزیر موقت عراق در پارلمان این کشور را منتشر کردند که وی گفته بود ترامپ فشار بسیاری روی دولت عراق وارد کرده است تا نیمی از درآمدهای نفتی این کشور به امریکا پرداخت شود. ترامپ از قراردادهای عراق با شرکتهای غیرامریکایی برای توسعه امور عمرانی و صنعتی این کشور عصبانی شده و به همین دلیل به بغداد فشارهای بسیاری وارد کرده است که اگر این قراردادها فسخ نشود، عراق را ناامن کرده و این کشور را تحریم میکند.
پیوستگی سیاست و نفت
ترامپ با همه ادعاهای خود جهت بیرون کشیدن سربازان امریکایی از منطقه، حاضر به ترک خلیجفارس نیست. سیاست ترامپ همانی است که پیشتر هم وجود داشت، با این تفاوت که وی برخلاف پیشینیان خود بسیار صریح و شفاف استراتژی امریکاییها را فریاد میزند تا همه تلاشهای گذشته برای مخفی کردن خط مشی چند ده ساله واشنگتن نابود شود. نفت نقش مهمی در سیاستهای امریکا در منطقه دارد؛ روزهای سختی در انتظار منطقه است، به ویژه آنکه مردم عراق روز گذشته در یک راهپیمایی بزرگ و تاریخی، خواستار خروج نیروهای امریکایی از عراق شدند. موضوعی که حالا تبدیل به یک بازی حیثیتی برای ترامپ شده است.