سرویس تاریخ جوان آنلاین: محمدرضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، بمناسبت سالروز شهادت «نواب صفوی»، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
این قلم در نوجوانی و آغاز اُنس با کتب و نشریاتی که یادمانی از او داشت، افسونِ رافت و صلابتش شد و در تمامی این سه دهه اخیر، هیچگاه جستن و یافتن در باره اش را فرو ننهاد. میتوانم بگویم که هیچ چیز دندان گیری از موافق و مخالف درباره وی نشر نیافته که ندیده باشم. با این همه، کماکان در کمند مهر اویم و به عنوان یکی از مصلحان و بیدارگران سترگ معاصر میستایمش. این، اما به معنای مطلق کردن کارنامه سید مجتبی نواب صفوی نیست. طلبه جوانی که مبارزه را در بیست و یک سالگی آغازیده و در سی و دو سالگی به تیرک اعدام بسته شده، بی شک خطایایی نیز دارد که در جای خود گفتنی است، اما از آن روی که سیاست پیشه گان را به محک صدق و اخلاص میسنجند، کمتر جریانی در نهضت ملی را همپای او و یارانش میبینم. جماعتی که به وی پیرایه "تروریست" بسته اند، خویش را به تجاهل زده اند، چه اینکه ملی شدن نفت در سایه اعدامهای آنان تحقق یافت و اساسا هفت دهه است که اقتصاد کشور در سایه شلیکهای ایشان زندگی نفس میکشد! اگر از میان برداشتن هژیر نبود، چگونه پای ملیون پس از تقلب گسترده و برنامه ریزی شده دربار، به مجلس باز میشد و ایضا اگر حذف رزم آرا نبود، چگونه نفت ملی و دکتر مصدق نخست وزیر میشد؟ معادله آسانی است که بدخواهان کوشیده اند تا آن را سخت کنند!
طرفِ حساب آنها در جلسه منزل محمود آقایی، یعنی ابواب جمعی ملیون که آمده بودند تا بر سر مرگِ رزم آرا توافق کنند، نمیخواستند زیر بار اجرای احکام اسلام بروند. هم از این روی پس از جلوس بر صندلی قدرت، به بهانهای واهی ترجیح دادند تا رهبر فدائیان اسلام را به زندان افکنند و به سیاه کردن وی شوند! دیگر جماعتی که به کار تخریب اویند، عمله و اکره سلطنت اند که ترجیح میدهم قلم به صفاتشان نیالایم! در این میان، خرده گروههایی هم بدین عرصه پا نهاده اند که به دلیل عیار اندک، قابل ذکر نیستند.
داستان طولانی است، فقط توصیه میکنم که شناخت او را از دست ندهید، دنیای جذابی دارد و ممکن است مدتها مشغولتان کند!
پ.ن: تصویر آمده را، علی خادم عکاس دربار، در فرمانداری نظامی تهران و لحظاتی پس از دستگیری شهید نواب صفوی، از او و تیمور بختیار برداشت. این لبخند در آغاز راه مرگ، در تاریخ ماندگار گشت!