سرویس ورزشی جوان آنلاین: فوتبالی که بدون کوچکترین برنامهریزی بلندمدت و مدونی صرفاً بهصورت مقطعی شکل میگیرد و توقع کسب نتیجه هم دارد. این مسئله بهخصوص در مورد تیم امید بیشتر از تمام ردههای سنی دیگر صدق میکند. حسرت المپیکی شدن فوتبال ایران دیروز در حالی ۴۸ ساله شد که طی سالهای قبل فقط شعار دادیم و از لزوم توجه به تیم امید سخنسرایی کردیم. ۴۴ سال گذشته و هر وقت حذف شدیم؛ گفتیم که این تیم باید حفظ شود، باید روی آن کار کرد، نباید به امان خدا رها شود، حرفهایی که امروز هم زده میشود و میتوان به بیهوده بودن آنها برای چهار سال بعد هم از همین حالا صحه گذاشت. در تمام سالهای گذشته چه کردهایم که حالا توقع معجزه داریم. امیدهای فوتبال ایران همیشه تیم خوبی بودهاند، اما همواره از برنامهریزی اشتباه و دیرهنگام ضربه خوردهاند. با این حال نرسیدن به المپیک توکیو یک علت دیگر هم داشت و آن چیزی نیست جز انتخاب یک سرمربی نابلد. در یک کلمه حمید استیلی کسی نبود که بتواند ایران را راهی المپیک کند. از همه اینها که بگذریم باید به ضعف زیرساختهای فوتبال هم توجه کنیم. اینکه تیمی را ظرف چند ماه مانده به مسابقات با هزار و یک حاشیه تشکیل دهیم و توقع موفقیت داشته باشیم، نتیجهای جز شکست و تحقیر به همراه نخواهد داشت. متأسفانه این اتفاق طی تمامی این سالها در حال تکرار شدن است و گویا قرار نیست کسی به این واقعیت توجه کند که موفقیت در ردههای پایه و امید با کار مقطعی حاصل نمیشود. امیدهای فوتبال ایران حذف شدند، اتفاقی که کاملاً قابل پیشبینی بود و همه منتظر وقوعش بودند. فوتبال ایران تا رسیدن به المپیک راهی طولانی در پیش دارد، اما نه به لحاظ زمانی، بلکه از نظر فنی و حرفهای که تا در این دو مورد اصلاح نشویم رسیدن به المپیک را باید در خواب ببینیم. فوتبال ایران باید به این واقعیت پی ببرد که المپیک جای بابرنامههاست، نه آنها که مقطعی و بدون فکر کار میکنند.