سرویس تاریخ جوان آنلاین: اثر تاریخی-پژوهشی «کشف حجاب» در عداد کتب قطع پالتویی مرکز اسناد انقلاب اسلامی است که برای جوانان منتشر میشود. این اثر به زمینهها و پیامدهای تصمیم رضاخان برای خانهنشینی نیمی از جامعه ایرانی (!) پرداخته است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی ناشر این کتاب، در مقدمه چاپ جدید این تحقیق آورده است: «زندگی با حقیقتهای اسطورهای و نمادهای شورآفرین نشاط مییابد، تحرک میآفریند و هدفمند میگردد. نسلی که از گذشته خویش ببرد چونان گیاهی بیریشه خواهد شد که با وزشی از جا کنده میشود. آیندگان هرچه بیشتر ریشه در اعماق تاریخ خویش فرو برند، شاخ و برگ محکمتر و بیشتری در آسمان زندگی میگسترانند. کمتر ملت و مکتبی همانند ایران اسلامی از اسطورها و نمادهای زندگیساز بهرهمند میباشد. وظیفه فرهیختگان است که فرهنگ گذشته را به آینده منتقل کنند و لازمه این عمل، انتخاب زبانی است که نسل جوان آن را دلپذیر بیابد؛ و ما سادهنویسی را برگزیدیم. سادهنویسی روشی وحیانی است: ما قرآن را با شیوهای ساده بیان کردیم. سادگی آیات الهی را در شعر عرب و حتی در کلام پیامبر (ص) نمیتوان دید. از این رو، قرآن کتاب بیان و روشن لقب یافته است و آنچه بر اهمیت آن میافزاید، این است که کتاب الهی در عین سادگی، از وزانت علمی بینظیری برخوردار میباشد: [ای پیامبر]ما بر تو سخنی وزین نازل میکنیم... و همین امتزاج سادگی و سنگینی است که گذشت زمان از تازگی آن نکاسته است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی به حکم رسالتی که بر دوش دارد، مصمم است تا با زبانی شیوا، اما محتوایی مستند، زندگی نقشآفرینان و آفریدهشدهها را برای جوانان ترسیم کند. این نوع نگارش که بر پایه مستندات تاریخی و نثر ادبی و درنهایت معطوف به خواننده خاص و جوان است خود سبکی خاص است که شخصیتها، رویدادها و مفاهیم و اصطلاحات سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار در انقلاب اسلامی را به روانترین شکل آن به آیندگان و جوانان معرفی مینماید. امیدواریم که مورد قبول جوانان و رضای خداوند بزرگ قرار گیرد.»
فاطمه حیدریان مؤلف این کتاب، در بخشی از آن و در توصیف چند و، چون سفر رضاخان به ترکیه -که منجر به تصمیم وی برای کشف حجاب شد- مینویسد: «مسافرت رضاشاه از ساعت ۵ بعدازظهر شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۱۳، از قصر سلطنتی در تهران آغاز شد و به طرف قزوین، زنجان و تبریز ادامه یافت. به محض نزدیک شدن شاه به مرز ترکیه، چند گلوله توپ، به نشانه خوشامدگویی شلیک شد و نظامیان با نواختن مارش ایران و استقلال ترکیه، مراسم احترام را بهجا آوردند. بخشی از مسیر به وسیله کشتی زرهپوش و بخشی دیگر با ترن مخصوص طی شد. با رسیدن قطار، واگن مخصوص مهمانان در مقابل رئیسجمهور ایستاد و طی تشریفاتی، پادشاه ایران در برابر همه ظاهر شد. رئیسجمهور، با گفتن تبریک، مراسم رسمی استقبال را آغاز کرد. رئیسجمهور ترکیه، همراهان خود را به پادشاه ایران معرفی کرد، آنگاه برای اجرای دیگر مراحل استقبال، به اتفاق از عمارت خارج شدند تا به میدان شهر برسند. در معابر مختلف شهر، طاق نصرت گذاشته شده بود و ادارههای دولتی، در طول مسیر با بیرقهای ایران و ترک تزئین شده بودند. دانشآموزان به همراه جمعیت، دو طرف خیابان را احاطه کرده، با کف زدنهای ممتد ابراز احساسات میکردند. ایرانیان مقیم ترکیه نیز، با پرچم ایران و کلاهپهلوی به استقبال پادشاه خود آمده بودند. رضاشاه پس از عبور از جلوی صف رؤسای ادارهها، نظامیان، طبقه محترم شهر و جمعیت مردم، مجدداً سوار اتومبیل شد. از قلعه نظامی شهر، چند گلوله توپ شلیک شد و سوت کارخانهها به صدا درآمد. در این مراسم استقبال، سعی شده بود تا تمام امکانات شهر به نمایش درآید. در مدت اقامت، رضاشاه به همراه رئیسجمهور به محل اسبدوانی رفت و به افتخار پادشاه ایران، از طرف رئیسجمهور ترکیه، مهمانی مفصل و بزرگ ترتیب داده شد. در مهمانی دیگری که از طرف وزیر امورخارجه ترتیب یافته بود همه سفرا با خانمهایشان حضور داشتند و هنگام اقامت در آنکارا از موزههای شهر و مؤسسات مختلف نیز دیدار به عمل آمد.»