سرویس سیاست جوان آنلاین: «بیقراری» را که بخوانید با بخشهایی از زمین و تاریخ آشنا میشوید که اگر دهان باز و شرارتهای همنوعانمان را بر زیلانها و نرگسها روایت کنند، از خجالت انسان بودن، آب میشویم! «بیقراری» حکایت کنجکاوی پررنج خبرنگاری ترک به نام «ابراهیم» است که به دنبال خبر قتل همبازی کودکیاش در امریکا، رهسپار مرز ترکیه و سوریه میشود و به قصه پریناز، دختری کرد و ایزدیمسلک، پا میگذارد که از ترس هجوم داعش و جنایتهای آن آواره مرز و کوهستان شده و با تعصبات و خرافههای قومی، روزبهروز زندگیاش تلختر میشود؛ تلخیای که آب دو رود هم برای شستنش کافی نیست!
این اثر را زولفو لیوانلی، شاعر، خواننده، کارگردان و نویسنده سیاسی ترک در سال ۲۰۱۷ به رشته تحریر درآورده و بیش از ۱۶۶ بار در ترکیه تجدید چاپ شده است. پشت جلد کتاب آمده است: «مدام از خودم چیزهای عجیبوغریب میپرسم. اگر در سوریه جنگ راه نمیافتاد، اگر دنیا به این جنگوستیزها دامن نمیزد، اگر کسی نفت داعش را نمیخرید، آن وقت هیچکدام از این اتفاقات نمیافتاد، این همه بلا بر سر ملکناز و زیلان و نرگس نازل نمیشد، در روستای خودشان زندگی میکردند و صاحب خانه و خانواده میشدند، سه میلیون پناهجو به ترکیه نمیآمد، حسین ملکناز را نمیدید، با صفیه ازدواج میکرد و در ماردین به زندگیاش ادامه میداد.»
بیقراری، هرچند تأکیدش بر روایت رنج مردم سوریه است، اما لزوم هرچه بیشتر اتحاد مردم منطقه و تشکیل تمدن نوین اسلامی را گوشزد میکند. تمدنی که پای طماعان نفت را به منطقه میبندد و مردم را آزاد میگذارد تا خود با اتحاد و همزیستی از مسیر مردمسالاری برای زندگیشان تصمیم بگیرند. از این کتاب چندین ترجمه به فارسی موجود است که شاید بتوان گفت ترجمه خانم «زینب عبدی گلزار» که به همت انتشارات ماهی منتشر شده به دلیل خلاقیت ایشان در ترجمه اشعار کتاب مورد پسندتر است.