کد خبر: 980484
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۸ - ۲۱:۴۱
نگاهی به مهم‌ترین عامل کارآمدی و ناکارآمدی نمایندگان آینده خانه ملت
نگاهی به شرایط ثبت‌نام‌کنندگان مجلس و ورود احزاب به انتخابات نشان می‌دهد که به‌رغم پیش‌بینی تغییر سنی ثبت‌نام‌کنندگان در بین کاندیدا‌ها و جوان‌تر شدن آنان همچنان فقر ایده برای حل مشکلات فعلی می‌تواند به مهم‌ترین آسیب مجلس آینده تبدیل شود.
سرویس سیاسی جوان آنلاین: روز گذشته با پایان ثبت‌نام کاندیدا‌های یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی رقابت‌های سیاسی در کشور وارد فاز تازه‌ای شد. حالا تمام کاندیدا‌ها در انتظار تصمیم‌گیری هیئت‌های اجرایی و نظارت برای احراز صلاحیت هستند.
به طور حتم هم اکنون دغدغه‌های جدی و مهمی در اداره کشور وجود دارد که مجلس با توجه به جایگاه قانونی خود می‌تواند به اغلب آن‌ها پاسخگو باشد. در شرایطی که کشور زیر شدیدترین فشار‌های تحریمی قرار دارد و اقتصاد روزانه کشور با مشکلاتی همچون نوسان مداوم قیمت‌ها یا کمبود بودجه برای تأمین نیاز طرح‌های عمرانی قرار دارد، انتظار اصلی از مجلس به وجود آوردن یک شوک مثبت برای اداره کشور است؛ شوکی که بتواند فضای اجرایی کشور را از خمودگی فعلی خارج کرده و ایران را به مدار مثبت توسعه برگرداند. نکته مثبتی که درباره این دوره از انتخابات مجلس وجود دارد، پوست‌اندازی فضای سیاسی کشور در بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان است.
عملکرد احزاب سیاسی به خصوص در طول سال‌های گذشته سبب شده تا این تغییر خواه ناخواه در دستور کار رأی‌دهندگان مجلس قرار بگیرد، با این حال و به رغم این امیدواری سؤال این است که چه تهدیدی می‌تواند مجلس آینده را به سرنوشت مجلس فعلی دچار کند.

چرا مجلس باید قابلیت تصمیم‌گیری سریع را داشته باشد
اساساً در شرایط بحرانی یک نقطه تصمیم‌گیری متمرکز می‌تواند به خوبی برای واکنش صحیح به دور از هر گونه اتلاف وقت تصمیمی بگیرد. شاید نمونه ایجاد چنین نقطه متمرکزی را برای تصمیم‌گیری بتوان در تصمیم مقام معظم رهبری برای ایجاد یک نقطه برای تصمیم‌گیری کلیدی مانند شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا دید.
این شورا در موضوعات اقتصادی می‌تواند با توجه به شرایط فعلی تصمیماتی را اتخاذ کند که بلافاصله با تأیید رهبری به قانون تبدیل شده و امکان اجرا را می‌یابند. اگرچه تجربه تلخ بنزین و آشوب‌های آن سبب شد تا بسیاری وجود چنین شورایی را دورزننده نظام قانونگذاری کشور بدانند، اما این دور از انصاف است که تمام خروجی این شورا را غیرسازنده بدانیم، همان گونه که در مهرماه سال ۱۳۹۷ بانک مرکزی به اتکای یک برنامه منسجم و تصمیمات شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا بود که بلافاصله دخالت خود را برای کنترل بازار ارز آغاز کرد و توانست آرامش نسبی را به آن بازگرداند. در غیر این صورت اتخاذ چنین تصمیمی می‌توانست گرفتار مسیر بوروکراسی بسیار سنگین شود.
مجلس شورای اسلامی و ترکیب آن در آینده نمی‌تواند شرایط فعلی کشور را در نظر نگیرد و بدون توجه به فوریت مسائل تنها به بحث‌های سیاسی سرگرم باشد. سؤال اصلی این است که مجلس آینده چگونه می‌تواند در شرایط فعلی و با توجه به مسائل موجود در تصمیم‌گیری‌های خود به سرعت و بلوغ و کمال لازم برسد.

چرا تجربیات سیاسی و اجرایی به کمال نمی‌رسد
یکی از مشکلات اصلی نظام سیاسی در کشور و به خصوص در فعالیت‌های سیاسی عدم انباشت تجربه‌های سیاسی است. این مسئله به آنجا باز می‌گردد که نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام نوپا هنوز به قوام کافی در حوزه فعالیت‌های سیاسی نرسیده است.
عدم‌قدمت طولانی و تجربه ناموفق احزاب در ایران موجب شده است که انباشت تفکر سیاسی و حزبی صورت نگیرد. در میان ایرانیان و در فرهنگ ما فعالیت جمعی و گروهی جایگاه مناسبی ندارد. فردیت در معنای منفی آن، تبدیل شدن اختلافات فکری به اختلاف شخصی، هیجانی و احساسی عمل نمودن، عدم پذیرش یکدیگر و آستانه پایین تحمل باعث شده تا تمایل زیادی به جمع‌گریزی ایجاد و به راحتی هر گروه متلاشی یا دچار انشعاب گردد. عدم تعمیق فرهنگ حزبی و استنباط منفی از آن به گونه‌ای است که عضویت در یک حزب یا حزبی بودن دارای بار منفی است به طوری که «فرا جناحی» بودن به عنوان یک ارزش مثبت تلقی می‌شود و لذا برخی نخبگان و فعالان سیاسی کشور یکی از افتخارات خود را «حزبی نبودن» می‌دانند.
این عدم حزبی بودن و عدم انباشت تجربه سیاسی سبب فقر ایده برای اداره کشور شده است، به عنوان مثال نگاهی به لیست ثبت‌نام‌کنندگان نشان می‌دهد که افراد مختلف تنها برای وارد شدن به میدان است که ثبت‌نام کرده‌اند و عملاً هیچ برنامه مشخصی برای هنگام ورود به مجلس ندارند. اغلب سخنان نیز در عناوین کلی همچون خدمت به مردم، مبارزه با فقر یا بهبود شرایط اقتصادی حاصل می‌شود و روشن نیست که چه راهبردی برای اجرایی شدن این شعار‌ها قرار است، اتخاذ شود.
بخش مهم دیگری از این فقر نیز به همان عدم انسجام کار تشکیلاتی بازمی‌گردد که سبب می‌شود تا همگرایی لازم بین اندیشه‌ها صورت نگیرد. یکی از معضلات فرهنگی که نه تنها در ایران بلکه در جهان اسلام سایه افکنده، شخصی اندیشیدن و سلیقه‌ای اندیشیدن است. هنر شنیدن، هنر درک، هنر تبادل و ارتباط، هنرفراگیری، هنر جمعی اندیشیدن و هنر همگانی اندیشیدن از لوازم تشکل اجتماعی است، اگر فعالان سیاسی در جریان اندیشه‌های یکدیگر قرار نگیرند و پل‌های ارتباطی برقرار نکنند، چگونه می‌توانند به تشکل، انسجام وسیستم برسند. بسیاری از ایده‌ها برای حل مشکلات موجود از دل همین ارتباطات است که متحول می‌شود.
نگاهی به چهره‌های ثبت‌نام شده در انتخابات به خوبی نشان می‌دهد که اغلب افراد تلاش می‌کنند تا با پرستیژ شخصی خود در انتخابات شرکت کنند، این در حالی است که در جریان رقابت‌های انتخاباتی در بریتانیا شاهد این هستیم که احزاب و گروه‌های سیاسی کتابچه سیاست‌های خود را برای اجرا در مجلس منتشر کرده‌اند، البته نظام سیاسی در انگلستان بر اساس تشکیل دولت در پارلمان است و این با نظام جمهوری در ایران تفاوت اساسی دارد، اما با توجه به اختیارات مجلس در نظام جمهوری اسلامی می‌توان انتظار کار مؤثر در این سیستم را هم داشت.

ایده حکمرانی، مهم‌ترین نیاز مجلس آینده
از زمان انتخابات مجلس سوم به این طرف ما شاهد یک دسته‌بندی متفاوت در نظام سیاسی کشور بوده‌ایم. اصلاح‌طلبان با تکیه بر بحث آزادی‌های اجتماعی و سیاسی توانسته‌اند در ادوار مختلف پیروزی‌های مختلفی را برای خود کسب کنند. اصلاح‌طلبان با بریدن از عملکرد خود در دهه ۶۰ و واگذار کردن انتخابات مجلس چهارم به سمت نوعی رفرم سیاسی بر اساس تحولات تئوریک و عملی در فضای بین‌المللی از جمله فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی حرکت کرده‌اند و تاکنون نیز بر همین مسیر استوار بوده‌اند.
در طرف دیگر اصولگرایان سرنوشتی متفاوت داشته‌اند. اصولگرایان با تکیه بر ضعف‌های اصلاح‌طلبان در حوزه مدیریتی و خستگی جامعه از درگیری‌های مداوم سیاسی توانسته‌اند ابتدا شورا‌های شهر و روستا علی‌الخصوص در تهران و پس از آن مجلس شورای اسلامی را به کنترل خود دربیاورند. پس از اینکه برخی تحولات از جمله تحریم‌های اقتصادی سبب شد تا قافیه را به طرف مقابل واگذار کنند، هم اکنون در انتظار انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی هستند، اما در شرایط فعلی به نظر می‌رسد که هر دو راهبرد فوق در نگاه مردم رنگ باخته است.
با شرایط فعلی کشور و افکار عمومی می‌توان به این جمع‌بندی رسید که هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا امروز با مسئله‌ای روبه‌رو هستند که شاید بتوان آن را فقر ایده برای حل مشکلات کشور عنوان کرد. به رغم اینکه جهت‌گیری‌های اصلی کشور در هر حوزه به دقت برای رسیدن به اهداف تشریح شده است، اما کوچک‌ترین ایده‌ای برای عملی کردن ارائه نمی‌شود. بخش مهمی از این مشکل به ساختار کهنه و سالمند گروه‌های سیاسی برمی‌گردد. این مشکل در اصلاح‌طلبان بیشتر از اصولگرایان به چشم می‌خورد و عملاً تئوری‌پردازی سران آنان کهنه، نامرتبط با مطالبات نسل امروز و برآمده از دانش کلاسیک و تجربه فرومانده در دهه ۶۰ است. در میان اصولگرایان هم به رغم اینکه تلاش‌های جدی برای حل این مشکل صورت گرفته، اما هنوز میدان به اندازه کافی برای جوانان باز نشده و ما شاهد هستیم همچنان جوانان نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های اساسی ندارند.
اصولگرایان و اصلاح‌طلبان باید بدانند که اکنون جامعه در آرزوی آینده‌ای شیرین نشسته است که روزی فرارسد و تحقق این آینده شیرین و تحقق اهداف کشور جز با ایده‌های نو برای اجرای آن‌ها امکانپذیر نیست.
به طور حتم در انتخابات‌های آینده جریان و گروهی قادر به حل مشکلات فعلی خواهد بود که بتواند مشکل مهم کشور را که همان فقر ایده است به طور کامل حل کند، البته در این میان جریان انقلابی به دلیل ماهیت سدشکن خود شانس بیشتری برای حل این مشکل دارد، اما استفاده از این فرصت در شریطی امکانپذیر است که فقر ایده به عنوان بزرگ‌ترین بحران سیاسی موجود در کشور پذیرفته شود.
مجلس آینده برای مؤثر بودن نیاز به ایده‌های جدید در اداره کشور دارد تا نظام جمهوری اسلامی ایران بتواند بار دیگر به ریل توسعه وارد شود. این مسئله را می‌توان جدا از تمام مسائل اولویت اصلی برای نظام جمهوری اسلامی و در رأس آن مجلس دانست.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار