سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: به گزارش روابط عمومی کمیسیون ملی یونسکو- ایران، حجت الله ایوبی در جلسه نمایش فیلم سال دوم دانشکده من و برگزاری میزگرد تخصصی بررسی مسائل هویتی اجتماعی دختران دانشجو اظهار داشت: از همه دوستانی که این جلسه را برگزار کردند، سپاسگزارم. خوشحالم این فیلم را دیدم و خوشحالترم در کنار رسول صدر عاملی این اتفاق رخ داد.
وی ادامه داد: هر وقت رسول صدر عاملی فیلمی میسازد باید آن اثر را دید؛ زیرا وی هرگاه سخن و حرفی دارد فیلم میسازد.
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو- ایران با اشاره به نمایش فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم و برپایی نمایشگاهی از عکسهایی دیده نشده از این هنرمند خوش ذوق در فرانسه در سالهای دور، عنوان کرد: امیدوارم صدرعاملیها همواره در صدر باشند و باید تاکید کنم که این فیلم اثری بسیار خوب و عالمانه بود.
وی افزود: بسیار خرسندم در ایران با عظمت چنین سینمایی داریم و کمیسیون ملی یونسکو- ایران به طور طبیعی از ظرفیت سینمای ایران که بسیار بالا و قابل ستایش است برای پیگیری اهداف خود استفاده خواهد کرد.
در ادامه این مراسم دکتر عبدالمهدی مستکین مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو- ایران با اشاره به ویژگیهای فیلم سال دوم دانشکده من، عنوان کرد: این نخستین فیلمی است که با رویکرد آسیبهای اجتماعی و به ویژه مشکلات زنان با همراهی کمیسیون ملی یونسکو- ایران مورد ارزیابی قرار میگیرد.
در ادامه و با آغاز میزگرد تخصصی بررسی مسائل هویتی اجتماعی دختران دانشجو دو کارشناس مدعو نقطه نظرات خود را درباره فیلم سال دوم دانشکده من بیان کردند.
دکتر محمد تقی کرمی دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی، عنوان کرد: این اولین فیلم از رسول صدرعاملی است که من از ایشان دیدم؛ ذائقه ما به سمت سینمای طنز رفته و بارانداز مشکلات را در سینما دنبال میکنیم. به یاد دارم زمانی که خانواده ام را بردم که فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم را ببینند خودم برای تماشای این اثر نرفتم، اما امروز به خودم تبریک میگویم که یک فیلم جدی دیدم و به صدرعاملی هم دست مریزاد میگویم.
وی با اشاره به پیگیری نقدها و نظرات درباره آثار صدرعاملی تاکید کرد که وی شاعر سینما است تا سینماگر.
فیلم سال دوم دانشکده من شاید در میان آثار صدرعاملی شاهکار نباشد چراکه همان گونه که تاکنون انتظار داشتیم صدرعاملی کارگردان دختران نوجوان است و دختران را در این سنین بهتر درک کرده و میفهمد و باید گفت که در تعریف کاراکتر و قصه برای دانشجویان نیاز به کار بیشتری دارد.
این کارشناس علوم اجتماعی تصریح کرد: روابط انسانی و عشق در این فیلم به درستی به تصویر کشیده میشود. ما اغلب آماده تجربه دوباره و سه باره از عشق هستیم که شاید به نوعی عشق سیال باشد؛ در همه حالات در وضعیت تعلیق هستیم و آن ترس از دست دادن است.
کرمی ادامه داد: انسانها در دوره مدرن به وساطت فضای مجازی با حداقل مسؤولیت اجتماعی، کارهای خطرناکی میکنند و متأسفانه کمتر درباره این موضوع در رسانهها صحبت میکنیم. آدمها در این فضا این فرصت را پیدا میکنند که بی اخلاقی کنند، اما پیامد آن را نپذیرند.
دکتر وحید شالچی دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این نشست اظهار داشت: صدرعاملی شخصیت مؤثری در سینمای ایران است و دغدغه دختران نوجوان را دارد. ما در یک فیلم قصهای میگوییم، گرهای ایجاد میکنیم و روایتهای مختلفی نقل میشود، اما خوشبختانه صدرعاملی صرفا برای قصه گویی فیلم نمیسازد.
وی درباره فیلم سال دوم دانشکده من افزود: عنوان فیلم ما را به جوانان نزدیکتر میکند و با نهاد دانشگاه و خانواده و همسالان و شهر روبرو هستیم. البته انتظار داشتم اصفهان در فیلم دیده شود، اما این شهر تنها بستر بیان فیلم است.
این کارشناس علوم اجتماعی تصریح کرد: کشاکشهای این فیلم از کشاکشهای مهم جامعه است؛ کشاکشهای نسلی و مسئله بی اعتمادی، وسوسه، دوستی یا ازدواج و مصرف مواد و هویت یابی. همچنین در این فیلم صرفا مقوله عقل سلیم تکرار نشده است.
شالچی ادامه داد: در این سالها شکافهای اجتماعی را مشخص کردیم و از هنرمندان انتظار گره گشایی داریم.
شکاف جدی بین دانشگاه و دانشجو وجود دارد، اما ما در این فیلم روایت دیگری را میخواستیم. تصویر حقیقی دانشگاه این گونه نیست و مهمترین اختلافات گفتمانی هنوز از دل دانشگاه به جامعه میآید و دانشگاه فیلم رسول صدر عاملی آن دانشگاهی که باید نبود. کشمکشها در جامعه ما جدیتر است و گمان میکنم در این اثر به این نگاه کمتر پرداخته شده است.
رسول صدرعاملی در ادامه با اشاره به نظرات دو کارشناس، عنوان کرد: از وقتی خود را شناختم نام یونسکو برایم دلنشین است و این نهاد هیچ وقت تبلیغات خارج از عرف و جنجالی نداشته و در طول سالیان از آنچه داشته ایم مراقبت کرده و به ما نیز یادآوری کرده از داشته هایتان مراقبت کنیم.
وی ادامه داد: در تمام برندهای دنیا نام یونسکو همواره نامی باور پذیر و دلسوز بوده و به مردم یادآوری میکند که به آنچه دارید، حواستان باشد.
این کارگردان سینما عنوان کرد: در شرایطی که سینمای ایران جای خالی یک جور شادمانی را پر میکند که اصلا کار بدی نیست، مردم کمتر دوست دارند بروند فیلمی ببیند که شب ذهنشان را درگیر کند. در فیلم سال دوم دانشکده من، سعی کردم موقعیت خاصی را روایت کنم که کمابیش دختران و پسران سرزمینمان تجربه کرده اند؛ تعهد داشتن و باور داشتن و قدم گذاشتن روی این مرز دشوار بود و همیشه هر فیلم برای من یک تجربه جدید بوده و امیدوارم موضوع و دغدغه من در این فیلم نیز در طول زمان خود را نشان دهد.
کارگردان من ترانه ۱۵ سال دارم، توضیح داد: در فیلم سال دوم دانشکده من، درباره مهتاب و درگیریهای او در سال ۹۷ و ۹۸ حرف میزنم. در خانواده اعضا فرسنگها از هم فاصله دارند و حواسمان نیست چه اتفاقی در حال رخ دادن است و نمیدانیم به عنوان والدین چقدر توانستیم درست بشنویم.
صدرعاملی تصریح کرد: قصه دختران سرزمین ما با دیگر سرزمینها متفاوت است. حساسترین دوران هر انسانی دوران بلوغ است، اما در کشور ما بی اهمیتترین دوران تلقی میشود.
وی اظهار داشت: پیش از فیلمساز بودن به عنوان یک خبرنگار و روزنامه نگار دریافتم تنهایی دختران ما در خانوادهها زیاد است و گویا دختر زمانی که از ۱۵ به ۱۶ سالگی میرود از خانواده دور میشود و تنهاتر میشود.
این کارگردان سینما توضیح داد: وقتی درگیر انقلاب شدیم در ایران هم ماندگار شدیم و بعد از ساخت فیلمهای پاییزان و گلهای داوودی و قربانی، ۷ سال به طور اجباری کار نکردم. بعد از این مدت و پس از تحقیق روی موضوع شاهرخ و سمیه که ساعتها در این باره مستند سازی انجام دادم به دختری با کفشهای کتانی رسیدم.
صدرعاملی گفت: همیشه برخوردها با فیلمهای من سرد بوده، اما در ادامه، آثارم مورد توجه قرار میگیرند. بعد از آن که فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم را ساختم، تصمیم نداشتم الزاما درباره دختران نوجوان فیلم بسازم و این طور پیش آمد. در فیلم دیشب باباتو دیدم آیدا، از نگاه دختران نوجوان خانواده را بررسی کردم. زندگی با چشمان بسته که از نگاه خودم بهترین فیلم من است، مورد بی توجهی قرار گرفت.
وی با بیان اینکه سال دوم دانشکده من، تجربه سختی بود و نمونه قبلی نداشت، تاکید کرد: فیلم درباره دانشگاه نیست و پیرامون دو دانشجو است. اصفهان تنها یک لوکیشن محسوب میشود و مسأله اصلی فیلم، کاراکترهای محوری بود.
این کارگردان سینما درباره نام گذاری این اثر نیز افزود: سال دوم دانشکده معمولا مهمترین و پردغدغهترین سال برای دانشجویان است و از این رو این نام را برای فیلم انتخاب کردم.
در سال سوم مسیر دانشجو مشخص است، اما در سال دوم هنوز نوعی گیجی و سردرگمی در دانشجو دیده میشود.
کارگردان دختری با کفشهای کتانی تاکید کرد: در فیلم سال دوم دانشکده من، مسأله پرداخت به دو کاراکتر از دو طبقه اجتماعی مختلف بود و قصه بر اساس صمیمیت بین این دو دختر روایت شد. فیلم مدعی نیست مشکلات اجتماعی امروز را بررسی میکند، اما ما در فیلم دختر آسیب پذیری داریم که اسیر قرصهای آرامبخش است. کمیته انضباطی دانشگاه را عینا از روی آیین نامه تصویر کردیم و اتهامهایی که در این کمیته خوانده میشود قابل تأمل است و ما در حالی این اتهامات را جرم تلقی میکنیم که در واقع جرم نیست و میتوان طور دیگری مسائل را حل و فصل کرد.
صدرعاملی گفت: دختران نوجوان در جامعه ما تنهاتر از سایر اقشار جامعه هستند و در شرایطی که همه در تلاش برای زنده نگه داشتن سینمای کودک و دفاع مقدس و اجتماعی هستند که به تمامی جای تقدیر دارند، یکی هم با این نگاه فیلم میسازد. اینکه فیلمی بتواند به بحث گذاشته شود، به ذات قابل تامل است.
در پایان این میزگرد، جلسه پرسش و پاسخ با حضور حاضران برگزار شد.