ردوبدل شدن پولهای میلیاردی در فوتبال تا پیش از این صدای بسیاری را درآورده بود که در این میان میتوان به اعتراضهای بحق منهای فوتبالیها اشاره کرد. ورزشکارانی که چه در ردههای باشگاهی و چه در دیگر ردهها، تلاشهای غیرقابل انکاری داشتند و موفقیتهای بیشماری را به ارمغان آوردهاند، اما از آنجایی که هرگز آنچه دستشان را میگرفت در حد و اندازههای تلاشها و موفقیتهایشان نبود، از این تبعیض نگاهی گلهها داشتند. حال، اما اعتراضها دیگر مختص به منهای فوتبالیها نیست و صدای خود فوتبالیها نیز از برخی تبعیضهای غیرقابل انکار درآمده است.
فوتبالیها را همواره با یک چوب میزنند. پربیراه هم نیست، تبعیضی که بین فوتبالیها و غیرفوتبالی گذاشته میشود، داستانی هفتادمن دارد که نه بر کسی پوشیده است و نه آقایان از اعمال آن ابایی دارند.
اما این تفاوت نگاه و تبعیضها حالا صدای خود فوتبالیها را هم درآورده، چراکه نه همه تیمها و بازیکنان که تعداد خاصی از تیمها و بازیکنانشان هستند که در این بین سوگلیوار مورد توجه قرار میگیرند و مابقی نه فقط از این توجه برخوردار نیستند، بلکه اوضاع نامناسبی هم دارند و گاه میتوان گفت که شرایط بهتری نسبت به منهای فوتبالیها ندارند و سالهاست که دارند به پای همین تبعیضها و نگاه ناعادلانه آقایان مسئول میسوزند.
واقعیت آن است که جز تیمهای وزارت ورزش (پرسپولیس و استقلال) و تیمهای صنعتی، چون سپاهان، ذوبآهن و فولاد دیگر تیمها چندان در ناز و نعمت مالی بسر نمیبرند و گاهی حتی اوضاع بسیار نامساعدی هم دارند. در این بین آن چیزی که صدای برخی، چون فراز کمالوند، سرمربی پارس جنوبی بوشهر را درآورده، این است که قوانین وضع شده در فوتبال سالهاست که ناعادلانه و با تبعیضهایی فاحش اجرا میشود، به طوری که دست برخی، چون نفت مسجدسلیمان، نفت آبادان و پارس جنوبی را از منابع دولتی کوتاه میکند که باید هم اینطور باشد، اما برای برخی دیگر از تیمها، چون پرسپولیس و استقلال که به واسطه وزارت ورزش دستشان مستقیم در جیب مردم است یا سپاهان و فولاد که مانعی برای ارتزاق از صنعت ندارد، اوضاع کاملاً متفاوت است و کمترین محدودیتی در زمینههای مالی ایجاد نمیکند که اگر میکرد، شاهد عقد قراردادهای ۱۳ و ۲۷ میلیاردی نبودیم که صفر تا صد آن از جیب مردم میرود!
هرچند که سرمربی پارس جنوبی خود اگر امروز سکان هدایت یکی از این تیمهای سوگلی را در اختیار داشت چنین حرفهایی را به زبان نمیآورد، اما آنچه امروز و در حالی که سکان هدایت تیمی بیبضاعت را در دست دارد، میگوید نه بیراهه است و نه نادرست: «لیگ برتر امسال جنگ نابرابر است. در لیگ برتر بازیکن ۱۳ میلیارد تومانی داریم و با این وضعیت بقیه تیمها قابلیت رقابت با آنها را ندارند. برای تیمهای زیرمجموعه وزارت ورزش از جمله پرسپولیس و استقلال ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیارد تومان هزینه میشود و هرچه بخواهند میگیرند، ولی برای تیم ما اینگونه نیست و دیگر تیمها نیز از این شرایط برخوردار نیستند. یک تیم، بازیکنی ۵۵۰ هزار دلاری میگیرد که ۹۰ دقیقه هم بازی نمیکند، اما دفاع راست و چپ ما روی هم ۳۹۰ میلیون تومان میگیرند.» حرفهای امروز کمالوند واقعیت تلخ تبعیض نگاهی آقایان است بین حتی خود فوتبالیها که باعث میشود تیمهای صنعتی، چون سپاهان یا زیرمجموعههای وزارت ابایی از ریختوپاشهای مالی نداشته باشند، آنهم در حالی که دیگر تیمها همواره هشتشان گرو نهشان است، چون قانون برای آنها اعمال میشود و برای دیگران که گویی خونشان رنگینتر است، نه و همین تبعیض باعث میشود که مربیانی، چون فراز کمالوند رقابت در لیگ را جنگی نابرابر بخوانند که البته بیراه هم نیست.
مسئله، اما این است که چرا باید قانونی وضع شود که دست برخی را به درستی از جیب مردم کوتاه کند، اما برخی دیگر را در حاشیه امنیت قرار دهد و کمترین محدودیتی برای ریخت و پاشهای مالیشان ایجاد نکند تا حالا صدای خود فوتبالیها هم از این تبعیض فاحش و بیعدالتیها درآید. هرچند که بعید به نظر میرسد صدای این اعتراضها به گوش کسی برسد و تغییری در روندی که آقایان سالهاست در پیش گرفتهاند ایجاد شود و با اعمال عادلانه قانون، دست همگان را در فوتبال از جیب مردم کوتاه کند!