سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزاش جوان، ساعت ۱۷ روز شنبه ۲۵فروردینسال گذشته زن جوانی با مرکز فوریتهای پلیس۱۱۰ تماس گرفت و ماجرای قتل را گزارش داد. لحظاتی بعد تیمی از مأموران کلانتری۱۴۷ گلبرگ در محل حاضر و با جسد زن ۵۰ساله که سارا نام داشت، مواجه شدند. بعد از تأیید حادثه، بازپرس ویژه قتل تهران به همراه کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی در محل حاضر شدند. تحقیقات بعدی نشان داد که سارا با فشار روسری که به دور گردنش پیچیده شده بود به کام مرگ رفته است.
خواهر مقتول که پلیس را از ماجرا با خبر کردهبود در اولین تحقیقات گفت: من همراه مادر و خواهرم زندگی میکنم. هفته قبل بود که با مادرم راهی سفر زیارتی مشهد شدیم و خواهرم سارا در خانه تنها ماند. لحظاتی قبل وقتی از سفر به خانه برگشتیم با جسد او مواجه شدیم و متوجه شدیم که مقدار زیادی طلا و پول به ارزش ۱۵۰میلیون تومان سرقت شده است.
خواهر مقتول همچنین گفت به دو مرد افغان به نامهای احمد و نظیر که هر دو ۲۵ساله و برای نظافت به خانهشان میآمدند مظنون است.
بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات برای بازداشت دو مظنون به قتل به جریان افتاد و کارآگاهان پلیس سهروز بعد از کشف جسد، احمد را بازداشت کردند. احمد در بازجوییها اتهام قتل را انکار کرد و گفت: من از پنجسال قبل به خانه مقتول رفت و آمد دارم، اما نقشی در ارتکاب جنایت نداشتهام. چند روزی هم هست که از نظیر خبر ندارم و هر چه با گوشی تلفن همراهش تماس میگیرم، خاموش است.
در بررسیهای بعدی مشخص شد که نظیر بعد از ارتکاب قتل از مرز خارج شده و به زادگاهش در افغانستان گریختهاست. ۱۹ماه پس از ارتکاب جنایت و در حالی که تحقیقات برای بازداشت نظیر همچنان درجریان بود به کارآگاهان خبر رسید که نظیر بار دیگر به تهران بازگشته است که کارآگاهان چهارم آذرماه او را در مخفیگاهش در خیابان آیت بازداشت کردند.
متهم در اولین بازجوییها به قتل سارا اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: آن روز من در ساختمانی که سارا زندگی میکرد مشغول نظافت بودم. وقتی برای نظافت آپارتمان سارا وارد شدم، متوجه شدم که تنها است و مادر و خواهرش به سفر رفتهاند. از طرفی فهمیدم او طلاهای زیادی با خود دارد که وسوسه شدم طلاهایش را سرقت کنم، برای همین در فرصتی مناسب او را با روسریاش خفه کردم و پول و طلاهایش و مقداری از لوازم باارزش را سرقت کردم.
متهم ادامه داد: اموال سرقت شده را به قیمت ۳۰میلیون تومان به افراد ناشناس فروختم و به زادگاهم در شهر هرات افغانستان گریختم تا اینکه بعد از گذشت ۱۹ماه و در حالی که فکر میکردم، آبها از آسیاب افتاده به تهران برگشتم که مأموران خیلی زود من را بازداشت کردند.
سرهنگ علی گودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: متهم در بازجوییها به ارتکاب قتل و سرقت اعتراف کرده است و تحقیقات برای کشف جرائم بیشتر او در ادارهدهم پلیس آگاهی تهران جریان دارد.