سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: عذرخواهی کردن به معنی آن است که بپذیرم خطایی از من سر زده که به موجب آن آسیبی به دیگری وارد شده است، بنابراین از او طلب بخشش کرده و سعی میکنم برای جبران، کاری انجام دهم. سختترین قسمت این تعریف پذیرش خطاست، چراکه ما انسانهایی هستیم که خود را کامل و دیگران را ناقص میدانیم و از اینکه بپذیریم ما نیز نقصهایی داریم انگار در عذاب قرار میگیریم. شاید همه ما در کلام این حرف را قبول داشته باشیم، اما در عمل این گونه نیست. به خاطر همین اولین قدم این است که از عذرخواهی کردن فرار میکنیم. اما پذیرش اینکه من نیز انسانم و ممکن است خطا کنم، همانطور که دیگران ممکن است خطا کنند، از من انسان بهتری میسازد، چون پذیرش اولین گام برای تغییر است. اگر نپذیرم من نیز مانند همه انسانهای دیگر ممکن است در روابطم با دیگران دچار اشتباهاتی شوم و این باعث آسیب یا رنجش آنها شود، هیچ گاه نمیتوانم خصوصیتهای منفی و بعضاً آسیب زننده خود را تغییر دهم، بنابراین هیچ گاه رشد نخواهم کرد. این اشتباه ممکن است یک شوخی بیموقع، انتقاد از دیگری، توهین و سرزنش یا وارد کردن آسیب جسمی در هنگام عصبانیت، بدقولی، فراموش کردن یک روز مهم و... باشد که ریشه اغلب ناراحتیها و تعارضات بین فردی ماست و بسیار به شیوه رویارویی ما با تعارضاتمان در روابط و روشهای حل مسئله ما وابسته است. به راستی چرا عذرخواهی برایمان اینقدر سخت است؟
به «ببخشید» گفتن اکتفا نکنیم
ما در بهترین شرایط اگر گام اول را با موفقیت سپری کنیم، یعنی بپذیریم خطایی کردهایم، سعی میکنیم با یک عذرخواهی ساده و گفتن «ببخشید ناراحت شدی!» قضیه را فیصله دهیم و وظیفه طرف مقابل میدانیم که در ازای آن، تمام خطاهای قبل و بعدمان را فراموش کند و دیگر حتی بر زبان نیاورد و با همه وجودش ما را ببخشد! اما باید بدانیم ما هیچ گاه نمیتوانیم تمام آسیبهای روانی و جسمی که به دیگران وارد کردهایم را با یک «ببخشید» تمام کنیم. باید بپذیریم افراد میتوانند ما را نبخشند و این کاملاً در حوزه اختیار آنان است، اما ما برای آنکه بتوانیم انسان بهتری باشیم و از روابط مطلوبتری بهره ببریم لازم است بیاموزیم فرآیند عذرخواهی چطور و چگونه باید انجام شود. اکنون میدانیم برای عذرخواهی کردن نباید به ببخشید گفتن اکتفا کنیم. وقتی میخواهیم عذرخواهی کنیم لازم است یک سری مراحل را اجرا کنیم.
بیان پشیمانی و ابراز تأسف: توضیح اینکه چطور این اتفاق افتاد و توصیف آنچه به اشتباه انجام دادم و بیان پشیمانی از خطای انجام شده یکی از اجزای مهم این فرآیند است.
پذیرش مسئولیت: پژوهشها نشان داده است مهمترین گام در فرآیند عذرخواهی، پذیرش مسئولیت خطای انجام شده است، چراکه اگر بپذیرید اشتباه کردهاید، میتوانید مسئولیت آن را بر عهده گرفته و در جهت جبرانش کاری انجام دهید. بنابراین اگر در موقعیتی قرار دارید که نمیتوانید تمام مراحل را انجام دهید، این بخش را حتماً به انجام برسانید.
بیان عذرخواهی و تقاضای بخشش و گذشت: یاد بگیرید هیچ گاه به خاطر احساسات منفی و ناراحتی طرف مقابل عذرخواهی نکنید، بلکه به خاطر رفتار اشتباه خودتان معذرتخواهی کنید. یعنی به جای اینکه بگویید: «از اینکه بابت حرفهایم ناراحت شدی»، یا «از اینکه با حرفهایم ناراحتت کردم، عذرخواهی میکنم»، بگویید: «بابت حرفهای تلخی که زدم، بابت رفتارم، متأسفم»، یا «متأسفم که حرفهای بدی زدم.»
انجام کاری برای جبران: اگر شرایط به گونهای است که میتوانید آسیب وارد شده به طرف مقابل را اصلاح یا برطرف کنید حتماً این کار را انجام دهید، اما اگر برطرف کردن آن آسیب امکانپذیر نیست، لازم است کاری کنید تا آن آسیب کم شود و برای این بخش لازم است خودتان پیشنهادهایی به طرف مقابل ارائه دهید و انتخاب گزینه جبران را بر عهده او بگذارید.
تعهدی مبنی بر عدم تکرار اشتباه: یکی از کارهای اثرگذاری که میتوانید برای کاملتر کردن فرآیند بخشش انجام دهید این است که متعهد شوید تا آن اشتباه را دیگر به انجام نرسانید. این امر میتواند هم به خود شما برای اصلاح اشتباهتان کمک کند و هم به طرف مقابل این اطمینان را میدهد که شما واقعاً اشتباهتان را پذیرفتهاید و نمیخواهید باز هم آن را تکرار کنید، بنابراین او با آرامش بیشتری میتواند شما را ببخشد و این امر به بهبود رابطهتان کمک بسیاری کند.
در نظر گرفتن پیامد تکرار اشتباه: شما میتوانید برای اینکه خود و دیگران را متعهد به عدم انجام رفتار اشتباه کنید، پیامدی در نظر بگیرید که اگر به هر دلیلی رفتار اشتباه تکرار شد، پیامد اجرا شود. اگر به هر دلیل زمان کافی برای بیان این مراحل ندارید به خاطر داشته باشید مهمترین مراحل به ترتیب عبارت است از: پذیرش مسئولیت خطای انجام شده، چگونگی جبران کردن، بیان پشیمانی و ابراز تأسف و درخواست بخشش.
عذرخواهی از ته دل، بخشیدن از ته دل
نکته مهمی که لازم است به آن بسیار توجه کنید توجه به زبان بدنتان در زمان انجام مراحل فوق است. اگر شما مراحل عذرخواهی را گام به گام و دقیق انجام دهید، اما از نگاه کردن به طرف مقابل اجتناب کنید، یا با کلام تند، عصبانیت و حق به جانبی آن را بیان کنید یا مراحل را طی تماس تلفنی یا پیامک انجام دهید، تأثیرگذاری آن را به حداقلترین حالت ممکن میرسانید. بنابراین بسیار توجه کنید که حتماً مراحل را به صورت حضوری و رو در رو انجام داده، به چشمان طرف مقابلتان نگاه کنید، مهربان باشید و سعی کنید خودتان را به جای طرف مقابلتان بگذارید تا بتوانید حال او را درک کنید.
در هنگام بیان عذرخواهی و توصیف آنچه روی داد، هرگز بهانهتراشی نکنید، به دنبال توجیه اشتباهتان نباشید و افراد دیگری را مقصر جلوه ندهید. چون این گونه به طرف مقابل القا میکنید که نمیخواهید سهم خود را در آن اشتباه پذیرفته و رفتارتان را اصلاح کنید. تنها کسانی که میپذیرند رفتارشان اشتباه بوده و این رفتار اشتباه به دیگری و به رابطهشان آسیب زده میتوانند رفتارشان را اصلاح کنند و اشتباهات قبلی را تکرار نکنند.
تا اینجا دانستیم اگر خواهان بهبود رابطهمان هستیم و میخواهیم یک بار دیگر آن را به روزهای اوج رابطهمان شبیه کنیم، باید دلگیریها، رنجشها و دلخوریها را با طی کردن فرآیند عذرخواهی برطرف کنیم و سر و سامانی بهتر به رابطهمان بدهیم، اما بیان صحیح عذرخواهی بخشی است که به عهده فرد خطاکننده است و بخش دیگر به عهده طرف مقابل است که خود را برای پذیرش خطا و پذیرش طلب بخشش طرف مقابل آماده کند و بتواند خطاهای دیگری را ببخشد. بخشیدن در حقیقت رها کردن هر چیزی است که شما را آزار داده و حتی فکر کردن به آن نیز شما را رنج میدهد.
خاطرات تلخ و دردناک گذشته، رنجشها، ترسها، عصبانیتها، پرخاشگریها، بیتوجهی و کمتوجهیها، بیمهریها و هر آن چیزی که بویی از عشق ندارد و شما را آزرده خاطر میکند. چه اشتباهات و تجربیاتی که خود مسئول به وجود آمدنش شدهاید و چه آنهایی که دیگران باعث شدهاند، همه و همه باید در وجود شما بخشیده شوند. چون وقتی شما خود یا دیگران را نمیبخشید جهان نیز به شما نخواهد بخشید.
شما میتوانید تا هر وقت که توان دارید تلخیها، رنجشها، دلخوریها و تمام خاطرات دردناک گذشتهتان را با خود به دوش بکشید، اما به خاطر داشته باشید زندگی کردن با بار غم و اندوه و رنجشهایتان مانند این است که با شمشیر دو لبهای زندگی میکنید که از یک طرف رابطهتان را به سردی و دوری میکشاند و از طرف دیگر سلامتی خودتان را به خطر میاندازد.
بهتر است با این حقیقت روبه رو شویم که برای شفای زخمهای عاطفی، افکار دردناک و خاطرات تلخ گذشته، راهی جز بخشش وجود ندارد. بخشیدن خود برای اشتباهاتی که در طول زندگی مرتکب شدهایم که شاید مسیر زندگی ما را تغییر داده است. بخشش افرادی که زمانی دانسته یا ندانسته آسیب و صدمههایی به ما وارد کردهاند که ممکن است اثرات آن هیچ گاه از زندگیمان محو نشود. ما دیگران را به این دلیل نمیبخشیم که آنها را لایق این بخشایش نمیدانیم، بلکه آنها را حتی اگر رفتارشان را غیر قابل بخشش بدانیم، میبخشیمشان. چون خود را لایق آرامش و شادی میدانیم و نمیخواهیم با مرور خاطرات دردناک گذشته و آنچه دیگران با ناآگاهی خود بر ما روا داشتهاند، روزهای تکرار نشدنی زندگیمان را به تلخی، کدورت، افکار و انرژی منفی سپری کنیم.
بنابراین دیگران را به خاطر تمام خطاهای آگاهانه و ناآگاهانهشان میبخشیم، چون خود را سزاوار آرامش میدانیم. میدانیم بخشش مانند اکسیژنی است که فعالیت مغز را بهبود میبخشد و اگر دیگران را نبخشیم خودمان از آرامش و سلامت روان فاصله میگیریم. همچنین خودمان را میبخشیم، چون معتقد هستیم هر آنچه روزی انجام دادهایم، تمام آن چیزی بوده که میدانستیم و آگاهی انسان هر روز در حال رشد و گسترش است. بخشش خود نخستین گام برای خوددوستی سالم است و خوددوستی اولین گام در راه کسب اعتماد به نفس سالم و سازنده و برقراری ارتباطی مؤثر با خود و دیگران است.
بخشش کلید دستیابی به سلامتی است
وقتی خطاهای خود و دیگران را میبخشید در حقیقت سلامت جسم و روان خودتان را تضمین کرده و آرامش و آسودگی خاطر را به خود هدیه میدهید. مسلماً تنفر نسبت به افرادی که رفتار اشتباهی در حق شما انجام دادهاند، بسیار آسانتر از بخشیدن آنهاست، چون برخلاف آنچه در کلام گفته میشود، بخشش آنقدرها هم آسان نیست. به همین خاطر است که برای بسیاری از افراد ممکن است سالها طول بکشد تا بتوانند دیگران را به خصوص اگر آسیب جدی به آنها وارد کرده باشند، ببخشند و بسیاری نیز هرگز کسانی را که به آنها آسیب زدهاند، نمیبخشند.
پژوهشها نشان داده است بخشش دو نوع است. بخشش نوع اول با فراموش کردن افکار خشمآلود نسبت به فرد مورد نظر اتفاق میافتد که خیلی مطلوب نیست؛ چراکه خشم شما به طور کامل از بین نمیرود و آن خشم متوجه خودتان نیز خواهد شد. نوع دوم بخشش تغییر دادن احساس تنفر، خشم و سایر احساسات منفی نسبت به فرد مورد نظر است. در این حالت شما احساسات منفیتان را فراموش نمیکنید -، چون این کار عملاً امکانپذیر نیست- بلکه آن احساسات منفی را با احساسات مثبت جایگزین میکنید. این شیوه کمک میکند تا خطر خشم، سلامتی شما را تهدید نکرده و علاوه بر اینکه باعث آرامش شما میشود، فکر شما را باز و کمک میکند به جای مرور اتفاقات دردناک گذشته و نشخوار افکار منفی، دید بازتری نسبت به خود و دیگران پیدا کنید.
برای اینکه بتوانید آرام آرام وارد فرآیند بخشش خود و دیگران و تغییر احساسات منفیتان به احساسات سازندهتر شوید بهترین راه این است که فهرستی از نام افراد مهم زندگیتان که از آنها رنجیده خاطر هستید تهیه کنید و جلوی نام آنها بنویسید از کدام رفتار یا گفتارشان رنجیدهاید. سپس به این بیندیشید چنانچه او را نبخشید چه چیزی به دست خواهید آورد و آن دستاورد را جلوی نامشان بنویسید. پس از آن در یک فضای آرام و به دور از هیاهو به آرامی دراز کشیده یا راحت بنشینید. چشمانتان را ببندید و خود را در صحنه تئاتر تجسم کنید. شخصی که شما را آزرده بر صحنه تئاتر حاضر است. او را به وضوح ببینید.
تمام موهبتها، نعمات و حال خوب را برای او تجسم کنید و او را با داشتن این موهبتها، خوشبخت و خوشحال ببینید و به او بگویید: «من تو را میبخشم، چون خودم را لایق آرامش میدانم»، «من تو را میبخشم، چون میدانم هر انسانی ممکن است خطا کند، حتی خود من»، «من تو را میبخشم، چون میخواهم این فرصت را به هر دویمان بدهم که شروع جدیدی را با درس گرفتن از اشتباهاتمان تجربه کنیم.» سپس چند دقیقه این تصویر را مشاهده کنید و بعد از آن بگذارید او برود. بعد از همه اینها به سراغ تصویر نفر بعد بروید و همین مسیر را برای او نیز تصویرسازی کنید و آنقدر ادامه دهید تا تمام افرادی را که از آنها رنجیدهاید، خوشحال و شاداب تصور کرده باشید. در نهایت خود را روی صحنه تئاتر بیاورید و ببینید همه موهبتها و نعمات نیک جهان به سراغ شما میآید. خود را نیز شاداب و خوشبخت ببینید. در نهایت آرام چشمانتان را باز کنید و به زندگی روزمرهتان بازگردید. این تمرین را هر روز انجام دهید تا زمانی که دیگر خشمی در درونتان نسبت به آن افراد و خودتان احساس نکنید.
*روانشناس و زوج درمانگر