سرویس جامعه جوان آنلاین: این چندمین بار است که طی سالهای اخیر حمله سگها به شهروندان حادثهساز میشود و همین حوادث هم موجبشده تا پلیس سگگردانی را در معابر عمومی و حمل این حیوان توسط خودروها ممنوع کند، اما با وجود این برای حضور در خیابانهای مناطق مرفهنشین و بالای شهر باید محتاط بود چراکه ساکنان این مناطق اغلبشان برای نمایش ثروت و پز روشنفکری هم که شده سگ دارند و سگگردانی میکنند و گاهی وقتها سگهایشان پاچه عابران را میگیرد و گاهی هم خودشان! درست شبیه حادثه حمله صاحب یک سگ به شهروندی که از سگش ترسیده بود و مصدوم کردن وی با چاقو!
حمله سگهای دارای صاحب به آدمها طی یکسال گذشته آنقدر تکرار شده که شهروندان هنگام عبور از کنار سگگردانان نگرانند مبادا حادثهای برایشان رخ بدهد. نخستین حادثه «سگی» با حمله دو سگ به یک دختر ۱۰ساله در لواسانات تهران اتفاق افتاد که جراحات جسمی و روانی زیادی را به وی وارد کرد. در برابر این حادثه صاحبان سگها به راحتی رها شدند و تنها مجازاتشان برای این حادثه پرداخت دیه جراحات جسمی وارده به این دختر بچه بود، اما این ماجرا به شکلهای دیگر ادامه یافت و اینبار «مشاهده سگ آدمخوار در تهران» تیتر رسانهها شد. اردیبهشت امسال هم جملهای که همیشه در کلاسهای تدریس خبر برای بیان عجیب و استثنا به کار میرود یک جورهایی محقق شد و در محله ستارخان تهران خود سگ نه بلکه صاحب سگ به شهروندی که از سگ او ترسیده بود حمله و وی را با ضربات چاقو مجروح کرد! شهریورماه هم در اصفهان سگی به یک خانم باردار حمله کرد و موجب زایمان زودرس وی شد. سریال وحشت حوادث سگی انگار پایانی ندارد و حالا برای چندمین بار در طول یکسال گذشته یک سگ در محله دزاشیب تهران نقش اول حادثه آسیب به دو مرد شد.
شرح ماجرا از زبان پلیس
آنطور که سرهنگ عباس مرادی، سرکلانتر یکم پلیس پیشگیری پایتخت درباره این حادثه میگوید، در پی تماس شهروندان با کلانتری و گزارش آسیبرساندن یک قلاده سگ به دو نفر با حضور مأموران در محل و بررسی صحنه مشخص شد که مالک سگ شبها سگ را برای گردش به خیابان میبرده، اما به علت سوءمصرف مواد حالش بد میشود و در کنار خیابان میافتد؛ در همین اثنا یکی از شهروندان با مرکز اورژانس و پلیس تماسگرفته و جریان را اطلاع میدهد. ظاهراً در تماس شهروند مذکور با مرکز اورژانس، متصدیان اورژانس از شهروند میخواهند تا علائم حیاتی فردی را که در کف خیابان افتاده، بررسی کنند. به محض اینکه شهروندان برای بررسی به سمت فرد مذکور میروند سگ به شهروندی حمله و از ناحیه پا وی را مصدوم میکند؛ شهروند دیگری که از خیابان رد میشده این صحنه را میبیند و به قصد کمک میآید که سگ اینبار وی را مصدوم میکند.
سرهنگ مرادی تصریح میکند: «با توجه به نوع نژاد سگ که سگ گارد است و میتواند تعداد زیادی را مصدوم کند، هماهنگیها انجام و دو اکیپ دیگر پلیس در صحنه حاضر شدند که در نهایت توانستند با استفاده از هولدر سگ را قلاده و متوقف کنند.» یکی از این دو مصدوم همچنان در بیمارستان بستری است و دیگری برای انجام آزمایش هاری در مرکز درمانی حضور دارد.
نماد طبقه تنآسا
از بدبختیهای سگ این است که یکی از نمادهای پز روشنفکری و نماد طبقات مرفه جامعه شده است؛ چیزی که تولستن وبلن جامعهشناس امریکایی از آن به طبقه تنآسا تعبیر میکند. طبقه تنآسا برای نمایش ثروت و تنآساییشان به دنبال چیزهایی هستند که هیچ ارزشی در تولید ندارد؛ چیزهایی که بتوانند بیشتر تنآسایی و ثروتشان را به تصویر بکشند و به همین خاطر است که سگ به حیوان مورد علاقه این طبقه تبدیل شده است. در ایران هم با تغییر سبک زندگی شاهد رواج خرید و فروش و نگهداری از سگها هستیم، به طوری که حالا دیگر نگهداری از این حیوان و حیوانات مشابهی که نمادی از ثروت و طبقات مرفه اجتماعی به شمار میآیند برای خود به یک صنعت تبدیل شده و واردات غذا و ملزومات سگ و گربه بخشی از ارز کشور را به خود اختصاص میدهد، اما در این بخش از ماجرا هم تنها یک بعد از جریان نگهداری از سگ در دنیای غرب را دیدهایم و بیتوجهی به قوانین نگهداری از این حیوان موجبشده تا با رشد حوادثی از این دست مواجه شویم. این در حالی است که در تمام دنیا قوانین سختگیرانهای برای نگهداری از این حیوان به خصوص برای برخی نژادهای خطرناکتر آن وجود دارد. به طور مثال در انگلیس در صورت عدم رعایت نکات ایمنی، صاحب سگ به شش ماه زندان و پرداخت جریمه محکوم میشود. در صورتی که سگ به کسی آسیب برساند، صاحبش به پنج سال حبس و پرداخت جریمه محکوم و اگر فردی که مورد حمله سگ قرار گرفته فوت کند، این مجازات به ۱۴ سال زندان و جریمه نقدی ارتقا پیدا میکند. نگهداری از بعضی نژادهای سگ مانند پیت بول تریر در بریتانیا ممنوع است.
قوانینی که جدی گرفته نمیشود
در ایران در اینباره خلأ قانونی داریم، هر چند قوانینی در کشور وجود دارد. طبق ماده ۵۲۲ قانون مجازات اسلامی متصرف هر حیوانی که از احتمال حمله آن آگاه است، باید آن را حفظ کند و اگر در اثر تقصیر او، حیوان مزبور به دیگری صدمه وارد کند، ضامن است. ولی اگر از احتمال حمله حیوان آگاه نبوده و عدمآگاهی هم ناشی از تقصیر او نباشد، ضامن نیست. اولین و ابتداییترین موضوع در این داستان این است که متصرف حیوان باید دیه پرداخت کند، آن هم از این ناحیه که قصور و تقصیر داشته ضامن است و ضامن باید دیه پرداخت کند که این اولین برخورد قانونی با این موضوع است، اما برخی معتقدند امکان انطباق عمل ارتکابی صاحبان سگ با مواد دیگری از قوانین کیفری وجود دارد که مرتکب به خاطر رعایت تناسب کیفر با وضعیت پیش آمده مجازات دیگری هم تحمل کند و اثر بازدارندگی آن هم در جامعه مشهود باشد. طبق ماده ۵۰۱قانون هرگاه کسی به روی شخصی سلاح بکشد یا حیوانی مانند سگ را به سوی او برانگیزد یا هر کار دیگری که موجب هراس او شود، مانند فریادکشیدن یا انفجار صوتی انجام دهد و بر اثر این ارعاب، شخص بمیرد یا مصدوم شود، حسب مورد براساس تعاریف انواع جنایات به قصاص یا دیه محکوم میشود. همچنین در ماده ۵۱۲ آمده است: هرگاه شخصی در محلهایی که توقف در آنها مجاز نیست، توقف کند یا شئ یا حیوانی را در این قبیل محلها مستقر سازد یا چیز لغزندهایی در آن قرار دهد و دیگری بدون توجه به آنها در اثر برخورد یا لغزش مصدوم شود یا فوت کند و یا خسارت مالی ببیند، شخص متوقف یا کسی که آن شئ یا حیوان را مستقر یا راه را لغزنده کرده است، ضامن دیه و سایر خسارات میباشد، مگر آنکه عابر با وسعت راه و محل عمداً با آن برخورد کند که در این صورت نه فقط خسارت به او تعلق نمیگیرد بلکه عهدهدار خسارت وارده نیز میشود.
حادثه حمله سگها به دختر بچه ۱۰ ساله در لواسان موجب شد تا پلیس ممنوعیت سگگردانی در اماکن عمومی را ابلاغ کند، اما انگار مسئولان امر و از جمله پلیس در اجرای این دست قوانین چندان جدی نیستند، شاید پای اقشار مرفه جامعه در میان است!