یکی از دستاوردهای مهم گسترش فرهنگ مقاومت در کشورهای منطقه، شکلگیری نیروهای جبهه مقاومت و بازگرداندن امنیت به این کشورها و دفع خطر گروههای افراطی تروریستی است.
تشکیل گروههای افراطی وهابی، بخشی از طرح خاورمیانه بزرگ امریکا در منطقه بود تا از آن طریق ضمن مهار روند گسترش تفکر انقلاب اسلامی، با دامن زدن به جنگهای داخلی بتوانند با تضعیف حکومتهای محلی وتجزیه کشورها، سلطه خود را در منطقه تحکیم بخشیده و ارزشها وسبک زندگی مردم در کشورهای منطقه را متناسب با مبانی فکری غرب، تغییر دهند. اما گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی و شکلگیری نیروهای مقاومت، شکست و اضمحلال گروههای تروریستی وناکامی امریکا برای بر هم زدن آرایش کشورهای منطقه را در پی داشته و عملاً موقعیت و جایگاه نیروهای مقاومت در منطقه را تثبیت کرده است.
تلاش مثلث غربی، عبری و وهابی در هفتههای اخیر برای دامن زدن به اعتراضات در عراق و لبنان با بزرگنمایی مشکلات داخلی این کشورها و بهرهگیری از رسانههای خود برای حفظ معترضان در خیابانها و به آشوب کشاندن اعتراضات که محصول بدیهی آن سلب امنیت اجتماعی در این کشورهاست، باز تکرار سناریوی شکست خورده امریکا برای کشورهای منطقه است که ابعاد آن که این بار در پوشش حمایت از مردم و با هدف تضعیف توان وظرفیت نیروهای مقاومت در این کشورها در پوشش تغییر نظامهای سیاسی اجرایی شده است و به نظر میآید در گام اول برای بیثباتسازی نظام سیاسی در این کشورها به نتیجه رسیده ودر بستر آن نیروهای مقاومت را آماج حملات رسانهای وعملیاتی خود قرار داده که مصداق آن را میتوان در حمله به برخی دفاتر نیروهای مقاومت در عراق یا به شهادت رساندن فرماندهان مؤثر در شکست گروهک تروریستی داعش یا متهمسازی ایران به دخالت در این کشورها در سرکوب اعتراضات مردمی دید.
امریکا و متحدانش در به چالش کشاندن اعتراضات مردمی در عراق و لبنان تلاش کردهاند تا الگویی را که در فتنه ۸۸ علیه ایران استفاده کردند، تکرار کنند. در جریان آن فتنه که به بهانه تقلب در انتخابات، با هدایت شبکههای ماهوارهای و همکاری عوامل داخلی سعی کرده بودند که مردم را به خیابانها بکشانند، به رغم تحمل راهپیمایی غیرقانونی آنها در روز ۲۵ خرداد ۹۸ توسط نیروهای امنیتی وانتظامی، عوامل شناخته شده و نفوذی آنان با حمله به پایگاه بسیج در فلکه دوم صادقیه یا تحریک مردم علیه ناحیه بسیج در خیابان آزادی توسط یکی از عوامل نشاندار فتنه، اعتراضات آرام مردم به آشوب تبدیل و با کشتهسازی تلاش کردند اعتراضات را تعمیق و نهادینه کنند، به گونهای که در جریان تداوم اعتراضات در روز ۳۰ خرداد ماه با سازماندهی عوامل میدانی سعی در افزایش کشتهها داشتند و حتی در ادامه آن با افزودن کشتههای تصادفات و مرگهای طبیعی وتغییر سنگ قبرها در بهشت زهرا کوشیده بودند تا آمار آن را به عدد ۷۲ که در نزد مردم ایران مقدس است برسانند. تبدیل شعارهای مردم در روز قدس از حمایت از مقاومت فلسطین به شعار نه غزه ونه لبنان، پازلی دیگر از این سناریو بود که در اوج خود به هجمه به ارزشهای عاشورایی انجامید که البته مردم با حضور خود در ۹ دی ۸۸ آن فتنه را مهار کردند، اما همین کشتهسازی و سلب امنیت از مردم، بهانه لازم را برای تشدید تحریمهای اقتصادی علیه مردم ایران به دست قدرتهای سلطه ونهادهای وابسته بینالمللی داد که با قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت در ۲۹ خرداد ماه ۱۳۸۸، آغاز و هنوز به بهانههای مختلف راهبرد اصلی امریکا در مقابله با ایران را تشکیل میدهد.
در دور جدید فشار حداکثری امریکا علیه مردم ایران نیز هدف اصلی دشمن از تشدید تحریمهای اقتصادی دامن زدن به آشوبهای خیابانی و براندازی نظام از درون بود که البته با هوشیاری و مقاومت، دشمنان نه تنها توفیق نیافته، که البته ایستادگی مردم وپاسخ مقتدرانه نیروهای مسلح به دخالتهای دشمنان، به تقویت روحیه مقاومت در مردم و حتی تعمیم آن به دیگر کشورها وتحکیم موقعیت سرپنجههای مقاومت انجامید.
اکنون، اما هدف اساسی امریکا و متحدانش در موج سواری روی اعتراضات اجتماعی مردم در عراق ولبنان و تحرکات میدانی عوامل نفوذی آنها برای سلب امنیت از مردم عراق و لبنان با دامن زدن به اعتراضات وتبدیل آن به آشوبهای خیابانی را باید ابعاد دیگری از فتنههای طراحی شده برای آینده منطقه با هدف تضعیف ظرفیت و توان جبهه فراگیر مقاومت دانست.
در این عرصه اگرچه دشمنان در تضعیف و برهم زدن امنیت در نقطه کانونی این تحولات یعنی ایران ناکام ماندهاند، اما نمیتوان نسبت به برنامههای آینده آنها بیتفاوت بود. فرماندهی معظم کل قوا در هفدهمین مراسم مشترک دانشآموختگی و تحلیف دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران در روز چهار شنبه هشتم آبان ماه، با اشاره به حوادث لبنان و عراق با تأکید بر اینکه اولویت اصلی، علاج ناامنی است و مردم این کشورها نیز متوجه باشند که دشمن بهدنبال برهم زدن ساختارهای قانونی و ایجاد خلأ در این کشورها است و تنها راه رسیدن مردم به مطالبات بر حقی که دارند، پیگیری آنها در چارچوب ساختارهای قانونی است، به فتنههای گذشته در ایران اشاره و خاطرنشان کردند: دشمنان چنین فکرهایی را برای کشور عزیز ایران هم داشتند، اما خوشبختانه ملت هوشیارانه و بهموقع به میدان آمد و نیروهای مسلح نیز آماده بودند و آن توطئه خنثی شد.
رهبر معظم انقلاب سپس نیروهای مسلّح و نیروهای حافظ امنیت را نسبت به فتنههای پیش رو هشدار داده وبا تأکید بر اینکه باید مراقب فتنه بود، یادآور شدند: در قرآن یک جا میفرماید: اَلفِتنَةُ اَشَدُّ مِنَ القَتل، یک جا میفرماید: اَلفِتنَةُ اَکبَرُ مِنَ القَتل؛ «اَشَدّ» یعنی سختتر، «اَکبَر» یعنی بزرگتر. کشتار چیز بدی است، نامطلوب است، امّا فتنه از آن بدتر است. خب اگر فتنه از قتل بدتر است، پس بایستی نیروهایی که حافظ امنیت هستند آرایش لازم را، نظم لازم را برای مقابله با فتنه هم بگیرند، آمادگیهای خودشان را برای فتنه هم بایستی حفظ بکنند؛ این آن چیزی است که دستگاهها بایستی به آن توجّه داشته باشند.
اگرچه همانگونه که رهبر معظم انقلاب بصیرت وآگاهی مردم ونیروهای مسلح را درخنثیسازی این فتنهها مؤثر دانسته و اینکه باید هوشیار بود که دشمن نتواند در محاسبات فکری تأثیر بگذارد، اما همچون فتنه گذشته باید در شناخت زمینه سازان فتنه در داخل نیز هوشیار بود. تلاش برخی مسئولان وفعالان سیاسی در دو قطبی سازیهای کاذب در کشور برای جبران ضعفها و ناکارآمدیها وزمینهسازی برای تسلیم در برابر دشمن، سناریوی تحریم انتخابات و...، میتواند مقدمهای برای شکلگیری بحرانهای داخلی و برهم خوردن ثبات کشور و پر کردن خلأهای پازل دشمن در مقابله با نظام اسلامی باشد، دشمنی که مهمترین ادعا نامهاش علیه مردم ایران چرایی حفظ روحیه انقلابی و الهام بخشی دیگر مسلمانان منطقه و مستضعفان جهان است.