کد خبر: 975878
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۳
«هزارتو» فیلم کاملاً متوسطی است که در حد یک تله‌فیلم ساخته شده است. فیلمنامه می‌توانست با پرداخت بیشتر به یک فیلم جذابِ معمایی تبدیل شود، اما کارگردان فیلم اولی ما درگیر تعلیق و ابهامات پی در پی شده که منطق روایی فیلم را خدشه‌دار کرده است، امیرحسین ترابی سعی کرده قصه‌گویی کند و نوع روایت او تا حدودی توانسته مخاطب عام را درگیر کند.
افشین علیار
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: ما با یک فیلم دیالوگ‌محور مواجهیم که در آن کاراکتر ساخته نمی‌شود و ارجاعات دیالوگ درباره گذشته آدم‌ها باعث شخصیت‌سازی در آن نشده، شکل کلی قصه خام است و فیلمساز تلاش کرده هزارتو را بر اساس (چگونه) روایت کردن بسازد.

شکل ناقص قصه‌گویی سبب شده تا هزارتو در اجرا دچار حفره‌هایی شود که به دلیل گستردگی تعلیق‌ها و اطلاعات قطره‌چکانی مخاطب سرگردان می‌شود. پس از پایان فیلم می‌شود سؤال طرح کرد که چرا یک آدم چهل و چند ساله برای دیدن معشوقه خود پسر پنج ساله خود را در ماشین تنها می‌گذارد؟

این گره اصلی فیلم غیرقابل باور است، اما فیلمساز برای اینکه بتواند اثری معمایی خلق کند از آسان‌ترین راه استفاده کرده است؛ راهی که غیرمعقول است و می‌شد همین بچه‌ربایی را در شکل دیگری نشان داد، اما ترابی فیلمش را صرفاً با تعلیق جلو می‌برد، به طور مثال معرفی نکردن بیتا که تا دقیقه ۵۰ فکر می‌کنیم او خواهر نگار است یا اینکه بیتا با امیرعلی چه رابطه‌ای دارد؟ تعلیق‌ها پیش پاافتاده است، حالا اضافه کنید که امیرعلی همراه با بیتا برای شناسایی جسد کودک می‌روند. سؤال پیش می‌آید چرا در آن سکانس هیچ حرفی میان امیرعلی و بیتا درباره رابطه‌شان زده نمی‌شود یا اینکه بیتا می‌داند که پسربچه کجاست پس چرا برای شناسایی جسد کودک استرس دارد؟ تلفنی به امیرعلی زده می‌شود و او عصبانی سراغ مردی به نام جلالی می‌رود و بعد از دعوا کات. هیچ نکته‌ای در آن سکانس یافت نمی‌شود که چرا امیرعلی باید با آن مرد دعوا کند. سکانس‌های اول را به یاد بیاورید. پلیس هنگام دیدن دوربین‌های هایپر متوجه یک آدم می‌شود، تعجب می‌کند و کات، چرا آن پلیس تعجب کرد؟ نمی‌دانیم، رفتن امیرعلی به خانه همسایه و اسباب‌بازی پسربچه در دستان آن جوانِ مریض چه چیزی را به فیلم اضافه می‌کند؟ یا همینطور شک آن کارآگاه به نریمان که این کاشت تعلیق یک فاجعه به حساب می‌آید و در چند سکانس بعد نریمان با همدستی یک دختر امیرعلی را گول می‌زند و او را تلکه می‌کند و چه راحت امیرعلی پول را در اختیار آن دختر می‌گذارد، نسبت آن دختر با نریمان چیست؟ نمی‌دانیم، یک داریوش هم در فیلم وجود دارد که با مرگ او بچه دیگر پیدا نمی‌شود، اما قصد بیتا از دزدیدن بچه توسط داریوش هم مشخص نمی‌شود، هزارتو تلاش می‌کند که رابطه‌های غلط انسانی و دروغ‌هایی که هر نفر برای مصلحت خودش می‌گوید را روایت کند، آدم‌های فیلم بر اثر اشتباهات فردی مجبور به کلاه گذاشتن سر همدیگر می‌شوند، این شاکله اصلی هزارتو است که با تمام لکنتش توانسته به مخاطب انتقال بدهد. پایان فیلم اگر چه به سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» (که البته ترابی چند اپیزود آن سریال را ساخته و طلا معتضدی نوشته) شباهت پیدا کرده، اما با نگاهی غیرسختگیرانه و معمولی یک درس عبرتِ اثرگذار است.

بازی شهاب حسینی نکته مهمی برای گفتن ندارد، همان همیشگی‌اش است و اتفاقاً در بعضی از سکانس‌ها افت بازی‌اش مشهود می‌شود، ساره بیات هم انگار همان نقش‌های پیشین در فیلم اتاق تاریک یا عاشقانه را تکرار می‌کند.

اما نکته منفی در هزارتو ترویج بی‌بندوباری در ایجاد رابطه پنهانی یک مرد متأهل با یک دختر مجرد است؛ اگر چه فیلمسازان از برخی واقعیت‌های جامعه برای ساخت فیلم الگو می‌گیرند و باز اگر چه برخی روابط احساسی غیرمرسوم در جامعه رواج پیدا کرده است، اما نشان دادن آن در سینما یا هر رسانه دیگری باعث تابوشکنی دوباره و البته ترویج یک رفتار مذموم اجتماعی می‌شود و خدا نکند که آثار سینمایی این فرهنگ غلط را در جامعه عادی‌سازی کنند که اگر بی‌تفاوتی از همسر دیدیم به او خیانت کنیم. این فاجعه‌برانگیزترین تفکری است که در فیلم هزارتو دیده می‌شود. از نکات منفی این فیلم که باعث آزار مخاطب می‌شود و هیچ منطقی هم ندارد، استفاده از دوربین روی دست است که هیچ کارکردی ندارد، اگر قرار باشد لرزش‌های شدید دوربین التهاب قصه را تشدید کند، این اتفاق باید در متن بیفتد نه در لرزش دوربین که باعث عدم تمرکز مخاطب می‌شود، هزارتو به عنوان فیلم اول برای ترابی یک اثر متوسط تلویزیونی محسوب می‌شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار